98/06/30
بسم الله الرحمن الرحیم
بسمه تعالی
مقدمه:
1. بحث امسال را درباره اموری مطرح میکنیم که میتوان جامع آنها را «علوم غریبه» یا «غیب گویی» یا «خرافه» دانست. این امور که انحاء مختلفی دارد و تعریف هر یک با دیگری متفاوت است، در یک نقطه مشترک هستند و آن خبر دادن از امور غیبی و اتفاقات آینده بدون استناد به مقدمات علوم عقلایی است.
علوم عقلایی آن دسته از علومی هستند که قابلیت بحث و رد و استدلال و نقد شدن را دارند و به عبارتی قضایای آن علم قابل رد و اثبات عقلایی است. به همین جهت قضایای علم فقه هم قضایای یک علم عقلایی هستند چراکه برای همگان قابلیت مطالعه و رد و قبول آنها فراهم است و مقدمات حجیت آنها هم بر مدار حجیت عقلی و عقلایی استوار است. این علوم ممکن است - که معمولاً هم چنین است- نتایج یقینی و یا حتی اطمینان آور نداشته باشند ولی عقلا به آن عمل میکنند و زندگی خویش را بر آن مترتب می سازند.
این بحث را تحت عنوان حجّیت علوم طبیعی و انسانی در اصول باید پیگیری نماییم امّا اگر هم مطلق این دسته از علوم حجت نباشند، علوم غیر عقلایی قطعاً حجیت ندارند.
اما آنچه به عنوان علوم غریبه شناخته می شود آیا صرفاً لازم الاتباع نیستند؟ و یا علاوه بر آن، اخبار از آنها و عمل مطابق با آنها حرام است؟
این بحث را در طول مباحث آینده معلوم می کنیم
2. از این دسته از علوم می توان از این موارد یاد کرد:
تنجیم (خبر دادن از اتفاقات به سبب حرکات اجرام آسمانی)، رمل (خبر دادن از اتفاقات به سبب نقطه ها و خطوطی که بر روی رمل نقش بسته است)، جفر یا علم حروف یا علم تکسیر، (خبر دادن از اتفاقات به سبب بررسی حروف) عرّاف یا عرّافه (خبر دادن از اتفاقات به سبب پیشگوی که ناشی از فعل و رفتار و گفتار مخاطب بوده باشد البته در لغت این کلمه را به معنای مطلق پیشگویی هم گرفتهاند)
سحر، کهانت(پیش گویی) و شعبده و جن گیری، جادوگری، فالگیری.
در ادامه این موارد و مواردی از این دست را مستقلاً پی میگیریم.