« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسن خمینی

96/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم



ادله حرمت شبیه سازی:

دلیل اول: آیه شریفه:

«وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ .»[1]

ترجمه: و یکی از آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و یکی دیگر اختلاف زبانها و رنگهای شما آدمیان.

آیت الله محمد سند بحرانی در «فقه الطب و التضخم النقدي» با اشاره به این آیه، نحوه استدلال به آن را چنین بر می شمارد:

«فاختلاف الخلق لسانا و لونا هو من حكم الخلقة الالهية و أهدافها لأن التمايز و التغاير في الأذهان و الروحيات و القوى و الشخصيات لحكمة ابتلاء اللّه الناس بعضهم ببعض فيتكوّن المجتمع على الفوارق المميزة المطلوبة في انعقاد المجتمع البشري و الحال انّ الهندسة الوراثية تمانع حصول الفوارق التكوينية المفروض تحققها بغير الاختيار البشري بل بمحض الإرادة التكوينية الإلهية.»[2]

ما می گوئیم:

    1. استدلال به «ضرورت تنوّع حیاتی» در کلمات علمای اهل سنت هم موجود است و برخی از ایشان به آیه «وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ»[3] نیز اشاره کرده اند.

قرضاوی در این باره می نویسد:

«شبیه سازی ناقض تنوع است، زیرا بر تولید نسخه ای مکرر از یک شخص مبتنی است و این کار مفاسد فراوانی در زندگی بشری و اجتماعی به دنبال دارد که برخی را درک می کنیم و برخی را بعدها درک خواهیم کرد. کلاسی از دانش آموزان شبیه سازی شده را تصور کنید؛ حال معلم چگونه آنان را از یکدیگر تشخیص دهد؟ چگونه زید را از عمرو و بکر تمیز دهد؟ چگونه بازپرس، مجرم را از بی گناه تشخیص دهد، در صورتی که چهره ها یکسان، قد و قامت یکسان و آثار انگشت آنان یکسان است؟ از آن بالاتر، چگونه شوهر، زن خود را از زن دیگری تشخیص دهد، در حالی که آن یک نسخه مطابق این یکی است؟ چگونه زن شوهر خود را از دیگری تشخیص دهد، در حالی که آن دیگری نسخه ای از همین است؟ اگر پدیده تنوع و اختلاف رنگ‌ها که خداوند مردم را بر آن آفریده است، از میان برود،همه زندگی آشفته و فاسد می شود.»[4]

    2. مشابه همین سخن در کلام آیت الله حائری نیز وارد شده است، با این تفاوت که ایشان از این دلیل حرمت توسعه و شمول شبیه سازی را استفاده کرده است:

«و لكن نفهم من الآية الشريفة فى قوله تعالى: (و من آياته... و اختلاف ألسنتكم و ألوانكم)، أن حكمة الله البالغة جرت على اختلاف الألسنة والألوان حفظاً للنظام. وبما أن هذا الاستنساخ يؤدى حتماً إلى اختلال النظام لو طبق بصورة شاملة وواسعة، لعدم معرفة البائع من المشترى، والمدعى من المدعى عليه فى الشهود، وعدم معرفة الظالم من المظلوم، وأمثال هذه الأمور فى العقود والایقاعات والجنایات وغیرها، فیلزم تحریم هذه العملیة فی صورتها الواسعة، لهذا اللازم الباطل حتماً،»، ما هو رأی الشریعه الاسلامیه من عملیه الاستنساخ؟»[5]

همین مطلب از مرحوم تبریزی نیز نقل شده است:

« لا یجوز الاستنساخ البشری، لأن التمایز والاختلاف بين أبناء البشر ضرورة للمجتمعات الانسانية، اقتضتها للمجتمعات الانسانية، حكمة الله سبحانه. قال تعالى: «و من آياته خلق السموات والأرض واختلاف السنتکم و الوانکم»، وقال: «وجعلناکم شعوباً وقبائل لتعارفوا»، و ذلک لتوقف النظام العام علیه، فی حین أن الاستنساخ البشری اضافة الی استلزامه محرمات اخری کمباشرة غیر المماثل والنظر إلى العورة يوجب اختلال النظام و وصول الهرج والفوضی، ففی النکاح يختلط الأمر بين الزوجة والأجنبية، و بین المحرم و غیره، و فی المعاملات كافة لا تمكن تمييز طرفيها، فلا يعرف الموجب والقابل، وفى القضاء والشهادات لایمکن تمییز المدعی عن المدعی علیه، ولا تمییزهما عن الشهود، ولا تمییز الملاک عن غیرهم، وفی المدارس والمشاغل والإدارات والامتحانات، حيث يسهل إرسال النسخة بدلاً من الأصل فتذهب الحقوق، وفى الأنساب والمواريث حيث لا يتميز الولد عن الأجنبى، إضافة إلى كون النسخة لا يعد ولداً شرعياً لوالده صاحب الخلية، فتضيع الأنساب والمواريث. وهذا غيض من فيض، وعليه فقس سائرالامور حیث لایبقی نظام أو مجتمع»، «ما هو رأی الشریعه الاسلامیه من عملیه الاستنساخ؟.»[6]

ما می گویئم:

    1. آیة الله بحرانی خود در پاسخ به این استدلال ابتدا می نویسد

«و قد يتنظّر في هذا الدليل بأنّه لم تثبت التجارب أنّ الهندسة الوراثية لو اعملت لاستلزمت ممانعة حصول الفوارق فقد يكون هناك فوارق من جهة أن ما يستحسنه كلّ يفارق الآخر فينحفظ الفارق[7]

توضیح:

این استدلال مبتنی برآن است که واقعاً بین فرد شبیه سازی شده با فرد قبل هیچ فرقی موجود نباشد، در حالیکه ممکن است فارق هایی موجود باشد.

    2. اینکه گفته اند «انگشت نگاری و...» ممکن نیست، می توانیم بگوئیم مگر در گذشته که انگشت نگاری نبوده، بشر همدیگر را نمی شناخت. در آینده هم ممکن است که با نصب لوازم الکترونیکی زیر پوست به راحتی فرد معلوم شود.

    3. امّا اینکه آیه می فرماید آیات الهی چنین است آیا به معنای آن است که نباید در این موارد تغییر ایجاد کرد؟ به عبارت دیگر اینکه خداوند آیاتی را تقریر کرده است آیا به این معنی است که باید این آیات الهی محفوظ بماند و تغییر نکند؟ لازمه این کلام آن است که اگر روزی «زبان انسان ها» واحد شد، حرام صورت گرفته است.

    4. اضف الی ذلک اصلا آیه نمی گوید اختلاف الوان و السنه برای آن است که مردمان از هم شناخته شوند (که در کلام آیت الله حائری، محور استدلال قرار گرفته بود.)

    5. اشکال دیگر اینکه اختلاف زبان ها، یک امر تکوینی نیست بلکه امری اعتباری است و لذا آیه می فرماید آیه الهی آن است که شما با هر نژادی توانایی قرار داد و اعتبار دارید و می توانید در هر محیطی با یکدیگر مفاهمه کنید.

 

دلیل دوم:

گفته شده است که شبیه سازی تحدّی با خداوند در مورد معجزه الهی در تولد حضرت عیسی است.

«كما في الآية الكريمة حيث جعلهما آية و المعجزة مقتضاها عجز البشرية عن الاتيان بها طوال التاريخ البشري نظير تحدّي اللّه و القرآن للبشرية بخروج ناقة صالح من الجبل فإن هذا التحدّي مستمر إلى يوم القيامة.

فليس معنى المعجزة اختصاص التحدّي بها بأهل زمان صاحب المعجزة، بل ذاتي معنى المعجزة هو عجز جميع البشرية في أجيال مختلفة عن ذلك. و من ثم يثبت لها انّ مصدر هذا الفعل هو القوى الغيبية و على ذلك من الممتنع توصل البشرية إلى الولادة من غير أب إلى يوم القيامة و لازمه امتناع التصديق بالاستنساخ.»[8]

ما می گوئیم:

    1. اولاً لازمه این دلیل بر فرض که کامل باشد، استحاله شبیه سازی است و نه حرمت آن.

    2. ثانیاً: -چنانکه سید بحرانی می نویسد- تولد حضرت عیسی اصلا به عنوان معجزه مطرح نبوده است.

    3. ثالثاً: معجزه خرق عادت است و نه تحقق یک ممتنع ذاتی یا وقوعی. و لذا اگر کاری در روزگار خودش عرفاً مقدور نباشد، برای معجزه بودن شرائط لازم را دارد و تنها قرآن است که معجزه جاوید و همیشگی است.

 


[1] روم/ 22.
[2] فقه الطب و التضخم النقدي، ص100.
[3] هود/118.
[4] الاستنساخ البشری و تداعیاته.
[5] شبیه سازی از دیدگاه شیعه، ص488.
[6] شبیه سازی از دیدگاه شیعه، پاورقی ص495.
[7] فقه الطب و التضخم النقدي، ص100.
[8] فقه الطب و التضخم النقدي، ص101.
logo