« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد عبدالمجید مقامی

1403/08/29

بسم الله الرحمن الرحیم

 انواع ابدال/وضع تعیینی استعمالی /تعریف صاحب مقابیس از بیع

 

موضوع: تعریف صاحب مقابیس از بیع/وضع تعیینی استعمالی /انواع ابدال

 

مرحوم شیخ انصاری(ره) فرمودند: که تعریف صاحب مقابیس از بیع با تعریف ما از بیع هیچ منافاتی دارد، بلکه تعریف ایشان بیان کننده یک مصداق از مصادیق تعریف ماست.

پس تَعَقُّبه به القبول هیچ دخالتی در مفهوم بیع ندارد چون بیع همچون تملیک وابدال ونقل است همانگونه که در مفهوم این سه وازه تعقُّب به قبول دخالتی دارد در بحث بیع هم همینطور است.

تامُّل استاد در کلام شیخ اعظم انصاری(ره): در مفهوم بیع تعقُّب به قبول دخالتی ندارد البته در بیعی که مُثمِر باشد ، ولی بیعی که کار بایع است در مقام شراء است که کار مشتری است دخالتی در مفهوم بیع که کار بایع است دارد.

بله برای تحقُّقِ آن بیع در خارج قبول مشتری لازم است، این کلام درست است ولی تشبیه بیع به ابدال وتملیک و....غلط است ، چون مفهوم اینها مترادف با مفهوم بیع نیست فرق دارند با هم، نقل مفهومش متفاوت است با بیع چون نقل وضع شده است در نقل خارجی ونقل مکان دادن یک چیز به مکان دیگر ، ولکن در نقل اعتباری هم استعمال می شود.

در نتیجه نقل در درجه اول وضع شده است به نقل خارجی وتکوینی مثل اینکه این کتاب را از این مکان به مکا دیگر ببریم.

لکن استعمال شده در نقل اعتباری هم و ووضع تعیینی پیدا کرده است.

توضیح ذلک:

وضع بر دو قسم است:1)تعیینی:الف)بالصراحة ب)بالاستعمال

2)تعیُّنی

وضع تعیُّنی بالصراحة :این است که شخصی بگوید من این لفظ را براین معنا وضع کردم.

وضع تعینُّی استعمالی :شخصی بیاید لفظی را در یک معنای استعمال بکند وهدفش دو چیز است:

1)نمایان کردن آن معنا

2)وضع کردن یک لفظ واستعمال آن در آن معنی .

وضع تَعَیُّنی: در اثر کثرت استعمال است، آن لفظ برای آن معنی تَعَیُّن پیدا می کند.

در مورد نقل هم دو نوع وضع داریم:

الف) وضع تعیینی صریح

ب)وضع تعیینی استعمالی.

-پس نقل عام است وشامل نقل تکوینی مکانی می شود ونقل اعتباری می شود در حالی که بیع برای نقل اعتباری است.پس نقل مترادف با بیع است ،این حرف درست نیست.

اما در مورد ابدال:ابدال هم وضع شده است برای ابدال اشیاء خارجی ودر ضمن در ابدال اعتباری هم بکار می رود. ولی در ابدال اعتباری هم استعمال می شود.

-پس ابدال دو نوع است:1)حقیقی 2)اعتباری

پس ابدال هم عام ات ولی بیع فقط برای تبدیل اعتباری است واما درباره تملیک: بین تملیک وبیع عام وخاص من وجه است، یعنی مواردی داریم که تملیک هست ولی بیع نیست مثل اینکه کسی با سهم الله از زکات عبدی را خریداری کند وآزادش کند ،چون این شخص ملک عبد نیست ولی بیع صحیح است.

اینجا بیع است ولی تملیک نیست ولی جائی رو هم داریم که تملیک هست ولی بیع نیست مثل هبه واجاره تملیک که بیع نیستند ولی بیع نیست ، بیع وتملیک، در همه بیع های رائج بین مردم با هم مُشترکند، فقط باید بین شرع وعرف فرق گذاشت ، عرف هرجا که بیع صدق کرد، تملیک را پذیرفته است مثل بیع های ربوی وغیر ربوی یا بیع اعیان حلال وحرام ولی در شرع بیع صدق می کند ولی تملیکی نیست مثل بیع ربوی در اجناسٍ مکیل وموزون.

 

logo