94/10/30
بسم الله الرحمن الرحیم
کلام امام خمینی:
حضرت امام با توجه به آنچه در بحث مره و تکرار نوشتند، می نویسند:
«و بمثل ما ذكر في المرة يعلم أنه لا دلالة للأمر على الفور و التراخي، إذ ليس مفاده إلاّ البعث إلى نفس الطبيعة و لازمه إيجادها، أو البعث إلى إيجادها، و أيّا ما كان لا دلالة فيه على أمر زائد على ما ذكر.» [1]
توضیح:
1. هیأت امر وضع شده است برای بعث الی طبیعت، لازمه آن ایجاد طبیعت (یا بعث الی ایجاد طبیعت) است.
2. و در هر صورت هیأت امر بر بیش از این مطلب دلالتی ندارد و دلالت بر فور و یا تراخی از آن خارج است.
کلام امام خمینی درباره دلالت آیات بر فوریت:
حضرت امام می نویسد:
«ثمّ إنّه قد يتشبّث لاستفادة الفوريّة بأدلّة النقل، مثل قوله تعالى-: فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ*، و قوله: سارِعُوا إِلى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ. و فيه: أنّ الظاهر من مادّة «الاستباق» و هيئة «المسارعة» هو أنّ الأمر متوجّه إلى تسابق المكلّفين بعضهم مع بعض إلى فعل الخيرات، و إلى مغفرة من ربّهم، و مع حفظ هذا الظهور لا بدّ من حمل الخيرات و أسباب المغفرة على ما لو لم يسبق المكلّف إليه لفافته بإتيان غيره، مثل الواجبات الكفائيّة و الخيرات التي لا يمكن قيام الكلّ بإتيانها، و معه يكون الأمر للإرشاد لا للوجوب، فإنّ الاستباق و المسارعة في مثلها غير واجب بعد ما قام بأدائها شخص أو أشخاص. و هذا الحمل أولى من رفع اليد عن ظهور الصدور و الأخذ بظهور الذيل و لا أقل من الإجمال.» [2]
توضیح:
1. در جواب به استدلال به آیات بر فوریت می توان گفت:
2. ظاهر از ماده استباق و هیأت مسارعه [ماده استباق از ریشه سبقت است که در آن دو طرف لحاظ می شود و هیأت مسارعه هم از مفاعله است که دو طرفه است] آن است که امر به مسابقه مکلفین با هم در رسیدن به خیرات و مغفرت است.
3. با توجه به این نکته باید گفت این آیات مربوط به آن دسته از خیرات و آن گروه از اسباب مغفرت [چراکه آنچه عبد می تواند انجام دهد اسباب مغفرت است] است که اگر آدمی انجام ندهد، دیگری آن را انجام می دهد و لذا از آدمی فوت می شود (مثل واجبات کفایی)
4. پس آیات ارشاد است به اینکه شما سرعت به خرج بده تا تو انجام دهی و از دست تو نرود و آیات دال بر وجوب نیست چراکه در مثل واجب کفایی، اگر دیگری کار را انجام دهد، دیگر بر من واجب نیست.
5. اگر آیه را چنین حمل کنیم بهتر است از اینکه صدر آیه (سارعوا.. و فاستبقوا ..) را رها کنیم و به ذیل آیه تمسک کنیم (مغفرة من ربکم و خیرات) [یعنی ذیل آیه می گوید همه می توانند به خیرات و مغفرت برسند و لذا واجب عینی است ولی صدر آیه می گوید که مثل واجبات کفایی است]
6. حداقل آنکه ظهور صدر و ظهور ذیل به یک اندازه است و لذا آیه مجمل می شود.
ما می گوییم:
تمام کلام امام در این است که چون همه نمی توانند اول شوند، پس آیه دلالت بر ارشاد دارد، در حالیکه آیه امر به اول شدن نمی کند بلکه امر به ورود به سابقه می کند، ورود به مسابقه، برای همه ممکن است.