« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

96/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم

راه حل هشتم (راه حل امام خمینی)

راه حل امام از جهاتی شبیه راه‌حل مرحوم داماد و از جهاتی همانند راه‌حل مرحوم آخوند است ایشان می‌نویسد:

«أنّ‌ الطهارات‌ الثلاث‌ بما هي عبادات جعلت مقدّمة للصلاة و غيرها، و عباديّتها لا تتوقّف على الأمر الغيريّ حتّى ترد الإشكالات المتقدّمة، بل التحقيق: أنّ المعتبر في صحّة العبادة ليس الأمر الفعليّ النفسيّ أيضا، بل مناط الصحّة صلوح الشي‌ء للتعبد به، و هذا ممّا لا يمكن الاطّلاع عليه غالبا إلاّ بوحي اللّه تعالى، و بعد ما علم صلوح شي‌ء للتعبد به و أتي به بقصد التقرّب إليه تعالى يقع صحيحا قصد الأمر أولا، بل لا يبعد دعوى ارتكاز المتشرِّعة في إتيان الواجبات التعبديّة بقصد التقرّب إليه تعالى مع الغفلة عن الأمر بها- تأمّل- فلو فرض سقوط الأمر بواسطة عروض شي‌ء، فأتى به متقرّبا، تكون العبادة صحيحة.»[1]

توضیح:

    1. طهارات ثلاث از آن جهت که عبادت هستند و مقدمه واجب شده اند

    2. عبادیت آنها متوقف بر این نیست که چون امر غیری دارند

    3. بلکه اساساً عبادیت آن است که عمل صلاحیت تقرب به خدا داشته باشد

    4. و لذا حتی وجود امر نفسی هم ملاک عبادی بودن نیست.

    5. البته چون صلاحیت معمولاً برای تقرب جز با وحی فهمیده نمی شود [محتاج امر هستیم]

    6. ولی بعد از اینکه صلاحیت معلوم شد، اصلاً لازم نیست، «قصد امتثال امر» کند.

    7. بلکه ممکن است بگوئیم ارتکاز متشرعه آن است که در انجام عبادات، قصد قربت می کنند و نه قصد امر (و چه بسا به وجود امر توجه ندارند)

    8. در نتیجه اگر به عللی امر ساقط شد ولی مکلّف عمل را با قصد قربت به جای آورد، عبادت صحیح است.

 

ما می گوئیم:

1 . ما حصل فرمایش مرحوم امام آن است که:

    1. واجبات غیری بما هی واجبات غیری حسن فعلی ندارند و لذا نمی توان با انجام آنها به خدا تقرب جست. (در مسئله قبل ثابت شد)

    2. طهارات ثلاث، مستحب نفسی هستند و لذا می توان با انجام آنها (به قصد قربت) به خدا تقرب جست و هر چه صلاحیت تقرب دارد ثواب دارد.

    3. برای اینکه بخواهیم قصد قربت کنیم، لازم نیست قصد امر کنیم (چه در اوامر نفسی و چه در اوامر غیری) بلکه کافی است عمل فی حدّ نفسه دارای حسن فعلی باشد و عمل را با قصد قربت به جای آوریم. (خلافاً للآخوند)

    4. وقتی وجوب غیری روی طهارات ثلاث آمد، ممکن است بگوئیم استحباب برداشته می شود ولی این به معنای سقوط امر نفسی استحبابی است در حالیکه صلاحیت عمل برای تقرب باقی است.

2 . حضرت امام سپس مطلب خود را چنین جمع بندی می کنند:

«ثمّ إنّ الوضوء قبل الوقت بداعويّة أمره النفسيّ صحيح يجوز الدخول معه في الصلاة بعد حضور الوقت، كما أنّه لو لم يكن للمكلف داع إلى إتيان الوضوء الاستحبابي قبل الوقت، لكن لمّا رأى أنّ الصلاة في الوقت مشروطة به، فصار ذلك داعيا إلى إتيانه للّه، يقع صحيحا أيضا.

و أمّا بعد الوقت، فإنّ أتى به بداعي أمره الغيري لكن متقربا به إلى اللّه، يقع صحيحا، لصلوح الموضوع للتقرّب، و هو كاف في الصحّة.

و أمّا بداعي أمره الاستحبابيّ فصحّته فرع بقاء أمره، و هو فرع أن يكون الوضوء بما هو مأمور به بالأمر النفسيّ مقدمة، و لم نقل بانحلاله إلى الذات و القيد، و تكون الذات- أيضا- متعلقة للأمر الغيري، و إلاّ فلا يبقى الأمر النفسيّ مع الغيريّ، و سيأتي التحقيق في متعلق الأمر الغيريّ حتّى يتّضح عدم المنافاة بينه و بين الأمر الاستحبابي، لتعدّد العنوان.

و أمّا الإتيان به لأجل التوصّل إلى الغير من دون قصد التقرّب فلا يوجب الصحّة كما تقدّم.»[2]

3 . بیان حضرت امام جواب هر سه اشکال مطرح شده را می دهد.

اشکال اول: چگونه در واجبات غیری قصد قربت کنیم؟ در حالیکه واجبات غیری دارای حسن فعلی نیستند و قابلیت تقرب ندارند؟

جواب: طهارات ثلاث حسن فعلی (صلاحیت تقرب) دارند چراکه دارای استحباب نفسی هستند

اشکال دوّم: چرا باید در طهارات ثلاث قصد قربت کنیم در حالیکه واجبات غیری توصلی هستند؟

جواب: «طهارات ثلاث بما هی عبادت» به عنوان مقدمه اخذ شده اند. و لذا لزوم قصد قربت به سبب امر توصلی غیری نیست بلکه به سبب اتیان نفس مقدمه است.

اشکال سوم: چرا اتیان طهارات ثلاث ثواب دارد؟ در حالیکه واجبات غیری ثواب ندارند.

جواب: ثواب برعملی مترتب می شود که صلاحیت تقرب داشته باشد و با قصد تقرب اتیان شود. واجبات غیری چون صلاحیت تقرب ندارند (چون فی حد نفسه حسن فعلی ندارند و هر چه هست برای حسن فعلی ذی المقدمه است) ثواب ندارند. ولی طهارات ثلاث چون صلاحیت تقرب دارند (چون مستحب نفسی هستند) ثواب دارند.

(همین نکته فارق کلام ایشان با فرمایش مرحوم داماد است.)


[1] مناهج الوصول إلى علم الأصول، ج‌1، ص383.
[2] مناهج الوصول إلى علم الأصول، ج‌1، ص387.
logo