« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسن خمینی

95/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم



امّا برحرمت حلق لحیه، ادلّه دیگری هم اقامه شده است:

و) حلق لحیه تشبّه به کفّار است و تشبّه به کفّاره حرام است:

قبل از بررسی این دلیل لازم است توجه کنیم که تفاوت این دلیل با دلیل اول (که در آن هم بحث تشبّه به کفّار را مطرح کردیم) آن است که در آنجا «استحباب اعفاء لحیه را به خاطر عدم مشابهت به کفّار» مطرح کردیم، در حالیکه در اینجا سخن درباره «حرمت حلق لحیه به خاطر تشبّه است».

برخی از بزرگان در این مورد نوشته‌اند:

«أنّ في حلق اللحية تشبّها بالمجوس و سائر الكفار‌ و مشاكلة لهم، و يظهر من بعض الأخبار حرمة مشاكلة أعداء اللّه و السّلوك في مسالكهم: فعن التهذيب بإسناده عن الصفّار، عن إبراهيم بن هاشم، عن النوفلي، عن السّكوني، عن جعفر، عن أبيه، عن آبائه عليهم السّلام، قال: «أوحى اللّه إلى نبيّ من الأنبياء أن قل لقومك: لا تلبسوا لباس أعدائي و لا تطعموا مطاعم أعدائي‌ و لا تشاكلوا بما شاكل أعدائي فتكونوا أعدائي كما هم أعدائي.»[1]

و ایضاً:«و عن الفقيه بإسناده عن إسماعيل بن مسلم، عن الصادق عليه السّلام قال: «إنّه أوحى اللّه إلى نبيّ من أنبيائه: قل للمؤمنين، لا تلبسوا لباس أعدائي و لا تطعموا مطاعم أعدائي و لا تسلكوا مسالك أعدائي فتكونوا أعدائي كما هم أعدائي.»‌[2]

درباره این دلیل گفته شده است:

«الظاهر حمل النهي في هذه الروايات على الحرمة- كما هي ظاهره- و لا محالة يراد بها صورة رفض المسلم هويّة نفسه و استقلاله و جعل نفسه تابعا محضا لأعداء اللّه بحيث يعدّ من مواليهم، و ذلك بأن يكون لهم لباس أو زيّ أو شكل أو طعام أو عمل خاصّ يعدّ من خصائصهم و من شعاراتهم الخاصّة فأراد قوم من المسلمين التشبه بهم في ذلك و التبعية المحضة لهم بنحو يوجب تقوية جبهة الكفر في قبال الإسلام.

و أمّا مجرّد الاتصاف بوصف من أوصافهم أو اتخاذ زيّ من أزيائهم من دون أن يقصد التشبه بهم أو متابعتهم فلا مجال للقول بحرمته و لا سيّما إذا صار الوصف أو الزيّ أو اللباس الخاصّ عامّا شائعا بين جميع الأمم و لا يرى من خصائص الكفار و شعاراتهم الخاصة.

و يشهد لذلك ما في نهج البلاغة: و سئل عليه السّلام عن قول رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم: «غيّروا الشيب و لا تشبّهوا باليهود.» فقال عليه السّلام: «إنما قال صلّى اللّه عليه و آله و سلّم ذلك و الدين قلّ فأمّا الآن و قد اتسع نطاقه و ضرب بجرانه فامرؤ و ما اختار.» و رواه عنه في أبواب آداب الحمام من الوسائل. فصدق التشبه يختلف بحسب اختلاف الأزمنة.» [3]

توضیح:

    1. روایات دال بر حرمت است.

    2. امّا موردش جایی است که یک مسلمان هویت خود را از دست بدهد و تابع کفّار شود به گونه‌ای که از شعارها و مظاهر آنها بهره ببرد.

    3. این کار تقویت کفّار است.

    4. اما مجرّد اتصاف در یک صفت و یک روش بدون اینکه قصد تشبّه در کار باشد، حرام نیست.

    5. مخصوصا اگر یک وصف و یک روش عمومیت یافته باشد و از خصائص کفّار نباشد.

    6. به خصوص با توجه به فرمایش نهج البلاغه.

ما می‌گوئیم:

درباره روایات فوق چند نکته را می‌توان اشاره کرد:

الف) روایت اگرچه مربوط به انبیاء دیگر بوده است ولی ظاهراً مربوط به مسلمانان هم می‌شود.

ب) ظاهراً حکم مربوط به مسلمانان به صورت عام مجموعی نیست بلکه همه را به نحو عام استغراقی شامل می‌شود.

ج) حرمت تشبه منوط به قصد نیست (چنانکه دراسات مطرح کرده است) بلکه تلبس و غذا خوردن حتی اگر بدون قصد مشابهت باشد هم تحریم شده است، چراکه این افعال، افعال قصدی نیستند البته درباره «تشاکل» ممکن است بگوئیم بر «هم شکل شدن به قصد هم شکل شدن» صدق می‌کند.

د) امّا در مورد «اعدایی» ظاهراً مراد عام مجموعی است چراکه اگر مراد فعل یک کافر باشد در این صورت هیچ کاری نیست مگر اینکه یک کافر هم آن را انجام می‌دهد پس روایات می‌گوید نباید کاری را انجام داد که «همه کفّار» انجام می‌دهند چنین کاری طبعاً از این جهت که «فعل همه کفّار» است، نماد و شعار آنهاست ولذا تشبّه در کاری که نماد و شعار کفّار است حرام می‌باشد.

ه) اما «مسالک» دشمان دین هم به نظر عام مجموعی نیست. یعنی حرمت مخصوص به جایی نیست که مسلمان در همه رفتارهایش مثل همه رفتارهای کفّار شود.

و) کفّار هم مراد همه کفّار و طوایف آنها نیست بلکه اگر کاری مخصوص یگ گروه از آنها باشد هم حرام است.

ز) پس می‌توان گفت: روایات تشبّه به کفّار را در جایی که یک کار، نماد یک گروه از کفّار باشد، تحریم کرده است و این حرمت مخصوص به جایی نیست که مسلمان قصد تشبّه داشته باشد.

امّا اگر کاری نماد گروهی خاص از کفّار نباشد و یا اگر بوده است، امروزه چنین نیست نمی‌توان حکم به حرمت نمود. در مورد حلق لحیه نمی‌توانیم به چنین نکته‌ای حکم کنیم و اگر هم شک کنیم، اصل برائت است. ضمن اینکه درباره «تشبّه به کفّار»، می‌توان به مضمون نهج البلاغه هم اشاره کرد که در آن اصل تشبّه به یهود حکم معلّق بر مصلحت زمان رسول الله دانسته شده است.


[1] . دراسات في المكاسب المحرمة، ج‌3، ص: 128‌.
[2] . دراسات في المكاسب المحرمة، ج‌3، ص: 129‌.
[3] . دراسات في المكاسب المحرمة، ج‌3، ص: 129‌.
logo