91/07/12
بسم الله الرحمن الرحیم
بحث «مجاز مشهور»
از زمره مجازهایی که در کلمات اصولیون مطرح است، مجاز مشهور است. مناسب است برای تکمیل بحث این نوع مجاز را باز شناسیم. میرزای قمی در تعریف مجاز مشهور می نویسد:
«و اعلم أن المجاز المشهور المتداول فی ألسنتهم المعبّر عنه بالمجاز الراجح یعنون به الرّاجح علی الحقیقة، یریدون به ما یتبادر به المعنی بقرینة الشهرة.
أما مع قطع النظر عن الشهرة فلا یترجّح علی الحقیقة، و إن کان استعمال اللفظ فیه أکثر، و سیجیء تمام الکلام.
و أما المجاز الذی صار فی الشهرة بحیث یغلب علی الحقیقة و یتبادر و لو مع قطع النظر عن الشهرة، فهو حقیقة کما بیّنا.» [1]
توضیح :
1. مجاز مشهور همان مجاز راجح است. و مراد آن معنای مجازی است که با قرینه شهرت بر معنای حقیقی رجحان یافته است. (و این برخلاف نظر شهید ثانی در تمهید القواعد و مرحوم محقق عراقی است.)
پس استعمال لفظ در معنای مجازی مشهور هم با وجود قرینه است.
2. اگر معنای مجازی به حدی برسد که بدون شهرت هم بر معنای حقیقی غلبه یابد، حقیقت است و دیگر مجاز
نیست.
3. ظاهراً همین نوع آخر، وضع تعیّنی است. (که در کلمات اصولیون به آن اشاره شده است)
مرحوم میرزای رشتی نیز در این باره می نویسد:
«لأنّ المجاز المشهور عبارة عن كلّ لفظ كثر استعماله في المعنى المجازي إلى حدّ التكافؤ مع الحقيقة عند عدم القرينة أو حد الرجحان على اختلاف الآراء من دون هجر الحقيقة الأوّلية»[2]
مرحوم میرزا حسن شیرازی ـ صاحب فتوای تنباکو ـ در تقریراتی که از ایشان منتشر شده است به گروهی اشاره می کند که منکر این نوع از مجاز شده اند. وی می نویسد:
«و قد یعبّر عنه بالمجاز الراجح إمّا باعتبار کون ذلک المعنی المجازی راجحاً بالنسبة إلی سائر المجازات فی الإرادة من اللفظ، و إمّا باعتبار رجحان إرادته فی بادی الرأی.
و أمّا إمکانه: فقد أحاله بعضهم محتجاً بأنّه مع بقاء العلقة الوضعیة ـ کما هو المفروض، و إلا لکان منقولاً ـ کیف یمکن ظهور اللفظ فی المعنی الحقیقی؟ فإنّها علّة تامّة لذلک.
و الأکثر علی جوازه، منهم المحقق القمی ـ رحمه الله ـ حیث إنّه ادعی وقوعه، و لا ریب أنّه أخصّ من الإمکان، فیلزمه الإمکان. و منهم صاحب المعالم، حیث إنّه ادعی وقوعه فی خصوص الأمر.
و الأقوی القول الثانی، لعدم الدلیل علی استحالته.»[3]
توضیح :
1. به این نوع مجاز، مجاز راجح می گویند. وجه تسمیه این نوع مجاز یا آن است که این مجاز بر مجاز های دیگر رجحان دارد و یا آن است که در ابتدای مواجهه با لفظ، این معنا اراده می شود.
2. برخی این نوع مجاز را منکر شده اند و دلیل آورده اند که:
اگر علقه وضعیه بین معنای حقیقی و لفظ برقرار است (چرا که اگر علقه وضعیه بین معنای حقیقی و لفظ، از بین رفته است، لفظ به معنای دوم نقل پیدا کرده است در حالیکه بحث ما در جایی است که معنای دوم، مجازی است و نه منقول) چگونه می شود گفت که لفظ در معنای جدید ظهور می یابد و نه در معنای حقیقی.
3. اکثریت اصولیون این نوع مجاز را قبول دارند.
ایشان سپس استدلال مخالفین را رد کرده و پاسخ می دهد:
«و أمّا ما ذکره المستدل، فالجواب عنه أنّه یمکن تضعیف العلقة الوضعیة بسبب کثرة الاستعمالات المجازیة، فتخرج عن کونها علّة، و لا یلزم من ذلک الالتزام بالنقل، لأنّا نتعقل الواسطة فی الاستعمالات المتکثرة، لأنّها یمکن أن تصل إلی حدّ توجب هجر المعنی الأوّل، و اختفائه عن ذهن السامع، کما فی المنقول، و یمکن ـ أیضاً ـ أن تصل إلی حد دون ذلک، بحیث یحضر عند الذهن بظهور ضعیف، لکن السامع یتردد فی کونه مراداً، و قسم منها لا یبلغ إلی هذین الحدین، بل العلقة باقیة علی حالها من القوة، بحیث یحمل السامع اللفظ علی المعنی الحقیقی عند تجرد اللفظ عن القرینة، والقسم الثانی هو المجاز المشهور المتنازع فیه.»[4]
توضیح :
1. گاهی به سبب کثرت استعمالات مجازی، علقه وضعیه ضعیف می شود و دیگر علت برای آنکه از شنیدن لفظ، معنای حقیقی به ذهن خطور کند، نخواهد بود. اما این هنوز به مرحله نقل نرسیده است.
2. چراکه گاهی استعمالات زیاد باعث می شود که معنای اول از ذهن شنونده مخفی شود که این منقول است. ولی گاهی به آن مرحله نمی رسد بلکه ظهوری ضعیف پیدا می کند به گونه ای که سامع بین آن و معنای مجازی مردّد می شود؛ همین مجاز مشهور است.
و گاهی نیز معنای حقیقی به قوت خود باقی می ماند.
مرحوم میرزای شیرازی سپس می نویسد که:
«و أمّا وقوعه: فنحن لم نطلع علی موضع منه، بل کلما وجدنا من الألفاظ التی کثرت استعمالاتها فی المعنی المجازی، رأیناها بین القسم الأوّل، و بین القسم الأخیر.»[5]
توضیح :
1. مجاز مشهور واقع نشده است.