< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الفاظ/مقدمه واجب/ثمرات

امام علی: … فأماتُوا مِنها ما خَشَوا أن يُميتَهُم ، و تَرَكوا مِنها ما عَلِموا أنّهُ سَيَترُكُهُم.

در این کلمه قصار امام دوازده صفت برای اولیاء الله بیان می کند که دو صفت بیان شد.

ویژگی سومشان این است که : اموری را که خوف دارند که قاتلشان باشد را از میان بردند. (مانند هوا هوس حرص طمع ، مکر شیطان) هوا و هوس دل را می میراند ولی اینها هوس را کشتند.

ویژگی چهارم این است که آنها می دانند مال و ثروت و مقام و پست ترکشان می کند، از ثروت فقط با یک کفن ساده از دنیا می روند و دل کندند. امام فرمود : أَخْرِجُوا مِنَ الدُّنْيا قُلُوبَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَخْرُجَ مِنْها أَبْدانُكُمْ ، دلهای خودتان را از این دنیا خارج کنید پیش از اینکه بدنهایتان از این دنیا خارج شود.

سخن پیرامون ثمرات قول به وجوب مقدمه بود، اول یک قانون بیان شد که ثمره مسئله اصولیه، مسئلهٌ اصولیهٌ و لیست بفرعٍ فقهی. بنابراین این برء النذر و اصرار که ذکر شد ثمره اصولیه نیست. یکی از این ثمرات اخذ اجرت است. اگر مقدمه واجب را واجب دیدیم اخذ اجرت بر مقدمه واجب حرام است. چون ملازمه هست بین وجوب و حرمت اخذ اجرت.

وارد این بحث شدیم که 5 صورت در این مسئله داریم.

یک. واجب توصلی که مجاناً از ما خواسته شده، اخذ اجرت در اینجا حرام است.

دو. واجب توصلی که وجودش از ما خواسته شده نه وجود مجانی آن، چه بسا جایز باشد و چه بسا اخذ اجرت واجب باشد.

سه. واجب تعبدی که بر خود انسان واجب است، نمی شود انسان اخذ اجرت کرد زیرا قصد قربت نمی آید و موجر هم چیزی از این عمل گیرش نمی آید.

چهار. در واجب عبادی مالی مانند حج، روایات فراوانی داریم که نیابت از حج صحیح است چون حج، واجبٌ عبادیٌ مالیٌ. خود ائمه این را داشته اند. (این روایت اصلش در کافی هست. ج8 ص324) (وسائل ج11 ص 163 ح 1).

(محمدبن یعقوب ) عن عدة من أصحابنا (مشهور از عده اصحاب سه عده هستند و یک عده کسانی هستند که از سهل بن زیاد نقل می کنند، از ویژگی این عده ها این است که حداقل یک ثقه در آنها هست)، عن سهل بن زياد (یؤخذ بروایاته ، و منشأ اشکال او این است که احمد بن محمد بن عیسی شیخ قمیین گفته عقلش کم است) ، عن منصور بن العباس (از اصحاب امام هادی، کوفیٌ، کان مضطرب الامر. ثبات قدم در مسیر حق نداشته) ، عن علي بن أسباط(از اصحاب امام رضا، گفته شده کان فطحیاً فرجع، علامه در مورد او گفته کان ثقة من اوثق النا..) ، عن رجل من أصحابنا يقال له: عبد الرحمن بن سنان (مردی از اصحابما که به او میگفتند عبدالرحمن بن سنان که در کتب روایی اسمی از او نیست، در وسائل دارد عن عبدالله بن سنان، در کافی چاپ جدید،چنین چیزی نیست، بله در بعضی نسخش عبدالله بن سنان آمده. ولی بر فرض اینکه آمده باشد عبدالرحمن شناخته شده نیست، نمی توان به روایتش به عنوان تنها سند اخذ کرد) (این روایت را می خوانیم که امام صادق در حج نیابت گرفت که اگر جایز نبود امام نمی گرفت. )قال: كنت عند أبي عبد الله (عليه السلام) إذ دخل عليه رجلٌ فأعطاه ثلاثين دينارا يحج بها عن إسماعيل ولم يترك شيئا من العمرة إلى الحج إلا اشترطه عليه حتى اشترط عليه أن يسعي عن وادي مُحَسَّر ثم قال: يا هذا إذا أنت فعلت هذا كان لإسماعيل حجة بما أنفق من ماله وكان لك تسع بما أتعبت من بدنك.

بنابراین در قصه حج نباید تردیدی داشت.

تا کنون بی مشکل رد شدیم. اما آنی که مشکل است این قسم پنجم هست.

پنج: آیا بر واجبات تعبدیه برای دیگران مانند نماز و روزه می شود اجرت گرفت یا نمی شود اجرت گرفت؟

(این مسئله به مسئله اخذ اجرت در واجبات که در مکاسب از آن بحث می شود و هر بزرگی راهی را برای صحت اخذ اجر در عبادات پیش گرفته )

(جلسه قبل بیان شد که اخذ اجرت در عبادات دو مشکل دارد یک منافات با قصد قربت دارد، اگر پول نبود که نماز نمی خواند. دو . چیزی گیر موجر نمی آید و این اکل مال بباطل هست).

8 راه برای تصحیح عبادات استیجاری گفته شده که اگر بخواهیم وارد شویم حداقل یک ماه بحث می شود. ما فقط نظر آخوند را مطرح می کنیم و از این ثمره میگذریم.

آخوند می گوید که این اجرت در مقابل نماز خواندن نیست، در مقابل روزه گرفتن نیست، بلکه این اجرت در مقابل این است که داعی بر داعی پیدا شود. یعنی این اجرت برای این است که انگیزه برایش پیدا شود که برای خدا نماز بخواند. اگر این پول در برابر نماز بود اشکال وارد بود. اما این پول در برابر نماز نیست و اختصاصی اینجا هم نیست. مانند طواف نساء که داعی بر طواف نساء استمتاع هست، (مثال می زنیم که اگر داعی بر داعی خدایی نبود اشکال ندارد) یا مثلا میگویند اگر می خواهی گره از کارت باز شود فلان نماز را بخوان، این نمازی را که میخواند لله است اما داعی او بر این داعی حل مشکل است. پول اگر در برابر آن نماز باشد می شود اخذ اجرت و اخذ اجرت بر واجبات حرام است اما اگر پول می دهیم که انگیزه برایش حاصل شود، اشکالی ندارد.

وأما الواجبات التعبدية ، فيمكن أن يقال بجواز أخذ الاجرة على إتيإنّها بداعي امتثالها ، لا على نفس الإِتيان ، كي ينافي عباديتها (جایز است اخذ اجرت بر اتیانش بداعی امتثالش یعنی انگیزه ایجاد می کنم که با این داعی نماز بخواند) ، فيكون من قبيل الداعي إلى الداعي ، غاية الأمر يعتبر فيها ـ كغيرها ـ أن يكون فيها منفعة عائدة إلى المستاجر (این قسمت اول پاسخ اشکال اول بود که با قصد قربت چه می کنیم، این کار را می کنیم که این پول بر ایجاد داعی بر داعی است و می خواهیم برای او انگیزه شود و بلند شود برای خدا نماز بخواند، این اشکال ندارد.) (اشکال دوم اکل مال به باطل بود، که چیزی گیر موجر نمی آید، ما می گوییم گیر موجر هم چیزی می آید، او باید یکسال نماز می خواند و با اجیر کردن این بار از دوش او می افتد . دیگر اکل مال بباطل نیست. اگر نفعی گیر موجر نمی آمد حرف شما درست بود )

غاية الأمر يعتبر فيها ـ كغيرها ـ أن يكون فيها منفعة عائدة إلى المستاجر ، كي لا تكون المعاملة سفهية ، وأخذ الاجرة عليها أكلاً بالباطل. (این راهی که آخوند باز کرده داعی بر داعی است)

در عبادات انبوه انگیزه های مادی هست. برای بچه دارشدن یا باران آمدن … این نماز را بخوانید. فعلی هذا اخذ اجرت بر واجب ، به این ترتیب که مشهور ترین نظر هست مشکل ندارد.

بهترین کسی که در این عرصه وارد شده امام است. (مکاسب محرمه ج2 ص188)

باتوجه به اینکه امام درپرورش این نظر زحمت کشیده.مطالعه شود فردا مطرح می شود.


 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo