« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسن خمینی

98/11/12

بسم الله الرحمن الرحیم



بسمه تعالی

تا کنون در بحث سحر گفتیم:

چنانکه گفتیم سحر عبارت است از: «سببیّت ناشناخته، غیر منتسبه به شارع و غیر مستنده به علم» و حکمت تحریم آن را هم با استفاده از روایات باب تنجیم و کهانت، جلوگیری از خرافه در میان مسلمانان معرفی کردیم.

حال به اجزای این تعریف و لوازم آن اشاره میکنیم:

الف) اگر سببیّت کاری برای نتیجه ای برای همه مردم و یا بخش های زیادی از آنها معلوم بود، این کار سحر نیست.

ب) اگر سببیّت کاری برای نتیجه ای برای مردم و یا بخش های زیادی از آنها معلوم نبود ولی فاعل آن سبب، مدعی یک امر علمی که دانشمندان آن را می شناسند بود، آن کار سحر نیست.

ج) قید «استناد»، معلوم می کند که اگرچه همه نتایج به حکم قانون علّیت از یک سببیّت قاعده مند برخوردار هستند ولی تا وقتی آن سببیّت برای علم شناخته شده نیست و در میان مردم به عنوان یک عمل علمی و عقلایی شناخته نشده است، نمی توان آن را مستند به علم دانست.

د) انتساب به شارع، گاه به این صورت است که فاعل مدعی است که این سبب را در روایات یافته است و لذا این یک امر مأثوره است و گاه به این صورت است که فاعل در اثر ریاضت های شرعی و تفضّلات الهی به نوعی کرامات دست یافته است.

ه) تفاوت ساحر و انسان دارای کرامت، در همین انتساب به شارع است و لذا اگر کسی به دروغ می تواند خود را صاحب کرامت معرفی کند، عرفاً او را به دروغ صاحب کرامت می شناسند و توانسته است سحر خود را با فریب بپوشاند.

و) پس اگر در جایی سببیّت ناشناختهای بین عمل و نتیجه بر قرار بود و نتوانستیم احراز کنیم که فاعل این عمل با شارع ارتباط روحی برقرار کرده است و سخن او هم برگرفته شده از روایات مأثوره نبود و شخص او هم مدعی آن نبود که کارهای او یک عمل علمی است که در محیط علمی قابل شناسایی است، آن کار سحر است.

ز) برای «سحر بودن»، لازم نیست احراز کنیم که این عمل «غیر منتسب به شارع» است، بلکه اگر ثابت شد که کاری منتسب به شارع است، از سحر بودن خارج می شود. کما اینکه احراز «عدم استناد به علم» هم لازم نیست بلکه اگر استناد به علم احراز شد، می توانیم بگوئیم آن کار سحر نیست (اگرچه در مورد «استناد به علم» ممکن است از این حیث بتوان تأمل کرد)

 

     مسئله: تعویذات مأثوره

چنانکه در بحث سحر گفتیم، در روایات ما، عوذه ها و تعویذها و حرزهای بسیاری مورد اشاره قرار گرفته است که چون از ناحیه شارع وارد شده است، از تعریف سحر خارج است. تعویذ یا عوذه، (چنانکه در بحث سحر تعریف کردیم[1] ) عبارت است از «آیات و ادعیه و اعدادی که همراه خود برای دفع بلیه بر می دارند.»

 

بحار الانوار روایات بسیاری را در این‌باره جمع کرده است:

ایشان در جلد91 ابوابی را تحت عنوان «احراز النبی و الائمه و عوذاتهم و ادعیتهم علیهم السلام» مطرح می‌کند.

برخی از این روایات را با هم مرور می کنیم:

    1. «قرب الإسناد ابْنُ طَرِيفٍ عَنِ ابْنِ عُلْوَانَ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ أَبِيهِ ع‌ أَنَّ عَلِيّاً صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ سُئِلَ عَنِ التَّعْوِيذِ يُعَلَّقُ عَلَى الصِّبْيَانِ فَقَالَ عَلِّقُوا مَا شِئْتُمْ إِذَا كَانَ‌ فِيهِ ذِكْرُ اللَّهِ‌.»[2]

 


[1] ن ک: 152.
[2] بحار الأنوار(ط - بيروت)، ج‌91، ص192.
logo