1403/09/07
بسم الله الرحمن الرحیم
کلام شیخ انصاری(ره)/اشکالات شیخ انصاری به تعریف صاحب مقابیس /تعریف صاحب مقابیس برای بیع
موضوع: تعریف صاحب مقابیس برای بیع/اشکالات شیخ انصاری به تعریف صاحب مقابیس /کلام شیخ انصاری(ره)
مرحوم شیخ انصاری (ره) تعریفی را که برای بیع انتخاب کردند عبارتند از :« انشاء تملیک عینٍ بمالٍ»
مرحوم شیخ اسد الله کاظمی دزفولی در کتاب تک جلدی خودشان بنام مقابس الانوار(که مقداری از آن رجاله ومقداری دیگر ابواب فقه) که در یکی از این ابواب که بیع هست برای بیع تعریف می کند.
-شیخ اعظم انصاری(ره) چه در کتاب مکاسبشان وچه در رسائلشان اسمی از صاحب مقابس نمی آورد ولی می گوید:
قال مَن عاصرناه( یعنی کسی که هم عصر ماست، چنین حرفی زده است) یعنی شیخ انصاری(ره)می فرماید:آقای کاشانی برای بیع سه تا تعریف کرده اند ، که هر سه تعریفشان محلِّ اشکال است که ما هرسه تا تعریف را در جلسه گذشته بیان کردیم.
«اما اشکالات شیخ انصاری بر تعاریف صاحب مقابیس»
اشکال اول ودوم را هم در درس های گذشته مطرح کردیم، حالا اشکال سوم شیخ انصاری(ره):
تعریف سوم صاحب مقابس از بیع:«البیع نفس العقد المرکَّب من الایجاب والقبول»
اشکال بر این تعریف: بیع برای بیان فعل بایع است نه برای بیان اثرامضاء شده شارع ، لذا تعریف ما برای بیع ، تعریف حقیقی می شودواین موضوعٌ له برای بیع می شود، در نتیجه استعمال بیع در تعریف سوم صاحب مقابس استعمال مجازی می شود.
شیخ انصاری برای مطلب خودش شاهدی می آورد،چون داب شیخ انصاری این است که در تمام کتاب هایش برای اثبات مطلب خودش سعی می کند از فحول شاهدی بیاوردتا کسی نتواند حرفش رابه آسانی رد بکند.
«شاهد شیخ انصاری(ره)»
شاهد ایشان کلام شرح لمعه است مرحوم شهید ثانی(رحمة الله علیه )است ، که ایشان هم قائل است که این تعریف برای بیع مجازی است وعلاقه اش هم سببیَّت ومسببیَّت هست، چون در مجاز علاقه لازم است. ومسببیَّتی که شهید ثانی فرموده است منظور اثرحاصل بیعی است که مورد امضاء شارع واقع شده باشد ،نه منظور آن کلام بایع باشد ، چون کلام بایع فقط می تواند در نظر خودش بیع باشد نه در نظر شارع.
یعنی وقتی بایع بیعی را امضاء کرد یعنی اثری را امضاء کرده که مورد نظر خودش هست ، نه بیعی که مورد رضایت شارع هم باشد، چون بیعی که مورد تایید شارع است که دارای شرائط خاص باشد که من جمله تعقب قبول مشتری است.
در اینجا شیخ انصاری وبعدفقهاء دیگه استعمال بیع در معنای که گفتند این استعمال استعمال مجازی است چون صاحب مقابس گفته بیع همان ایجاب وقبول است ،منظور اثری است که ممضات شارع است در حالتی که تعریف بیع باید بیان کننده فعل بایع باشد در مقابل فعل مشتری، بنابراین استعمال بیع به آن معنای که شیخ انصاری گفت در معنای صاحب مقابس گفت استعمال مجازی است وعلاقه اش هم سببیت ومسببیت است .
وشیخ انصاری هم گفت مراد از مسببیتی که شهید ثانی گفت چیست؟که طبق آنچه که گفتیم مراد از مسبب همان اثری است که نقل خارجی شده وشارع هم امضاش کرده هرکجای روایت وهر کجا در کلمات فقهاء این جمله آمد:« لَزِمَ البیع، وجب البیع ، احلَّ الله البیع، فلا بیع بینهما » منظور از بیع در اینها بیع بع معنای تعریفی که من شیخ انصاری گفت نیست بلکه همان اثر حاصلی هست که شارع آنرا امضاء کرده است که همان نقل خارجی باشد.
شیخ انصاری(ره) می گوید: ما با تعریف بیع کار داریم که مراد تملیک عینٍ بمالٍ است وما با اثر بیع کاری نداریم آنهم اثر خارجی آن، و ما در صدد بیان اثر خارجی بیع که همان نقل وانتقال باشد نیستیم وما دنبال کار بایع که همان انشاء تملیک عینٍ بمالٍ هست هستیم.
ما چند تا روایات هم می آوریم که در آنها این اصطلاحات آمده است که در اثر بیع معنا می شوند :
روایت اول:
مثل واژه «لَزِمَ البیع، در روایت صحیحه حلبی است:عن ابی عبد الله(ع):قال: اَیُّما رجُلٍ مال اِشتری من رجلٍ مبیعا فهما بالخیار حتی یفترقاففاذا افترقا لَزِمَ البیع .[1]
روایت دوم:«عن علی ابن یقطین عن ابی الحسن(ع)، عن رَجُلٍ انَّه سَئَلَ ابی الحسن(ع):عن الرجل یبیع بیعه ولا یقبضه صاحبُهُ
(بیع در این روایت بمعنای مبیع است و مهلت بین اینها که بیع را لغو بکنند یا نکنند سه روز است با داشتن خیار مجلس) فان قبض بیعه والا فلا بیع بینهما »[2]
شیخ انصاری(ره): منظور ما از بیع در این روایات بمعنای مبیع است.