95/09/14
بسم الله الرحمن الرحیم
تتو
قبل از بررسی حکم فقهی، باید به موضوع شناسی «تتو» بپردازیم:
تتو چیست؟
تتو یا تاتو (Tattoo) گویا همان خالکوبی است[1] ؛ و عبارت است از قرار دادن مواد رنگی در زیر پوست که باعث تغییرات رنگی میشود. [2]
این کار میتواند به دلیل یک رفتار عقیدتی یا مذهبی یا به جهت زیبایی باشد.[3]
این کار در گذشته به سبب عدم رعایت بهداشت، به انتقال بیماریهای خونی منجر میشده است، کما اینکه ممکن است به التهابات شدید پوستی بیانجامد.[4]
نکته حائز اهمیت آن است که در برخی موارد تاتو برای از بین بردن نقایص مادرزادی به کار میرود[5] ، به عنوان مثال در درمان «لب شکری» از تاتو برای تتمیم «خط لب» استفاده میشود.[6]
و یا در مواردی که ابروی فرد از بین رفته باشد (مثل شیمی درمانی) از تاتوی ابرو بهره برده میشود.[7]
همچنین است تاتوی چشم که برای رفع نقصهایی چون افتادگی چشم، افتادگی پلک، آسیب یا جراحت به کار میرود. [8]
نکته مهم دیگر آن است که اگر فرد در اثر عوض شدن مد یا هر علّت دیگر (اجبار محیط کار یا محیط جامعه و... ) بخواهد تاتو را پاک کند، از دو روش میتواند این کار را انجام دهد. روش اول استفاده از لیزر است. این روش گران است و علاوه بر اینکه در برخی از موارد تاتو، بیاثر است، در برخی موارد هم نتیجه دلخواه را ندارد . اگر چه در مواردی هیچ جای زخم و علامتی را باقی نمیگذارد.[9] روش دوم تراشیدن پوست و یا لایهبرداری عمیق است که علیرغم اینکه ارزان است ولی معمولاً جای زخم در آنها باقی میماند.[10] یک روش دیگر هم استفاده از تاتوهای هم رنگ پوست روی موارد قبلی است.[11]
تفاوت تاتو با میکروپیگمنتیشن[12] :
تاتو، روش سنتی و غیر ایمن انتقال رنگ به زیر پوست است که بعضاً با «غیر استاندارد بودن مواد»، «عدم کنترل عمق نفوذ رنگ» همراه است اما روش میکروپیگمنتیشن، عبارت است از انتقال رنگ به زیر پوست با دستگاههایی که مشکلات روش سنتی را همراه ندارد.[13]
با توجه به آنچه خواندیم میتوان گفت:
تاتو همان خالکوبی سنتی است که امروزه با دستگاههای استریل و به صورت بهداشتی و با درد کم انجام میشود و مهمترین دلیل آن ایجاد آرایش دائمی است.
البته میزان دوام این نقشها به عواملی بستگی دارد که از زمره آنها «ساختار پوست»، «نوع رنگ»، «تکنیک آرایشگر» و «عمق تزریق رنگ» است، تتوها معمولاً در صورت مطلوب بودن روشها و مواد، بین یکسال تا پنج سال باقی میمانند و سپس به آرامی محو میشوند.[14]
پس میتوان گفت تاتو همان خالکوبی و همان وشم است، که در سابق با تزریق سرمه زیر پوست انجام میشده و امروزه رنگهای دیگری همان کار را انجام میدهند. در این کار، هیچ جرمی روی پوست قرار نمیگیرد تا مانع از رسیدن آب به پوست شود و لذا ضرری به غسل و وضو نمیزند، توجه شود که رنگ آمیزی روی پوست بدن اصطلاحاً خالکوبی نیست ولذا حکم آن را باید تحت عنوان خود مورد بررسی قرار داد.
حکم شرعی:
این عنوان در روزگار ائمه شایع بوده است و چنانچه خواندیم در روایت نبوی «واشمات و مستوشمات» مورد لعن واقع شده بودند (هر چند در همه جا مرحوم شیخ فرمودند مراد، آن نوع از خالکوبیهایی است که برای تدلیس بوده باشد.)
درمیان اهل سنت، برخی به استناد همین روایت و برخی به استناد اینکه خالکوبی تغییر خلق الهی است، حکم به حرمت کردهاند.[15]
و امّا در میان شیعیان، برخی به حرمت ذاتی این عمل در روی صورت قائل شدهاند و برخی به کراهت آن فتوی دادهاند و برخی نیز به استحباب مطلق آن قائل شدهاند:
مرحوم مفید در احکام النساء نقاشی کردن و خضاب کردن را برای زن مکروه بر میشمارد ولی «خالکوبی صورت» را تحریم میکند.
«ویکره للمرأة الحرة المسلمة أن تنقش یدیها و رجلیها بالخضاب.»[16]
«و لایجوز لها وشم وجهها و هو أن تنقب فی خدها و غیرها من وجهها بابرة و تجعل فیه الکحل لیکون کالخال المخلوق فی وجوه الناس»[17]
ابی صلاح حلبی هم خالکوبی صورت زنان را تحریم کرده است.
«يحرم آلات الملاهي كالعود و الطنبور و الطبل و المزمار و أمثال ذلك، و أعمالها للإطراب بها، و الغناء كله، و النوح بالباطل، و مدح من يستحق الذم و ذم من يستحق المدح بمنظوم أو منثور من الكلام، و عمل النرد و الشطرنج و سائر آلات القمار، و اللعب بها، و القمار، و عمل الصلبان و الأصنام و التماثيل و عمل آلات الأشربة المحرمة، و صناعتها، و غرس المعتصرة منه لذلك، و عمارته و سقيه و قطافه و صرامه و حمله و عصارة و ابعائه، و تركيب الأدوية المحرمة و السموم القاتلة، و افتتاح المؤذيات كالسباع و الهوام و الكلب العقور، و خصاء شيء من الحيوان، و ذبح ما لم يرد الشرع بذبحه، و إيلام ما لم يرد بإباحة ذلك منه، و تعدى ما أبيح من الانتفاع بالحيوان، و عمل الزينة للرجال، و وشم وجوه النساء»[18]
و همچنین یحیی بن سعید حلّی در الجامع للشرایع، أخذ اجرت بر خالکوبی صورت را جایز ندانسته است.
«و لاتحل الأجرة علی وشم الخدود.»[19]
این در حالی است که علامه حلّی أخذ اجرت در فرض مذکور را مکروه بر میشمارد.
«الثامن: يكره أن يوجر نفسه لكل صنعة دنيّة، و أخذ الأجرة عليه، و لو فعل حلّت الأجرة. و يجوز أن يوجر نفسه لكلّ عمل مباح منتفع به، و لا بأس بأجر القابلة و الماشطة مع عدم الغشّ، و لو فعلته حرم، كوصل الشعر بالشعر، و وشم الخدود و تحميرها، و نقش الأيدي و الأرجل. و يكره الصياغة و القصابة.»[20]
نکته مهم آن است که از عبارت شیخ مفید در مقنعه و ابن ادریس در سرایر و شیخ در نهایه، چنین استفاده میشود که این بزرگواران اگر «وشم» را تحریم کردهاند، از باب تدلیس بوده است. به عبارت دیگر «وشم» به جهت آنکه از صغریات تدلیس دانسته شده است، حرام معرفی گردیده است. پس اگرچه حکم ایشان تحریم «وشم» است ولی این حکم از باب مصداق یابی برای عنوان دیگری بوده است و لذا میتوان یا این مصداق یابی را مربوط به زمان ایشان دانست و یا آن را تخطئه کرد. به عبارت دیگر آنچه ایشان به عنوان حکم شرعی مطرح کردهاند حرمت تدلیس است و «تحریم وشم» بیان مصداق برای آن حکم شرعی بوده است.
مرحوم شیخ انصاری عبارت این سه بزرگوار را چنین نقل میکند:
«قال في المقنعة: و كسب المواشط حلال إذا لم يغششن و لم يدلّسن في عملهن، فيصلن شعور النساء بشعور غيرهن من الناس و يشمن الخدود و يستعملن ما لا يجوز في شريعة الإسلام، فإن وصلن شعرهن بشعر غير الناس لم يكن بذلك بأس، انتهى. و نحوه بعينه عبارة النهاية.
و قال في السرائر في عداد المحرمات-: و عمل المواشط بالتدليس، بأن يَشِمْنَ الخدود و يحمِّرنها، و ينقشن بالأيدي و الأرجل، و يصلن شعر النساء بشعر غيرهن، و ما جرى مجرى ذلك، انتهی»[21]