97/01/29
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی بحث:
با توجه به مجموع آنچه خواندیم، می شود مسئله را چنین جمع بندی کرد:
اضطرار دیگری ناشی از ظلم شخص ثالث است: باید به اندازه توان در مقابل ظلم ایستاداضطرار دیگری ناشی از ظلم شخص ثالث نیست:عرفاً کمک نکردن، علت ناقصه استمرار اضطرار است: باید کمک کردعرفا چنین نیستاضطرار دیگری در اصل حیات استاضطرار دیگری در اصل حیات نیستکمک کردن برای معین حرجی است:واجب نیسترفع اضطرار باعثضرر معین می شود:واجب نیستکمک کردن برای معین حرجی نیست:واجب استرفع اضطرار باعثضرر معین نمی شود:واجب استاضطرار دیگری ناشی از ظلم شخص ثالث است: باید به اندازه توان در مقابل ظلم ایستاداضطرار دیگری ناشی از ظلم شخص ثالث نیست:عرفاً کمک نکردن، علت ناقصه استمرار اضطرار است: باید کمک کردعرفا چنین نیستاضطرار دیگری در اصل حیات استاضطرار دیگری در اصل حیات نیستکمک کردن برای معین حرجی است:واجب نیسترفع اضطرار باعثضرر معین می شود:واجب نیستکمک کردن برای معین حرجی نیست:واجب استرفع اضطرار باعثضرر معین نمی شود:واجب است
در این باب، نکاتی را باید توجه کرد:
الف) در جایی که کمک واجب است، ظاهراً فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان نیست اگرچه کمک کردن به مسلمان، واجب موکد است. امّا کمک کردن به کسیکه از نظر شرع، خونش هدر است، واجب نیست.
ب) در برخی موارد مثل طبیبی که مانع از طبابت ندارد و یا کسیکه هیچ مانعی ندارد و در مقابلش حیوانات فردی را می خورد، عرفاً چنین فردی، شریک در اضطرار است و لذا بر او واجب است که حفظ نفس کند.
ج) در مواردی که رفع اضطرار از دیگری واجب نیست، اقدام به رفع اضطرار غیر، مستحب است و نسبت به برادران دینی مستحب موکد است.
د) ضرری که باعث می شود بگوئیم اگر معین دچار آن شود، رفع اضطرار غیر بر او واجب نمی شود اعم است از ضرر بدنی، مالی و آبرویی، البته اگر ضرر عقلاً موجود باشد ولی به اندازه ای نباشد که عرفا آن را ضرر به حساب آورند (مثل اعطای آب یا یک نان)، چنین ضرری مانع از وجوب نیست.
ه) وجوب در این موارد، واجب کفایی است و احتمال اینکه دیگری به این کار اقدام می کند، رافع تکلیف نیست ولی اگر کسی یا سازمانی مسئول رفع اضطرار از کسی است و احتمال اقدام آن سازمان به صورت عقلایی وجود دارد، مکلّف لزومی ندارد ابتداءً اقدام کند.
و) یمکن ان یقال: درباره انسان هایی که مسئولیت آنها با شماست (یا مسئولیت شرعی آنها با شماست مثل فرزند و همسر و پدر و مادر، یا مسئولیت عرفی آنها با شماست مثل معلّم دبستان نسبت به شاگردان در کوه)، فرد حتی اگر دچار حرج یا ضرر شود، باید به حفظ نفس آنها اقدام کند و اگر اضطرار کمتر از حفظ نفس دارند، واجب است در رفع آن بکوشد الاّ اینکه منجر به حرج شود.
ز) اگر رفع اضطرار از غیر، مستلزم ارتکاب حرام است، تنها در صورتی می توان مرتکب حرام شد که رفع اضطرار واجب باشد و ملاک وجوب از ملاک حرمت، اقوی تشخیص داده شود.
هذا تمام الکلام فی الترقی