< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/09/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الفاظ/مقدمه واجب/موصله/ ادله

امام علی : وَ قَالَ عليه السلام فِي بَعْضِ الْأَعْيَادِ - إِنَّمَا هُوَ عِيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللَّهُ صِيَامَهُ وَ شَكَرَ قِيَامَهُ وَ كُلُّ يَوْمٍ لَا يُعْصَى اللَّهُ فِيهِ فَهُوَ يَوْمُ عِيدٍ. قصار428

امام فرمود این عید، عید کسانی است که روزه های آنها مقبول خدا واقع شده باشد و عبادت های شبانه آنها مورد پذیرش او قرار گرفته باشد، هر روزی که خدا در آن عصیان نشود آن روز، روز عید است.

نکته: برخی عید را به معنای ولنگاری می دانند، و شادی را به معنای این می گیرند، که از مرزهای الهی عبور شود ، (عبور از خطوط قرمز ) این معنای عید معنای منفی است، به دیگر عبارت شادی به معنای عبور از خطوط قرمز ذات مقدس ربوبی دیدن تحریف عید است. معنای درست عید این است که خط قرمز رعایت شود و در عین حال شاد باشند.

میرویم سراغ مقدمه موصله صاحب فصول.

مقدمه موصله صاحب فصول ، ایصال را جزء نمی داند، بلکه می گوید مقدمه موصله مقدمه ای است که در مسیر ایصال باشد. مقدمه ای که در مسیر ایصال نباشد این مقدمه لیست بواجبه.

اشکال سومی که اینجا مطرح شده بود این بود که آنی که مقدمه هست موصل نیست ، (وضو موصل نیست) و آنی که موصل هست وضویی است که مکلف اراده امتثال امر نفسی را داشته باشد ، اراده در متنش تعبیه شده باشد، چنین وضویی در حقیقت موصل است، پس ما هو مقدمةٌ لیست بموصله ، و ما هو موصله لیست بواجبه، زیرا وجوب به امر اختیاری تعلق می گیرد و اراده امر اختیاری نیست، چون امر اختیاری باید مسبوق به اراده باشد و اراده نمی تواند مسبوق به اراده باشد و الا تسلسل پیش می آید.

بخش دوم نقد شد و نپذیرفتیم که اراده امر اختیاری نباشد ، هم تحلیلا و هم نقضاً.

تحلیلا بیان شد که میزان در اختیاری بودن چیزی دو مطلب است: یکی اینکه مسبوق به اراده باشد. دو اینکه صادر از فاعل مختار بالذات باشد ولو مسبوق به اراده نباشد، فالاردة امرٌ اختیاری.

اشکال نقضی هم کردیم که فراوان در شریعت تکلیف روی اراده رفته، و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین، و مشخصاً مثال زدیم کسی که نذر اقامه در بلد خاص کرده واجب است قصد اقامه و اراده اش کند، اگر نکند حنث نذر کرده.

و اما حرف امروز این است که :

مشکل در تفسیر موصله هست. شما آمدید موصله را ضم ذی المقدمه به مقدمه گرفتید، آن مشکل گذشته اما مشکل این تفسیر این است که موصله را علت تامه گرفتید کانّ مقدمه موصله علت تامه تحقق ذی المقدمه است. لذا گفتید که وضوی با اراده امتثال امر نفسی. آنوقت اشکال کردید که ناقص(وضو) که موصل نیست. و موصل (علت تامه) وضوی به قصد اراده صلاه است. و به موصل امر تعلق نمی گیرد.

(در دو اشکال قبل مشکلتان این بود که موصله را نادرست تفسیر کردید و از اجزاء دیدید و گفتیم که از اجزاء نیست . اینجا اشکالتان این است که را علت تامه دیدید، با این نگاه اشکالتان درست است، بر فرض اینکه ما اراده را امر اختیاری ندانیم) ولی واقعیت این است که موصله به معنای علت تامه نیست بلکه به این معنا هست که مقدمه در مسیر ذی المقدمه باشد و منتهی به ذی المقدمه شود ولو بواسطه اراده . با تحلیلی که از اراده کردیم.

همین که در مسیر باشد کافی است در تعلق وجوب ولو به نفسها موصله نباشد و واسطه بخواهد. بر این اساس شرط، معد، سبب و همه اجزاء اگر در طریق ذی المقدمه باشند موصلند ، ولو فعل بر آن مترتب نشود مگر بواسطه اراده.

(تحقق معلول علت می خواهد ، علت هم اجزاء دارد. یک جزء علت سبب است مانند نار که سبب للاحراق، یک جزء علت شرط است، اینکه این نار در محازات این چیزی که قرار است بسوزد قرار بگیرد. یک جزئش معد است، نار یا هیزم یا گاز یا نفت می خواهد، همه اینها همه اجزاء یک مقدمه را تشکیل می دهند، مقصودمان از مقدمه موصله آن اجزائی است که در این مسیر قرار بگیرد است. )

صاحب فصول می گوید ما هرگز کسی را که تفریحی آمده در ساحل با عبور از ارض غصبی، ولو این فرد انقاذ غریق بکند، اسم این مقدمه را مقدمه واجب نمی گذارم ، چون موصل نیست و نیامده برای انقاذ غریق حالا تصادفا کسی را هم نجات داد، پس بنابراین من صاحب فصول میگویم که مطلق المقدمه واجب نیست (آخوند این را می گوید) کلام صاحب معالم را هم نمی گویم (ایشان می گوید مقدمه ای که با آن اراده ذی المقدمه شده باشد) بنابراین من ترک نماز را مطلقا مقدمه نمی ناممش ، من ترک صلاتی را مقدمه میدانم که با آن اراده ازاله شده باشد. ( صاحب فصول می گوید من این را هم نمی گویم. من می گویم مقدمه ای مقدمه موصله هست که در مسیر تحقق ذی المقدمه باشد. ولو واسطه اش اراده باشد. من اسم این را می گذارم مقدمه و حکم به وجوبش می کنم).

این ادبیاتی را که شما فرمودید که ما هو مقدمه لیست بموصله و ما هو موصله لیست بواجبه ، این حرف را قبول نداریم. شما چنین تصویر کردید که مقدمه موصله علت است برای تحقق ذی المقدمه. ما مقدمه موصله را علت نمی دانیم ، بلکه زمینه ساز می دانیم. هرگاه مقدمه ای زمینه ساز تحقق ذی المقدمه شد ، اسمش را مقدمه می گوییم.

(این نظریه در عرصه حقوقی (در عرصه تحقق جرم ) کاربرد دارد. با قصد و اراده مجرم درست نمی شود، با زمینه سازی که همان مقدمه موصله است جرم درست می شود) میگوید مراد من صاحب فصول از مقدمه موصله این است که مقدمه ای را واجب میدانم که زمینه ساز باشد و مقدمه ای را حرام می دانم که زمینه ساز آن محرم باشد. اگر نباشد نه.

(اشکال اول اینکه این تفسیر سبب می شود که خیلی از شناگرها بمیرند بخاطر اینکه باید ناجی از ارض غصبی رد شود، چون احتمال تحقق نیافتن ذی المقدمه هست من شوق پیدا نمی کنم به رفتن و چه بسا من غریق را نتوان نجات دهم اما پای من گناه عبور از ارض غصبی نوشته شود.

صاحب فصول اینگونه جواب می دهد. از حیث مقدمه حرامش برداشته نمی شود اما تنها عنوان که مقدمیت که نیست. عناوین دیگر که یکیش عنوان نیت است، انما الاعمال بالنیات، نیت سبب می شود که عبادت عادت شود و سبب می شود که عادت عبادت شود (کسی که غذا می خورد برای خدمت به خدا) . پس اگر تنها راه همین قصه مقدمه بود این اشکال وارد بود ولی تنها را این نیست)

اشکال چهارم و اشکال پنجم اشکال دور و تسلسل است، استدلال دوری و استدلالی که تسلسلی بشود باطل است.

اشکال چهارم : این مقدمه موصله شما دور را در پی دارد. به این بیان که دور چیست؟ دور توقف الف بر ب و توقف ب بر الف است. اینجا این تعریف صادق است.

یک. یتوقف ذی المقدمه (الف) علی وجود المقدمه (ب)، فیتوقف الف بر ب .

دو. اگر شما ایصال را قید گرفتید، یتوقف وجوب هذه (این مقدمه) بر ذی المقدمه. فیتوقف وجود این ب (مقدمه) بر وجود الف(ذی المقدمه).

سه. و هذا دورٌ صریحٌ. فالاستدلال به باطلٌ.

نقد این سخن این است که المتوقف علیه غیر متوقف علیه است.

الف. ملاک توقف در جانب ذی المقدمه وجود است . به این بیان که صلاه منهای وضو موجود نمی شود.

ب. اما در جانب مقدمه وصف ایصال است که توقف بر ذی المقدمه دارد نه وجود ذی المقدمه.

ج. نتیجه اینکه صلاه بوجودها متوقفة علی الوضو، اما وضو بوجودها متوقف بر صلاه نیست ، بوصفها (که ایصال است) متوقف بر صلاه است. فالمتوقف علیه غیر المتوقف علیه.

پس اینکه با دور بخواهید مقدمه موصله را زیر سوال ببرید نمی شود.

اما نایینی یک تقریر دیگری از این دور دارد در اجود التقریرات ج2 ص

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo