1404/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
ادلِّه اقوال/کلام صاحب جواهر /معاطاة
موضوع: معاطاة/کلام صاحب جواهر /ادلِّه اقوال
فرآیند بحث در معاطاة به اینصورت بود که محل نزاع در باب معاطاة، که اقاده ملکیَّت می کند یا افاده اباحه تصرُّف ؟
آنجائی است که متعاطیین قصد تملیک کرده باشند ؟ برخلاف صاحب جواهر(ره) که فرمودند:که محل نزاع در جائی است که متعاطیین قصد اباحه تصرف کرده باشند.
در مورد نتیجه معاطاة هفت قول وجود داشت که شش قول آنرا شیخ انصاری(ره) در مکاسب بیان کردند ویک قول را ما از حواشی مکاسب پیدا کردیم، ادلِّه اقوال را هم بیان کردیم، مناقشاتی بر این ادله وارد شده بود که بیان کردیم .
"ادلِّة اجتهادی ونتیجه وآثار آن در معاطاة"
قبل از قرار دادن این ادله مورد مناقشه، بیان کنیم که این ادلِّه را شیخ انصاری و دیگران بیان کرده اند.
"عبارت شیخ انصاری(ره)"
«وذهب جماعةٌ تَبَعَاً للمحقق الثانی الی حصول الملک ولا یخو عن قوَّةٍ»
نکته ای که موهم یک توهم است از کلام شیخ انصاری(ره):
توهم:بعضی ها از کلمه لا یخلو عن قوّةٍ تصوّر کردند که نظر شیخ انصاری همان نظر محقق کرکی است که ایشان قائل هستند که معاطاة افاده ملکیَّت جائزه می کند، وفکر می کنند که نظر شیخ انصاری(ره) هم همان ملکیَّت جائزه است در حالی که اصلاً اینگونه نیست بلکه شیخ انصاری در تحقیق وبررسی کردن ادلِّه دو تا فرآیند را طی می کنند:
فرآیند اول: ادلِّه اجتهادی اقتضاء دارند ملکیَّت را یا اباحه تصرُّف را ؟
فرآیند دوم: ادله اجتهادیِّة در فرض ثبوت ملکیَّت ، ملکیَّت جائزه را اثبات می کنند یا ملکیَّت لازمه را؟
*پس مراد شیخ انصاری(ره) بیان ملکیَّت است وادله هم برای اثبات اصل ملک برای معاطاة است وبعداً ادلِّه جواز یا لزوم را مطرح می کنند.
شاهد:مراد اصل ملکیَّت است ، تنظیم عبارت شیخ انصاری(ره) :
«وذهب جماعةٌ الی حصول الملک »
که ملک را به صورت مطلق آوردند، نگفت الی حصول الملک اللازمه او الجائزه
*اولین دلیل بر اینکه معاطاة افاده ملکیَّت می کند:
1)سیره.
شیخ انصاری(ره) نگفته مراد از سیرة چیست؟ آیا مراد سیرة عقلائیِّة است یا سیره مُتَشَرِّعه است.
ولی ما با قرائن فهمیدیم که مراد از سیرة ،سیره عقلائیِّة است..
سیره دو نوع است:
الف)سیره عقلائیِّة:سیره عقلاء با قطع نظر از دین وآئین آنها
ب)سیره متشرعه:سیره مردم که با توجه به دستورات شارع شکل می گیرد.
فرق ایندو در این است که در سیره متشرعه حجیَّتش وابسته به امضاء شارع است ولو امضاء شارع به عنوان عدم ردع باشد ولی در سیره متشرعة حجیتش به امضاء شارع ندارد.
سیره عقلائیة به عنوان یک دلیل اجتهادیِّة بایدسه تا شرط داشته باشد(به عبارت دیگر حجیَّت سیره عقلائیِّة متوقف بر سه امر است):
1)اصل سیره عقلائیِّة ثابت شود(یعنی اجماع عملی سیره عقلاء ثبوت ملکیَّت باشد)
2)این سیره عقلائیة باید قبل از عصر شارع شکل گرفته باشد وکشیده شده باشد تا زمان شارع واین عمل عمل مردم در مرعا ومسمع شارع باشد.
3)این سیره توسط شارع امضاء شده باشد ولو به عنوان عدم الردع ، در اینجا مرحوم شیخ انصاری می فرماید که در سیره عقلاء مردم مال مامورٌ به را به عنوان ملکیَّت باهاش معامله می کردند.مثل عتق معنا ندارد مگر اینکه در ملک باشد یا مثل بیع، لا تَبِع مال غیرک(یا وطی که مرادش وطی جاریه است، مگر اینکه ما معاطاة را در باب ازدواج بپذیریم).
"عبارت شیخ انصاری(ره)"
« و لا يخلو عن قوّة؛ للسيرة المستمرّة على معاملة المأخوذ بالمعاطاة معاملة الملك في التصرّف فيه بالعتق، و البيع، و الوطء، و الإيصاء، و توريثه، و غير ذلك من آثار الملك.[الاستدلال بآية أحل الله البيع][1]
دلیل دوم:دلائل نقلی را جلسه بعد بیان میکنیم