« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسن خمینی

95/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم



    1. دراسات همین مطلب را در مورد روایات هم مطرح میکند:

«و على هذا فما يوجد من الأخبار المطلقة في هذا الباب يجب رفع اليد عن إطلاقها و حملها على خصوص ذوات الأرواح. و إنّما الذي يجب البحث فيه هو أنّه هل تختصّ الحرمة على القول بها بخصوص المجسّم من ذوات الأرواح و هي التي كانت معرضا لتقديس الأمم و العبادة لها أو تعمّ المنقوش منها أيضا»[1]

ما می‌گوئیم:

برای اینکه بتوانیم اطلاقات روایات را حمل بر ذی الروح کنیم، محتاج آن هستیم که«فلسفه بت پرستی»ـ که در کلمات امام مطرح شده بودـ را بپذیریم و آن را قرینه حالیه بگیریم برای اینکه روایات از معنای مطلق، منصرف است. و اگر چنین نکتهای را نپذیریم، دلیلی بر عدول از اطلاقات نداریم. امّا اگر به آن فلسفه(قلع ماده بت پرستی) قائل شدیم، در این صورت مسئله فقط مختص به ذی الروح نمیشود بلکه اگر تصویر غیر ذی الروح مثل تصویر ماه و خورشید هم روزی زمینه پرستش یافتند حرام میشوند و اگر تصویر یک ذی الروح چنین زمینهای نداشت(مثل تصویر کرم خاکی)، تحریم نمیگردد.

به عبارت دیگر: عدول از اطلاقات یا به سبب انصراف است(که ناشی از ارتکاز ذهنی مخاطبین به بحث بت پرستی بوده است) یا به سبب تقیید(که آن هم ناشی از تقیید عقلی ناشی از قرینه حالیه است که همان ارتکاز اذهان مخاطبین بوده) و یا به سبب حکم به عدم اطلاق(به سبب قدر متیقن در مقام تخاطب- روی مبنای

مرحوم آخوند.) توجه شود که انصراف باعث مجاز شدن استعمال می شود چراکه قرینه حالیه باعث انصراف معنا از اطلاق به تقیید می شود و قرینه منصرفه مجاز ساز است ولی تقیید مجاز درست نمیکند. و عدم اطلاق (ناشی از وجود قدر متیقن در مقام تخاطب) دلیل را مهمل می کند و امکان استدلال به آن را از بین می برد.

و در دو صورت اوّل عنوان روایات«تصویر ممکن العباده» میشود(و یا عنوانی از این قبیل). و این عنوان همانطور که برخی از غیر ذی الروح را شامل میشود برخی از ذی الروح را شامل نمیشود. و در صورت سوّم، ادله از حیطه دلالت خارج می شوند.

به عبارت سوم: اگر علّت تحریم را مدّ نظر قرار دادیم این علّت، حیثیت تقییدیه برای موضوع میشود و لذا حکم منوط به آن میشود.

 

ادله مسئله:

روایات باب، سه دسته میباشند

دسته اول) روایاتی که مطلق تصویر و تمثال را تحریم کرده است.

دسته دوم) روایاتی که تنها تصویر و تمثال ذی الروح را تحریم کرده است.

دسته سوم) روایاتی که دلالت بر عدم حرمت تصویر و تمثال غیر ذی الروح میکند.(اگر چه وجود آنها را بخصوص در نماز مکروه میشمارد.)

دسته اول:

    1. «مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ وَ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجَوْهَرِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَتَانِي جَبْرَئِيلُ وَ قَالَ يَا مُحَمَّدُ- إِنَّ رَبَّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ- وَ يَنْهَى عَنْ تَزْوِيقِ الْبُيُوتِ- قَالَ أَبُو بَصِيرٍ فَقُلْتُ وَ مَا تَزْوِيقُ الْبُيُوتِ- فَقَالَ تَصَاوِيرُ التَّمَاثِيلِ.»[2]

سند روایت اگرچه به سبب علی بن ابی حمزه و قاسم بن محمد مورد تردید است ولی سابقاً گفتیم این دو واقفی هستند و ظاهراً نقل خبر از آنها مربوط به دوره سلامت ایشان بوده است. و لذا روایت قابل قبول است اللهم الا أن یقال: حسین بن سعید مربوط به دوره امام رضا(ع) میباشد و لذا اخذ حدیث او از قاسم بن

محمد، مربوط به دوره های متأخر واقفه است و لذا حتما اخذ روایت از او بعد از وقف است. و اگر قاسم بن محمد را هم به سبب اینکه رأس واقفه نبوده است توثیق کنیم، امّا اخذ حدیث او از علی بن ابی حمزه ممکن است مربوط به دوره بعد از وقف باشد(چرا که از دیدگاه قاسم مردود نبوده است) و اخذ حدیث از علی بن ابیحمزه در دوره وقف، اخذ حدیث از غیر ثقه است.(این کلام استاد معظم زنجانی است)

زوّق: به معنای تزیین و نقش و نگار زدن است.

در مورد دلالت روایت گفته شده است:

«إنّ الرواية لا تدلّ على المنع عن مطلق التصاوير إذ لعل للبيت خصوصيّة من جهة السكونة فيه و كون نقوشه بالمرأى و المنظر دائما حتّى في حال الصلاة و العبادة، كما أنّ المنع عن نقش المساجد التي وضعت للصلاة و التوجّه إلى اللّه- تعالى- أيضا لا يقتضي المنع عن النقوش بإطلاقها.»[3]

ما میگوئیم:

    1. همچنین اشکال دیگری بر این روایت وارد شده است:

«أنّ المنع عن عمل الصور في البيوت لا يقتضي المنع عن عملها بإطلاقها حتّى المجسّمة منها فضلا عن غيرها، إذ لعلّ للبيوت خصوصية من جهة كون الصور فيها بالمرأى و المنظر دائما حتّى في حال الصلاة و العبادة و توجب التوجه إلى مظاهر الدنيا و الغفلة عن اللّه- تعالى- و عن الآخرة. فالمنع عن تزويقها نظير المنع عن تزيين المساجد و اتّخاذ الصور فيها لا يتعدّى منها إلى غيرها.» [4]

مرحوم شهیدی بر این مطلب اضافه میکند که این روایت مخصوص به«منزل» است چراکه راوی سوال از بیت نکرده بود بلکه امام ابتداء به ساکن حکم را مختص به منزل کرده است.[5]

    2. مرحوم شهیدی در هدایة الطالب مینویسد«نهی» که در روایت مطرح است نمیتواند دال بر حرمت باشد بلکه با کراهت هم سازگار است.[6] این در حالی است که این سخن کامل نیست و گفتهایم ظهور ماده نهی همانند هیأت آن در حرمت است.

 


[1] دراسات في المكاسب المحرمة، ج‌2، ص560.
[2] وسائل الشيعة.، ج‌5، ص303.*
[3] دراسات في المكاسب المحرمة، ج‌2، ص561.
[4] دراسات في المكاسب المحرمة، ج‌2، ص571.
[5] هدایة الطالب، ج1، ص183.
[6] هدایة الطالب، ج1، ص183.
logo