« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد حسن خمینی

93/02/08

بسم الله الرحمن الرحیم

     جمع پنجم) تفصیل بین ملاحظه و عدم ملاحظه طهارت و نجاست

مرحوم ایروانی می نویسد:

«و أحسن جمع بينها و بين الطّائفة المانعة عن الانتفاع حمل الطّائفة المانعة على صورة التلويث كما يشهد به ما ورد من تعليل المنع عن الإسراج بأليات الغنم بأنه يصيب الثوب و البدن و هو حرام و حمل أخبار الرّخصة على صورة التحفّظ من التّلويث أو عدم استعمال ما يتلوّث بها فيما يشترط بالطّهارة و في رواية صيقل التصريح بذلك و أنّ المنع من استعمال جلد الميتة إنّما هو من جهة حصول التّلويث و من هذا يظهر ما هو الجمع بينها و بين الأخبار المانعة عن البيع و أنّ المنع بمناط الانتفاع بها فيما يحرم الانتفاع به و لو من أجل حصول التّلويث.»[1]

مرحوم خویی و برخی دیگر پاسخ می دهند:

«تلويث اليد و الثياب بالنجاسة ليس بنفسه محرما شرعيا بلا إشكال و لم يفت به أحد. نعم لا يجوز الصلاة معها و لا استعمالها في الأكل و الشرب. و على هذا فيرجع ما ذكره إلى ما مرّ من الوجه الثاني. و ظاهر التعليل بأنّه يصيب اليد و الثوب كونه للإرشاد لا لبيان الحكم التكليفي كما مرّ بيانه.» [2]

توجه شود که «تنجیس» در میان اعرابی که سگ در زندگی آنها موجود بوده است و ... نمی تواند آن اندازه مهم باشد که سبب تحریم استفاده از میته شود.

     جمع ششم) تفصیل بین قبل از دباغی و بعد از دباغی

حضرت امام در کتاب الطهارة یکی از جمع هایی که ممکن است مطرح شود ـ هرچند با اجماع مخالف است ـ آن است که:

«أو حمل النهي عن الانتفاع بالميتة على الانتفاع قبل الدباغ؛ بقرينة ما نصّ على أنّ الجلد يدبغ فينتفع به، لكن لا يصلَّ فيه، و لا يصير مذكّى به. هذا كلّه مع قطع النظر عن فتاوى الأصحاب، و إلّا فلا ينبغي الترديد في عدم طهارته بالدباغ.»[3]

البته توجه شود که این جمع را حضرت امام درباره «پوست میته» مطرح کرده اند.

ما می گوییم:

جمع ششم و پنجم، شاهدی ندارد. حمل بر تقیه هم بعد از عدم امکان جمع عرفی است. حمل بر کراهت نیز با توجه لسان منع و حرمت که در روایات فریقین است، بعید به نظر می رسد. لذاست که جمع دوم، عرفی به نظر می رسد.

و الشاهد علی ذلک روایت ابو بصیر: «عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الصَّلَاةِ فِي الْفِرَاءِ- فَقَالَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ ع رَجُلًا صَرِداً - لَا يُدْفِئُهُ فِرَاءُ‌ الْحِجَازِ- لِأَنَّ دِبَاغَهَا بِالْقَرَظِ فَكَانَ يَبْعَثُ إِلَى الْعِرَاقِ- فَيُؤْتَى مِمَّا قِبَلَكُمْ بِالْفَرْوِ فَيَلْبَسُهُ- فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ أَلْقَاهُ- وَ أَلْقَى الْقَمِيصَ الَّذِي يَلِيهِ ...»[4] که معلوم می کند که نباید برای نماز از میته استفاده کرد و حتی لباس زیری آن که ممکن است نجس شده باشد را هم باید از تن خارج کرد. و أیضاً روایت دعائم الاسلام که در آن حضرت می فرماید «ینتفع باللحاف الذی لا یلصق».

بحث استطرادی:

بی مناسبت نیست تا درباره پوست میته و امکان آنکه آیا با دباغی، طاهر می شود یا نه؟ ـ با توجه به اینکه اکثر روایات مسئله را خوانده ایم ـ بحثی را مطرح نمائیم:

قبل از طرح بحث لازم است اشاره کنیم که میته یا آدمی است یا غیر آدمی:

أما آدمی: پوست انسان مسلمان بعد از غسل طاهر است و کسی در این مسئله اشکال نکرده است.

أما غیر آدمی: جزء میته یا پوست است یا غیر پوست؛ غیر پوست به اجماع قابل طهارت نیست ولی درباره پوست اختلاف است.

اما پوست حیوان میته:

مرحوم حکیم در حاشیه عبارت عروة الوثقی «جلد المیته لا یطهر بالدبغ» می نویسد:

«على المشهور شهرة عظيمة كادت تكون إجماعا، بل قيل: تواتر نقل الإجماع عليه. بل عد من ضروريات المذهب، كما عن شرح المفاتيح نعم حكي القول بالطهارة عن ابن الجنيد، و عن المحدث الكاشاني الميل اليه.»[5]

 


[1] . حاشية المكاسب (للإيرواني)؛ ج‌1، ص: 5.
[2] . دراسات في المكاسب المحرمة؛ ج‌1، ص: 338.
[3] . كتاب الطهارة (للإمام الخميني، ط - الحديثة)؛ ج‌3، ص: 82.
[4] . وسائل الشيعة؛ ج‌4، ص: 462.
[5] . مستمسك العروة الوثقى؛ ج‌1، ص: 332.
logo