« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسن خمینی

98/06/31

بسم الله الرحمن الرحیم



     تنجـیم:

     مقدمه اول: علوم مختلف فلکی

در رابطه با مسائل فلکی و امور مرتبط با ستاره ها و سیّارهها، به دو نوع می توان سخن گفت:

«الأول: علم الهيئة، و هو علم يبحث فيه عن نظام العالم العلوي و حركات النجوم و أوضاعها بقياس بعضها إلى بعض: من الطلوع و الغروب و المدار و القرب و البعد و الاقتران و الكسوف و الخسوف و الاحتراق و الارتفاع و الحضيض و نحو ذلك.

الثاني: علم النجوم، و هو علم يبحث فيه عن ارتباط حوادث الكون و العالم السفلي بأوضاع النجوم و كيفيّة تأثيرها فيها كارتباط المواليد و الأعمار و الوفيات و الرخص و الغلاء و السعد و النحس و القتال و الصلح و نحو ذلك من حوادث الكون بأوضاع النجوم و حالاتها.

و لا يخفى أنّ علم الهيئة بذاته علم شريف يوجب الاطلاع عليه زيادة معرفة بالنسبة إلى الحقّ تعالى و صفاته و أفعاله. و إنّما البحث في المقام في علم النجوم.»[1]

ما می گوئیم:

    1. آنچه تحت عنوان علم نجوم شناختیم، را مآخذ اسلامی با عناوین دیگری از قبیل: علم احکام، علم صناعت احکام، علم نجامت، علم احکام نجوم و علم تنجیم نیز مطرح کرده اند.[2]

این علم مطابق نقل ها، نزد بابلی ها رونق داشته و بعداً یونانیان و رومیان نیز آن را به کار می گرفته اند.

 

مطابق همین گزارش ها در این علم فقط اجرام آسمانی، از ارزش برخوردار نبوده اند، بلکه علاوه بر آنها نواحی خاصی از آسمان (مثل طالع: هلال ماه یا لحظه طلوع ستارگان که «سعد» بوده و به آن فال هم گفته می شده است و هم چنین لحظات خاص (مثل تحویل) یا حالات مختلف ستاره ها نسبت به هم (مقارنه یا استقبال) هم دارای ارزش بوده اند. [3]

    2. کشاف اصطلاحات الفنون، علم هیأت را زیر مجموعه علم ریاضی بر می شمارد و می نویسد:

«هو من أصول الرياضي وهو علم يبحث فيه عن أحوال الأجرام البسيطة العلويّة والسفليّة من حيث الكميّة والكيفية والوضع والحركة اللازمة لها وما يلزم منها. فالكمية إمّا منفصلة كأعداد الأفلاك، وبعض الكواكب دون أعداد العناصر فإنها مأخوذة من الطبعيات، وإمّا متّصلة كمقادير الأجرام والأبعاد واليوم وأجزائه، وما يتركّب منها. وأمّا الكيفية فكالشّكل إذ تتبين فيه استدارة هذه الأجسام، وكلون الكواكب وضوئها. وأمّا الوضع فكقرب الكواكب وبعدها عن دائرة معينة وانتصاب دائرة وميلانها بالنسبة إلى سمت رءوس سكان الأقاليم وحيلولة الأرض بين النيرين، والقمر بين الشمس والإبصار ونحو ذلك. وأما الحركة فالمبحوث عنه في هذا الفن منها هو قدرها وجهتها. وأمّا البحث عن أصل الحركة وإثباتها للأفلاك فمن الطبعيات. والمراد باللازمة الدائمة على زعمهم وهي حركات الأفلاك والكواكب، واحترز بها عن حركات العناصر كالرياح والأمواج والزلازل، فإن البحث عنها من الطبعيات. وأما حركة الأرض من المغرب إلى المشرق وحركة الهواء بمشايعتها وحركة النار بمشايعة الفلك، فممّا لم يثبت، ولو ثبت فلا يبعد أن يجعل البحث عنها من حيث القدر والجهة من مسائل الهيئة. والمراد بما يلزم من الحركة الرجوع والاستقامة والوقوف والتعديلات، ويندرج فيه بعض الأوضاع. ولم يذكر صاحب التذكرة هذا القيد، أعني قيد ما يلزم منها، والظاهر أنّه لا حاجة إليه. والغرض من قيد الحيثية الاحتراز عن علم السماء والعالم، فإن موضوعه البسائط المذكورة أيضا، لكن يبحث فيه عنها لا عن الحيثية المذكورة، بل من حيث طبائعها ومواضعها والحكمة في ترتيبها ونضدها وحركاتها لا باعتبار القدر والجهة.»[4]

توضیح:

    1. علم هیأت از اصول ریاضی است.

    2. این علم، علمی است که در آن پیرامون احوال اجرام بسیط آسمانی و زمینی از جهت کیفیت و کمّیت و وضع و حرکت هایی که لازمه این اجرام است و هم چنین آنچه از حرکت لازم می آید، بحث می شود.

    3. کمّیت منفصله مثل تعداد افلاک و کواکب، امّا تعداد عناصر، مربوط به علم طبیعیّات است.

    4. کمّیت متصله مثل مقدار اجرام و ابعاد اجرام (فاصله آنها) و روزها و اجزاء روز.

    5. کیفیّت مثل شکل این اجسام و رنگ آنها.

    6. وضع مثل دوری و نزدیکی آنها نسبت به مدار آنها و واسطه شدن زمین بین خورشید و ماه و...

    7. حرکت مثل اندازه این حرکت و جهت آن، اما اصل حرکت این اجرام و فلک ها، در علم طبیعیات بحث می شود.

    8. امّا قید «لازم دائم» در تعریف «حرکتی که لازمه دائمی اجرام است»، آن است که حرکت بادها و امواج و زلزله ها که دائمی نیستند را خارج می کند (چراکه این ها را در طبیعیات بحث می کنند)

    9. حرکت زمین از غرب به شرق یا حرکت هوای اطراف زمین یا حرکت آتش به سوی فلک، هنوز ثابت نشده است ولی اگر ثابت شود، بعید نیست آنها را هم داخل علم هیأت به حساب آوریم.

    10. امّا قید «آنچه لازمه حرکت است» حالات مختلف ستاره ها را داخل در بحث می کند.

    11. قید «حیث» در تعریف (من حیث الكميّة...)، علم هیأت را از علم «سماء و عالم» متمایز می کند چراکه علم سماء و عالم درباره نفس اجرام آسمانی و زمینی بحث می کند.

    3. همین کتاب می نویسند که از علم هیأت، 5 علم دیگر پدید می آید که عبارتند از علم زیجات، علم مواقیت، علم کیفیت رصد کردن، علم تسطیح کره ها و علم آلات سایه ها:

«وأما العلوم المتفرعة عليه فهي خمسة: علم الزيجات، وعلم المواقيت، وعلم كيفية الأرصاد، وعلم تسطيح الكرات والآلات الحادثة عنه، وعلم الآلات الظليّة؛ وذلك لأنه إمّا أن يبحث عن إيجاد ما تبرهن بالفعل، أو لا، الثاني كيفية الأرصاد، والأول إمّا حساب الأعمال أو التوصّل إلى معرفتها بالآلات، فالأول منهما إن اختصّ بالكواكب المجرّدة فهو علم الزيجات والتقاويم، وإلّا فهو علم المواقيت، والآلات إمّا شعاعية أو ظلّية، فإن كانت شعاعية فهو علم تسطيح الكرة، وإن كانت ظليّة فعلم الآلات الظليّة، فلنرسم هذه العلوم كما تقدم.»[5]

 

مسائل علم هیأتآنچه از قواعد کلی استنباط نمی شود (عدم ایجاد ما تبرهن بالفعل: نتیجه گیری از قواعدی که بالفعل آشکار هستند نمی باشد): علم کیفیت رصد [علم استفاده از وسائل رصد کردن]آنچه از قواعد کلی استنباط می شود:محاسبه ریاضی است:به وسیله آلات شناخته می شودفقط مربوط به ستاره ها نیست: علم مواقیتفقط مربوط به ستاره ها است: علم زیجات و تقاویمآلات مربوط به سایه هاست: آلات ظلیهآلات مربوط به شعاع هاست: تسطیح کرهمسائل علم هیأتآنچه از قواعد کلی استنباط نمی شود (عدم ایجاد ما تبرهن بالفعل: نتیجه گیری از قواعدی که بالفعل آشکار هستند نمی باشد): علم کیفیت رصد [علم استفاده از وسائل رصد کردن]آنچه از قواعد کلی استنباط می شود:محاسبه ریاضی است:به وسیله آلات شناخته می شودفقط مربوط به ستاره ها نیست: علم مواقیتفقط مربوط به ستاره ها است: علم زیجات و تقاویمآلات مربوط به سایه هاست: آلات ظلیهآلات مربوط به شعاع هاست: تسطیح کرهتوضیح:

 

    4. لازم است توجه کنیم که «زیج» که در علم هیأت از جایگاه مهمی برخوردار است. عنوان جدول های عددی نجومی است، گویا این اسم، معرّب از کلمه «زه» که فارسی بوده است (یا زیگ) می باشد، ظاهراً این لغت در فارسی به معنای ریسمان است و به سبب این که جدول ها در یک صفحه، متشکل از خطوطی بوده که به صورت تارهای متقاطع رسم می شده است، به سبب مشابهت این جدول ها، زیجات (یا: ریسمان ها) نامیده شده اند.[6]

در تاریخ، چندین زیج مختلف نقل شده است.

    5. آنچه از علم هیأت قابل استفاده است و مربوط به اوضاع فلکیات است، امروز با توجه به اینکه این علوم، قابل محاسبه دقیق شده اند، از حجیّت عقلایی برخوردار هستند اگرچه سابقاً، محاسبات این امور چندان قابل اطمینان نبوده است و بسیاری از اوقات این محاسبات، مقرون به صحت نبوده است، مرحوم شیخ انصاری به همین مطلب اشاره می کنند و با توجه به اینکه سید مرتضی، محاسبات اهل هیأت را دارای «اصابت دائمی» می داند، بر ایشان اشکال می کند:

«لكن ما ذكره السيد رحمه اللّه من الإصابة الدائمة في الإخبار عن الأوضاع محل نظر؛ لأنّ خطأهم في الحساب في غاية الكثرة، و لذلك لا يجوز الاعتماد في ذلك على عدولهم، فضلًا عن فسّاقهم؛ لأنّ حسابهم مبتنية على أُمور نظرية مبتنية على نظريات أُخر، إلّا فيما هو كالبديهي مثل إخبارهم بكون القمر في هذا اليوم في برج العقرب، و انتقال الشمس من برج إلى برج في هذا اليوم و إن كان يقع الاختلاف بينهم فيما يرجع إلى تفاوت يسير، و يمكن الاعتماد في مثل ذلك على شهادة عدلين منهم، إذا احتاج الحاكم لتعيين أجل دين أو نحوه.»[7]

 


[1] دراسات في المكاسب المحرمة، ج‌3، ص20.
[2] دائرة المعارف فارسی، ص61، ج1.
[3] همان.
[4] محمد بن علي ابن القاضي محمد حامد بن محمّد صابر الفاروقي الحنفي التهانوي، كشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ج1، ص61.
[5] همان، ص63.
[6] دایرة المعارف فارسی، ص1197.
[7] كتاب المكاسب (للشيخ الأنصاري، ط - الحديثة)؛ ج‌1، ص203.
logo