98/09/23
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه2:
سحر را کتاب های لغت چنین معنی کرده اند:
خلیل در کتاب العین می نویسد که سحر عبارت است از: «کل ما کان من الشیطان فیه معونه» و «الأخذة التی تأخذ العین»[1]
ابن درید در جمهرة اللغه[2] می نویسد که معنای سحر معروف است.
صحاح را «اُخذَة»، (افسون) و «کل ما لطف مأخذه و دقّ»[3] دانسته است.
الفروق فی اللغه در بیان فرق بین سحر و تمویه می نویسد که تمویه پوشاندن راستی و تصویر کردن خطا در غیر صورت خود است و سحر اعم است برای حیله هایی که اعمال می شود و راهش مورد توجه نیست[4]
معجم مقاییس اللغه، سحر را دارای 3 اصل می داند یکی ریه (بین حلقوم و مری) و دوم «اخراج الباطل فی صورة الحق و یقال هو الخدیعه» و سوم وقت سَحَر.[5]
المغرب هم «خدیعه» را معنای سحر دانسته است [المغرب]
راغب در مفردات الفاظ قرآن، سحر را بر معانی مختلف بار می کند یکی خدعه و خیال پردازی هایی که حقیقت ندارد مثل «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ»[6] «يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ»[7] .
دوم جلب کردن و مطالبه کردن کمک شیطان مثل «وَ لكِنَّ الشَّياطينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ»[8]
و سوّم: آنچه «اغتام» به سراغ آن می روند (اغتام: کسانی که نمی توانند فصیح صحبت کنند). ایشان می پندارند که می توانند صورت و ماهیت اشیاء را تغییر دهند و انسان را حمار کنند. و این حقیقتی ندارد[9] (اغتام برخی مرتاضین معنی کرده اند) [10]
المحکم المحیط الاعظم[11] ، سحر را «الأخذة التی تأخذ العین حتی تظنّ ان الامر کما یری و لیس کما تری» معنا کرده است.
لسان العرب[12] ، سحر را عملی که در آن به شیطان تقرب جسته می شود و با کمک او انجام می شود، معرفی می کند و «اخذه» را «سحر» بر می شمارد و در عین حال «الأخذة التی تأخذ العین حتی یظن ان الامر کما یری و لیس الاصل علی ما یری» «از سحر» می داند و می نویسد: «کل ما لطف مأخذه و دقَّ، فهو سحر والجمع السحار و سحور»
المصباح المنیر «إِخْرَاجُ الْبَاطِلِ فِى صُوَرةِ الْحَقِّ و يُقَالُ هُوَ الْخَدِيعَةُ.» [13]
القاموس المحیط هم همان تعریف را (کل ما لطف مأخذه و دقّ) مورد اشاره قرار داده است. [14]
مجمع البحرین[15] سحر را «کلام یا رقیه» (افسون و تعویذ/یا: دمیدن افسون) یا عملی که در بدن انسان یا قلب او یا عقل او اثر می گذارد و گفته شده است حقیقتی ندارد و خیالی است.
المجازات النبویه هم سحر را «(تمویه) مشتبه کردن، خدیعه و تلبیس و پوشاندن(تغطیه)» تعریف می کند.[16]
کشاف اصطلاحات الفنون[17] می نویسد: «علم سحر و هو علم یستفاد منه حصول ملکة نفسانیه یقتدر بها علی افعال غریبه باشیاء خفیه.»
تاج العروس هم می نویسد: «عَمَلٌ يُقربُ فيه إِلى الشيطان و بمَعُونة منه. و كُلُّ ما لَطُف مأْخَذُه و دَقَّ.» [18]