« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد حسن خمینی

90/07/23

بسم الله الرحمن الرحیم



تقریر سومتقریر سوم

بیش از بیان تقریر سوم لازم است به دو نکته توجه داشته باشیم:

    1. چنانکه بیش از این نیز آوردیم، شیخ رضی نمی گوید: «حرف معنی ندارد» بلکه می گوید حرف به تنهایی معنا ندارد ولی اگر همراه با کلمات دیگ بود، معنی دارد اما معنای آن در کلمات دیگر موجود می شود؛ و به همین جهت هر دو تقریری که از کلام شیخ رضی خواندیم، «باطل» است.

    2. علت اینکه نسبت به قول شیخ رضی اشتباهاتی صورت گرفته، آن است که معمولاً بزرگان به کلام خود شیخ رضی توجه نکرده و چنانکه نوشته اند، این قول به او منسوب دانسته اند.

مصطفی جمال الدین در کتاب «البحث النحوی عند الأصولیون» می نویسد:

«لم یقل الرضی: «إنّ الحرف لا معنی له أصلاً» کما نسبوا الیه و إنّما قال: «فالحرف وحده لا معنی له أصلاً» فحذفت کلمة «وحدة» التی تشکل فارقاً بین رأیه و رأیهم و اقتطع من النص الذی نقلوه عنه ما یوضح هذا الرأی، فإنّ الرضی بعد أن قال: «و إنّما هو کالعلم المنصوب بجنب شئ لیدلّ علی أنّ فیه فائدة ما» قال: «فإذا افرد عن ذلک الشئ بقی غیر دالّ علی معنی أصلاً، فظهر بهذا أنّ المعنی الإفرادی للاسم و الفعل فی أنفسهما و للحرف فی غیره» أی إنّ هناک معنیَ إفرادی لکل من الإسم و الفعل و الحرف فی مقابل معانیها الترکیبیة، إلاّ أن المعنی الإفرادی للاسم و الفعل فی أنفسهما سواء أفرادا أم دخلا فی ترکیب. فزیدٌ یدلّ علی الذات المعلومة سواء دخل فی جملة «قام زید» أم لم یدخل، و لکنّه لا یدلّ علی معناه الترکیبی ـ ای کونه فاعلاً ـ إلاّ مع غیره. أمّا الحرف فإنّ معناه الإفرادی (الابتداء) هو نفس المعنی الترکیبی لأنّه لا یظهر إلاّ ضمن جملة «سرت من البصرة» فإذا افرد عنها لم یدلّ علی شئ .. و هذا الکلام لا ینتهی إلی ما یریدون من إنکار معناه أصلاً.» [1]

توضیح :

    1. شیخ رضی ننوشته است که «حرف معنی ندارد» بلکه می نویسد: «حرف به تنهایی معنی ندارد»

    2. مراد ایشان آن است که: «فعل، اسم و حرف» هر کدام معنایی «افرادی» دارند در مقابل معانی ای که در ترکیب ها پیدا می کنند. اما معنای افرادی فعل و اسم «مستقل» است و حتی اگر در جمله نباشند هم این معنی موجود است (اگرچه اگر بخواهد بر فاعلیّت دلالت کند باید در ترکیب واقع شود) در حالیکه معنای افرادی حرف [ابتداء] مستقل نیست بلکه عین معنایی است که در ترکیب دارد و لذا اگر در جمله و هیأت ترکیبی نباشد، معلوم نمی شود.

 

ما می گوییم:

    1. در اینجا باز هم تهافتی به چشم می خورد. نویسنده از طرفی می نویسد: «إنّ هناک معنیَ إفرادی لکل من الإسم و الفعل و الحرف فی مقابل معانیها الترکیبیة» و از طرفی می نویسد: « أمّا الحرف فإنّ معناه الإفرادی (الابتداء) هو نفس المعنی الترکیبی»

    2. این تقریر، شیخ رضی را از قائلین به «معنا دار بودن حروف» می داند. پس طبیعی است که این مبنا در طایفه دوم بررسی شود.

*

 

الف/3) قول نهاوندی :

مرحوم ملا علی نهاوندی در «تشریح الاصول» می نویسد:

«فاعلم أن الحروف لا تدلّ علی المعنی بلاواسطهی و بنفسها بل إنّما تدلّ علیه بواسطة ما دلّ علی المعنی المستقل بالمفهومیة بمعنی أنّ الحروف تدل علی معنی فی غیرها و بعبارة اخری تدلّ الحروف علی أن الالفاظ الدالة علی المعنی المستقل بالمفهومیة ارید منها الفرد و المقیّد من هذه المفاهیم المستقلة بالمفهومیة مثلا اذا قیل «ضربتُ فی الدار» فلفظة «فی» تدلّ علی أن «ضربت» مستعملٌ فی «الضرب المقید بکونه مضروباً فی الدار» و کذلک «الدار» مستعملٌ فی المقید بکونه ظرفاً للضرب ..

فالحاصل أن الحرف لا تدلّ إلاّ علی أن المراد من متعلقها هو ما یعدّ خاصّاً و مقیداً أعنی ذات الخاص و المقیّد ..

و مرجع وضع الحروف الی وضع ثانوی للاسماء و الافعال یعنی وضع الأسماء و الأفعال اوّلاً لمفاهیمها الکلیة فتدلّان علیها مستقلین إلاّ أن مدلولهما من حیث الاطلاق یبقی مهملاً بذاتهما فاذا وضع حرف لتقید مدلول احدهما یرجع إلی وضعه مع هذا الحرف للمقیّد فمع الضمیمة موضوع للمقیّد بوضعین»[2]

توضیح :

    1. حروف بدون واسطه بر هیچ معنایی دلالت نمی کنند بلکه با واسطه اسم و فعل دارای معنا می باشند.

    2. اسم و فعل، دارای یک وضع ابتدایی هستند که بر معنای مهملی دلالت دارند (رجل = مرد بدون دلالت بر مردی خاص و یا بر مطلق مرد) اما حرف، «اسم و فعل» را دارای وضع دومی می کند که آن معنای مهمل را مقید به فردی جزیی می کند.

    3. مثلاً «دار» به معنای «مهمل منزل» است ولی «ضرب زیدٌ فی الدار» اشاره به «ظرفیت دار» برای ضرب دارد.

    4. پس وضع حروف به «وضع ثانوی اسم و فعل» بر می گردد.

ما می گوییم :

چنانکه گفتیم درک «معنادار بودن یا معنادار کردن» کلمات، در حوزه «فهم عرفی» است و عرف، اسماء را دارای دو وضع نمی داند.

 


[1] . البحث النحوی عند الاصولیون : ص215.
[2] . تشریح الاصول : ص39 الی 42.
logo