91/07/22
بسم الله الرحمن الرحیم
از کلمات مرحوم میرزای شیرازی می توان یک علامت دیگر هم استفاده کرد:
1. اینکه لفظ فقط یک معنی داشته باشد.[1]
مرحوم اصفهانی در هدایة المسترشدین ضمن اشاره به شماره های 5، 9، 10، 11، 12، 13، 14، 15، 17، 19 و20 از علائم دیگری یاد می کند:
2. ورود لفظ در مقام بیان بدون قرینه، در حالیکه علم به معنای آن پیدا می کنیم.[2]
3. نبود هیچ علاقه ای بین معانی لفظ که بتواند باعث پیدایش مجاز شود.[3]
4. صحت استثناء؛ مثال: اگر از لفظی، استثناء شد، معلوم می شود که دارای معنای عام است مثلاً اگر شک داشتیم عالم به معنای عام است یا خاص، در صورتی که گفتیم «اکرم العالم إلا النحوی» معلوم می شود عالم معنای عام است.[4]
5. اصالة الوضع برای قدر مشترک : لفظی که در دو معنا که دارای قدر مشترک هستند استعمال می شود، چون اگر فقط در یکی حقیقت باشد، مجاز لازم می آید و اگر در هر دو حقیقت باشد، مشترک لفظی حاصل می شود و هر دو این امور، خلاف اصل است، می گوییم برای قدر مشترک وضع شده است.[5]
ما می گوییم :
1. از زمره علائم، اصولیون متأخر تنها به بررسی چند علامت همت گمارده اند.
2. بررسی یکایک این علائم ـ که معمولاً هم رد شده اند ـ در مطولات اصولی مطرح است و تنها در اینجا به بررسی أهم علائم می پردازیم.
3. قبل از بررسی علائم لازم است به این نکته توجه کنیم که آیا شناخت علائم حقیقت، بر اساس مبنای مرحوم اصفهانی در مجاز (که امام پذیرفتند) هم مفید فائده است؟ به این معنی که اگر مجاز استعمال لفظ در موضوع له است، پس شناخت موضوع له چگونه ما را به معنای حقیقی رهنمون می سازد؟
مرحوم بروجردی در این باره می نویسد:
«لا يخفى أنه بناء على ما ذكرناه سابقا لا يكون الاستعمال المجازي استعمالا للّفظ في غير ما وضع له، بل يكون مستعملا في نفس ما وضع له، لكنه توسط في البين ادعاء كون المراد الجدي عين ما وضع له أو من أفراده، فيكون الذهن منتقلا من الموضوع له إلى شيء آخر، و حينئذ فإذا ذكر اللفظ ينبغي تدقيق النّظر في أن الذهن هل يتجاوز عما انتقل إليه أولا إلى شيء آخر أولا؟ فإن ثبت على نفس ما انتقل إليه أولا يعلم أنه معنى حقيقي، و إن عبر به إلى معنى آخر كان الاستعمال استعمالا مجازيا.»[6]
توضیح:
1. استعمال مجازی استعمال لفظ در موضوع له است با این تفاوت که یک ادعایی در میان است. ادعا می کنیم که مراد جدی (رجل شجاع) مصداقی [یا فردی در مثل حاتم] از موضوع له (حیوان مفترس) است.
2. پس در هر استعمال مجازی ذهن پس از وصول به موضوع له [استعمال]، از آن عبور کرده و به مراد جدی می رسد.
3. حال اگر ذهن از موضوع له عبور می کند، آن معنا، مجازی است و اگر عبور نمی کند، حقیقی است.