< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید احمد خاتمی

99/08/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: الأوامر/مقدمة الواجب /واجب نفسی و غیری

 

امام علی: وقال عليه السلام لقائل قال بحضرته: (أَسْتَغْفِرُ اللهَ). ثَكِلَتْكَ أُمُّكَ، أَتَدْرِي مَا الْإِسْتِغْفَارُ؟ الْإِسْتِغْفَارَ دَرَجَةُ الْعِلِّيِّينَ، وَهُوَ اسْمٌ وَاقِعٌ عَلَى سِتَّةِ مَعَانٍ:[1]

کسی نزد امام گفت استغفرالله. امام به او فرمود ثکلتک امک. (ثکل به معنای از دست دادن فرزند یا یکی از عزیزان، مادرت به عزایت بنشیند. معنای دیگرش اهانت است. اعراب بردن نام مادر را اهانت می دانند. معلوم میشود که طرف آلوده بوده و استغفارش ظاهری و عوام فریبانه بوده و امام تشخیص دادند که او را تنبیه کند)

امام فرمود مادرت به عزایت بنشیند و مرگت دهد. می دانی استغفار چیست؟ استغفار مقام بلند مرتبگان است. اشخاص والامقام باید این جمله را بگویند. مراحل شش گانه دارد و تو اینها را نداری.

این مراحل ششگانه را جلسات بعد بیان می کنیم.

واجب نفسی واجب غیری

در بحث مقدمه واجب رسیدیم به بحث واجب نفسی و واجب غیری ، در بحث واجب نفسی و غیری فصلی گشودیم تحت عنوان آثار واجب نفسی و واجب غیری. قهرا از آثاری که برای واجب نفسی ذکر کردیم ترتّب الثواب علی موافقته و ترتّب العقاب علی مخالفته بود. در حالی که این ویژگی را واجب غیری ندارد.

قهراً اینجا اشکال عبادیت طهارات ثلاث مطرح می شود. از دو جهت:

یکی از این جهت که این طهارات ثلاث ، ثواب بر آن بار می شود (بر وضو و غسل و تیمم) با اینکه اوامرشان اوامر غیریه است. الوضوء نورٌ والوضوء على الوضوء نورٌ علی نور.

دو. از این جهت که این مقدمات عبادی است ، چون می گویید قصد قربت در آن شرط است با اینکه اوامر اینها اوامر غیری است و عبادیت از شؤون اوامر نفسی است. این طهارات ثلاث از کانال امر مقدمی آمده و امر مقدمی هم توصلی است ، هیچ مصلحتی در آن نیست مگر رسیدن به ذی المقدمه. در متعلق امر مقدمی قصد قربت شرط نیست. در حالی که کسی وضو ریائاً بگیرد وضویش باطل است. اتّصاف امر غیری به عبادیت از قبیل ضد بخاصةِ ضده است. امر نفسی و امر غیری با هم در تضاد اند . امر نفسی است که عبادی می شود. امر غیری را عبادی خواندن ، صفت امر نفسی را به غیری دادن است و این اتصاف بخاصةِ ضده است.

(اشکال: اولا طهارات ثلاث شرط عبادت مانند نماز است و فرق است بین شرط و مقدمه.

پاسخ: شرط هست اما حاصل این طهارات ثلاث هست ،اما مقدمه هم هست .یعنی شرط و مقدمه اینجا یکی است.

ثانیا طهارات ثلاث در روایات فی نفسه قابل تقرّب هستند و لحاظ مقدمیت به آنها نشده، مانند استحباب در طهارت بودند و دائم الوضو بودن مقدمه نیست بنابراین اشکال مبنایی این است که طهارت مقدمه نیست تا اشکال ثواب بر مقدمه مطرح شود.

ثالثا، ما داریم طرح اشکال می کنیم. ما در مقام طرح اشکال و طرح حرف های آخوند هستیم)

آخوند اینها را تحت عنوان اشکال و دفع بیان کرده

اشکال اول : أما الأوّل : فهو إنّه إذا كان الأمر الغيري بما هو لا إطاعة له ، ولا قرب في موافقته ، ولا مثوبة على امتثاله ، فكيف حالُ بعض المقدّمات كالطهارات؟ حيث لا شبهة في حصول الإطاعة والقرب والمثوبة بموافقة أمرها

(اشکال اول ترتّب ثواب بر این مقدمات است.)

اشکال دوم : هذا مضافاً إلى أن الأمر الغيري لا شبهة في كونه توصلياً ، وقد اعتبر في صحتها إتيإنّها بقصد القربة.

اما الثانی:[2]

دفع این اشکال است که مقدمه در طهارات ثلاث واجب غیری نیست ، واجب نفسی استحبابی است. پس اگر این ثواب فقط بر ذی المقدمه که نماز هست بار می شد اشکال شما وارد بود. ولی این ثواب برای اتیان امر نفسی استحبابی است . ان المقدمة فيها بنفسها مستحبةٌ و عبادةٌ و اصلاً مقدمه عبادی ، مقدمةُ الصلاة است. شارع مقدس، مقدمه ای که عبادت است را مقدمه صلاة دیده. إن المقدمة فيها بنفسها مستحبة وعبادة ، وغاياتها إنّما تكون متوقفةً على إحدى هذه العبادات ، فلابدّ أن يؤتى بها عبادةً (اگرعبادتاً نیاورد انگار اصلا مقدمه را نیاورده) ، وإلاّ فلم يؤت بما هو مقدّمة لها ، فقصد القربة فيها إنّما هو لأجل كونها في نفسها أمورا عباديةً ومستحبات نفيسةٍ ، لا لكونها مطلوباتٍ غيريةٍ.

در این مطلب در دو جهت اشکال شده:

یک جهت اشکال این است که: اصلا گفته اند ما استحباب نفسی وضو را قبول نداریم (میرزا حبیب الله رشتی در بدایع الافکار ص 334) گفته است نفس الغَسلَتین و المسحتین (که وضو است) اینها استحباب نفسی ندارد ، یعنی اگر کسی اینها را بیاورد بدون هیچ غایتی حتی کون علی طهارةٍ این چه استحبابی دارد. بنابراین استحباب نفسی وضو جای اشکال است.

پاسخ: به نظر می رسد که فرمایش این بزرگ (از شاگردان برجسته شیخ انصاری ، فجری براو طلوع نکرد که او خواب باشد) اجتهاد مقابل نص است. روایات تصریح دارند در استحباب وجوب نفسی. و غسلتین و مسحتین با انگیزه حداقل کون علی طهارةٍ است و نمی شود تصور کرد که کسی منظم غسلتین و مسحتین داشته باشد و وضو نگیرد. پس این اشکال به نظر می رسد یک جورایی اجتهاد مقابل نص هست قابل پیگیری نیست. اما آنچه قابل پیگیری هست و پیگیری هم شده است این است که گفته اند طهارات ثلاث همه اش مستحبةٌ نفساً بجز تیمم که استحباب نفسی ندارد . گرچه از برخی از روایات استفاده می شود ولی ظاهرا کسی استحباب نفسی تیمم را نپذیرفته (مطارح الانظار ج 1 ص 348)

(این عبارت عجیبی است که استحباب نفسی تیمم را کسی نپذیرفته ، در مقابل صاحب جواهر در ج5 ص 167 در جواهر فرموده: فالواجبُ في التيمم النية كغيره من العبادات إجماعاً محصلاً و منقولا. او می گوید کسی نگفته ایشان می گوید اجماع داریم.و منقولا مستفيضا حد الاستفاضة إن لم يكن متواترا منا ومن جميع علماء الإسلام إلا من شذ[3] .

بهرحال فالبحث هنا ، بحث در اینجا این است که آیا تیمم وجوب نفسی دارد یا ندارد؟

مرحوم نائینی می گوید ندارد. در اجود التقریرات ، فوائد الاصول. فرموده اند که دلیلی بر نفسی بودن تیمم نیست.

لکن پاسخ این است که طهارت سه بخش دارد(وضو غسل و تیمم) در روایات طهارت ترابیه را به منزله طهارت مائیه دیده شده . و تیمم را هم مصداق و فرد طهور دیده شده مانند وضو و غسل.

محمّد بن علي بن الحسين (شیخ صدوق) بإسناده عن عبيدالله بن علي الحلبي (سند صدوق به عبیدالله بن علی الحلبی صحیح است)، أنّه سأل أبا عبدالله ( عليه السلام ) عن الرجل يمرّ بالركية(بئرٌ ذات ماء) وليس معه دلو ؟ (دلوی ندارد تا آب بکشد و غسل کند) قال : ليس عليه أن يدخل الركية ، لأنّ ربّ الماء هو ربّ الأرض فليتيمّم [4] .

معنایش این است که تیمم عِدل وضو و غسل هست. کما اینکه آنها استحباب نفسی دارند این هم استحباب نفسی دارد.

روایت دوم : ح2 باب است که صاحب وسائل از تهذیب نقل کرده.

عن الحسين بن سعيد (سند شیخ به او صحیح است) ، عن صفوان بن يحيى ، عن منصور بن حازم ، عن عبدالله بن أبي يعفور وعنبسة بن مصعب(ناووسیٌ واقفی، لکن مشکلی نیست زیرا عبدالله بن ابی یعفور در سند است) جميعاً ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : إذا أتيت البئر وأنت جنب فلم تجد دلواً ولا شيئاً تغرف به (دلو پیدا نکردی و کاسه هم پیدا نکردی ) فتيمّم بالصعيد ، فإن ربّ الماء ربّ الصعيد ، ولاتقع في البئر ولا تفسد علىٰ القوم ماءهم ، (ای لا تفعل ذلک لانه یمکن ان تقع فی البئر فتموت و تکون سبباً لموتک و فساد البئر بموتک فیه).[5]

در این عرصه محاضرات مفصل نظرات استاد بزرگوارشان را نقل کرده اند. که مطالعه شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo