« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

93/10/08

بسم الله الرحمن الرحیم

اما درباره جملات خبریه:

درباره جملات خبریه 3 بحث را باید مجزای از هم بررسی کنیم:

الف) اگر جملات خبریه در مقام انشاء به کار رفتند، از نظر علم معانی و بیان چه مصححی برای این استعمال وجود دارد؟

ب) آیا این استعمال حقیقی است یا مجازی است؟

ج) اگر این جملات، در مقام طلب و انشاء استعمال شوند، آیا دلالتشان بر «طلب» از دلالت صیغه افعل آکد و اشد است؟

د) چه این طلب، آکد باشد و چه آکد نباشد، آیا جملات مذکوره ظاهر در طلب وجوبی است؟ (توجه شود که ممکن است بگوییم طلب مذکور آکد است ولی صرفا استحباب اکید را می رساند.

توجه شود که بحث اول، تحلیل یک امر واقع است ولی بحث دوم و سوم بررسی یک امر محتمل است.

بحث الف)

تفتازانی در مطول می نویسد:

«ثم الخبر قد یقع موقع الانشاء إما للتفاؤل بلفظ الماضی علی أنه من الأمور الحاصلة التی حقها أن یخبر عنها بأفعال ماضیة کقولک: وفقک الله للتقوی أو لإظهار الحرص فی وقوعه کما مرّ فی بحث الشرط من أن الطالب إذا عظمت رغبته فی شیء کثر تصوره إیاه فربما یحیل إلیه حاصلاً فیورده بلفظ الماضی کقولک: رزقنی الله لقاءک و الدعاء بصیغة الماضی من البلیغ نحو رحمه الله یحتملهما أی التفاؤل، و إظهار الحرص. و أما غیر البلیغ فهو ذاهل عن هذه الاعتبارات أو للاحتراز عن صورة الأمر کقول العبد للمولی ینظر المولی إلی ساعة دو أن یقول: انظر إلی لأنه فی صورة الأمر و إن کان دعاء، او شفاعة فی الحقیقة أو لحمل المخاطب علی المطلوب بأن یکون المخاطب ممن لا یحب أن یکذب الطالب أی: ینسب إلی الکذب کقولک لصاحبک الذی لا یحب تکذیبک حیث الظاهر لکون کلامک فی صورة الخبر فالخبر فی هذه الصورة مجاز لاستعمالها فی غیر ما وضع له، و یحتمل أن یجعل کنایة فی بعضها و من الاعتبارات المناسبة لایقاع الخبر موقع الإنشاء القصد إلی المبالغة فی الطلب حتی کان المخاطب سارع فی الامتثال، و منها القصد الی استعجال المخاطب فی تحصیل المطلوب، و منها التنبیه علی کون المطلوب قریب الوقوع فی نفسه لقوة الأسباب المتآخذة فی وقوعه، و نحو ذلک من الاعتبارات.»[1]

توضیح :

خبری که در مقام انشاء واقع شده است، این وقوع:

یا به خاطر تفأل است (اگر به صیغه ماضی باشد) مثل «وفقک الله للتقوی» (به جای اینکه بگوید اتق الله) که گوینده تفأل به خیر می زند به این بیان که گوینده می گوید توفیق تو در تقوی از اموری است که حاصل شده و حق آن است که از وقوع آن خبر دهیم.

یا به خاطر آن است که گوینده نسبت به وقوع آن علاقه شدید دارد: مثلا اگر فردی نسبت به دیدار کسی شدیداً علاقه مند است، آن قدر آن را تصور می کند که می پندارد حاصل شده است و لذا می گوید رزقنی الله لقائک (به جای اینکه بگوید بیا تا تو را ببینم).

اما اینکه انسان بلیغ دعا را به صیغه ماضی می آورد (در غیر بلیغ احتمال ظرافت های ادبی نمی رود)؛

یا به آن دو جهت بالا است و یا به جهت آن است که:

می خواهد از صیغه امر استفاده نکند ـ به جهت ادب ـ مثلا عبد به مولایش نمی گوید: به من نگاه کن بلکه می گوید: «مولا به عبد نگاه می کند».

و یا می خواهد مخاطب را به سمت مطلوب بکشاند و در این کشاندن از محبت و لطف او به خود استفاده می کند. مثلا می داند که مخاطب هرگز راضی نیست که متکلم متهم به دروغ گویی شود لذا می گوید «تأتینی غداً» (فردا می آیی) به جای آنکه بگوید: فردا بیا.

در این نوع استعمال ها (خبر در مقام انشاء): ممکن است بگوییم استعمال خبر، استعمال مجازی است (چراکه در غیر ما وضع له استعمال شده است) و ممکن است بگوییم کفایه است (لازمه معنای حقیقی اراده شده است)

از زمره مصحح های دیگر برای استعمال خبر در مقام انشاء، آن است که متکلم قصد مبالغه در طلب دارد. (به اینکه مخاطب آن کار را انجام داده است و لذا احتیاج به بعث نیست) و یا آن است که متکلم می خواهد مخاطب را سریع تر به سوی مطلوب بعث کند. و یا آن است که متکلم می خواهد بگوید مطلوب قریب الوقوع است چراکه اسباب آن فراهم است.

ما می گوییم :

مصحح های مختلف (که ممکن است بتوان مواردی دیگر هم به آن اضافه کرد) هم می توانند مصحح استعمال کنایی باشند و هم مصحح استعمال مجازی.

استعمال مذکور اگر مجازی باشدف به این معنای است که معنای «یعید»، «اعاده کن» باشد و لفظ در آتن معنی استعمال شده باشد. (استعمال در غیر موضوع له) و یا بگوییم «اعاده کن» فرد ادعایی «یعید» است (مجاز عقلی) و یا بگوییم «یعید» به جای آنکه معنای خبری داشته باشد، فردی از «اعتبارات عقلایی بعث نسبت به اعاده» را ایجاد می کند پس در غیر موضوع له استعمال شده است (مجاز با توجه به معنای ما در ایجادی بودن هیأت امر).

و اگر استعمال مذکور، کفایی باشد. به این معنای است که گوینده معنای حقیقی را اراده کرده است (خبر از ثبوت نسبت) ولی لازمه آن را هم اراده کرده است. لازمه آن عبارت است از اینکه «باید مخاطب آن کار را انجام دهد» تا نسبت مذکور ثابت شود. پس «ثبوت نسبت» با «انجام عمل توسط مخاطب» ملازمه دارد.

همین اختلاف، در میان اصولیون مطرح شده است. گروهی استعمال مذکور را مجازی و گروهی حقیقی دانسته‌اند.


[1] . المطول، ص432.
logo