« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسن خمینی

96/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم



سوال 2:

آیا ادخال منی اجنبی در رحم اجنبیه حرام است (حتی اگر از غیر زنا حاصل شود)؟ [1]

ادله حرمت:

الف) آیه شریفه :

«وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ»[2] «إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ.» [3] «فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ.» [4]

ترجمه: «و كسانى كه پاكدامنند. مگر در مورد همسرانشان يا كنيزانى كه به دست آورده‌ اند كه در اين صورت بر آنان نكوهشى نيست. پس هر كه فراتر از اين جويد آنان از حد درگذرندگانند.»

و آیه شریفه:

«وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ.»[5]

ترجمه: «به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند.»

و آیه شریفه:

«إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَات وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا.»[6]

ترجمه: «مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادت‌پيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‌ دهنده و مردان و زنان روزه‌ دار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى كنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است.»

در وجه استدلال به این ایه، گفته شده است: چون آیه تصریح نمی فرماید که فرج را از چه حفظ کنند (حذف متعلق) لذا باید آن را مطلقاً حفظ کرد، حتی از «ادخال منی اجنبی به آن» و «ارسال منی از آن به رحم اجنبیه»

پس آیه می فرماید «هر کس فروج را بر غیر ازدواج حفظ نکند، عاصی است»[7]

ما می گوئیم:

اوّلاً: معلوم نیست اینکه زن، بدون هیچ گونه مقاربت و لمس اجنبی، منی اجنبی را در رحم خود قرار دهد، مغایر با حفظ فرج باشد. و اگر شک کردیم که این حفظ است یا نه؟ نمی توانیم به آیه تمسک کنیم چراکه تمسک به دلیل در شبهه مصداقیه اش می باشد.

ثانیاً: اطلاق آیه – چنانکه گفته ایم- شامل مواردی که در زمان صدور فرض نداشته است نمی شود. (مخصوصاً با توجه به وجود قدر متیقن در مقام تخاطب که عبارت است از محافظت از نظر و لمس و مقاربت و شبهه ذلک)

و لذا آیه منصرف به همان موارد متعارف است. (و این مقتضای تناسب حکم و موضوع هم می باشد)[8]

ثالثاً: در روایاتی اشاره شده است که در قرآن هر جا سخن از حفظ فرج است، حفظ آن از زنا می باشد (جز در یک مورد که مراد آیه، حفظ از نظر است).

    1. «وَ سُئِلَ الصَّادِقُ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ فَقَالَ كُلُّ مَا كَانَ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنْ ذِكْرِ حِفْظِ الْفَرْجِ فَهُوَ مِنَ الزِّنَا إِلَّا فِي هَذَا الْمَوْضِعِ فَإِنَّهُ لِلْحِفْظِ مِنْ أَنْ يُنْظَرَ إِلَيْهِ.» [9]

    2. «فَقَالَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ يَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ أَنْ يَنْظُرُوا إِلَى عَوْرَاتِهِمْ وَ أَنْ يَنْظُرَ الْمَرْءُ‌ إِلَى فَرْجِ أَخِيهِ وَ يَحْفَظَ فَرْجَهُ أَنْ يُنْظَرَ إِلَيْهِ وَ قَالَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ مِنْ أَنْ تَنْظُرَ إِحْدَاهُنَّ إِلَى فَرْجِ أُخْتِهَا وَ تَحْفَظَ فَرْجَهَا مِنْ أَنْ يُنْظَرَ إِلَيْهَا وَ قَالَ كُلُّ شَيْ‌ءٍ فِي الْقُرْآنِ مِنْ حِفْظِ الْفَرْجِ فَهُوَ مِنَ الزِّنَا إِلَّا هَذِهِ الْآيَةَ فَإِنَّهَا مِنَ النَّظَرِ.» [10]

    3. «حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ كُلُّ آيَةٍ فِي الْقُرْآنِ فِي ذِكْرِ الْفُرُوجِ فَهُوَ مِنَ الزِّنَا إِلَّا هَذِهِ الْآيَةَ فَإِنَّهَا مِنَ النَّظَرِ فَلَا يَحِلُّ لِرَجُلٍ مُؤْمِنٍ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى فَرْجِ أُخْتِهِ وَ لَا يَحِلُّ لِلْمَرْأَةِ أَنْ يَنْظُرَ إِلَى فَرْجِ أَخِيهَا.» [11]

ب) آیه شریفه:

«حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا. وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ...» [12]

ترجمه: «[نكاح اينان] بر شما حرام شده است مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمه ‌هايتان و خاله هايتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادرهايتان كه به شما شير داده‌ اند و خواهران رضاعى شما و مادران زنانتان و دختران همسرانتان كه [آنها دختران] در دامان شما پرورش يافته‌ اند و با آن همسران همبستر شده‌ ايد پس اگر با آنها همبستر نشده‌ ايد بر شما گناهى نيست [كه با دخترانشان ازدواج كنيد] و زنان پسرانتان كه از پشت‌ خودتان هستند و جمع دو خواهر با همديگر مگر آنچه كه در گذشته رخ داده باشد كه خداوند آمرزنده مهربان است. و زنان شوهردار. [نيز بر شما حرام شده است.]»

تقریب استدلال به آیه شریفه چنین است که:

وقتی حکم تکلیفی به ذات کسی یا چیزی تعلق گرفت، از آنجا که نمی تواند آن شخص یا چیز حرام باشد (چراکه متعلق حرمت، فعل است) لاجرم باید بگوئیم جمیع تصرفات در آن شی یا فرد حرام است. پس جمیع تصرفات در این دسته از زن ها برای مسلمانان حرام است و از جمله این تصرفات «ادخال منی در رحم آنها» می باشد. [13]

 

ما می گوئیم:

    1. چنانکه مرحوم شیخ در بحث از آیه «الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ» آورده اند، وقتی حرمت یا نهی به ذات یک شیء می خورد، یا باید قائل به حرمت جمیع تصرفات شویم و یا منافع غالبه را مدّ نظر بگیریم، و چون اینجا جمیع تصرفات و رفتارها با این زنان بالضروره حرام نیست، مراد منفعت غالبه است که همان ازدواج باشد.

    2. قرینه «جمیع بین اختین» هم شاهد مناسبی است بر این معنی.

    3. آیات قبل و بعد آیه نیز به روشنی همین مطلب را معلوم می کند.

 


[1] . ن ک: کلمات سدیده، ص77.
[2] . مومنون/5.
[3] . مومنون/6.
[4] . مومنون/7.
[5] . نور/31.
[6] . احزاب/35.
[7] . البحوث الهامّه، ص156. تلقیح مصنوعی، ص89.
[8] . تلقیح مصنوعی، ص90.
[9] . وسائل الشيعة، ج‌1، ص300.
[10] . وسائل الشيعة، ج‌15، ص165.
[11] . بحار الأنوار، ج‌101، ص33.
[12] . نساء/24-23.
[13] . البحوث الهامّه، ص157. تلقیح مصنوعی، ص107.
logo