« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1404/03/12

بسم الله الرحمن الرحیم

اقل و اکثر ارتباطی/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /اقل و اکثر ارتباطی

 

روایت: عن رسول الله (ص): يا علي! أربعة أسرع شيء عقوبة: رجل أحسنت إليه فكافأك بالاحسان إساءة ورجل لا تبغي عليه وهو يبغي عليك ، ورجل عاهدته على أمر فوفيت له وغدر بك ، ورجل وصل قرابته فقطعوه.[1]

4 چیز عقوبتش سریع است:

یکی کسی که به او خدمت می کنی و او به تو بدی می کند، سزای خدمتت را به بدی می دهد عقوبت می بیند؛ و کسی که تو به او زور نمی گویی ولی او به تو زور می گوید؛ و کسی که با او قرارداد بستی و شما وفا کردی ولی او خیانت کرد؛ و کسی که صله رحم کرد و لکن آنها قطع صله کردند؛ این چهار کس در همین دنیا عقوبتش را می خورند (اثر وضعی در همین دنیا دارد)

خلاصه:

حکم اقل و اکثر ارتباطی حکمش چیست؟

مشهور گفتند حکمش برائت است و غیر مشهور گفتند حکمش احتیاط است و آخوند گفته است حکمش برائت نقلی هست نه برائت عقلی.

ادله قائلین به برائت عقلا و نقلا می خواندیم، از جمله قائلین به برائت امام خمینی هستند با 5 مقدمه:

مقدمه اول: اینکه در مرکبات اعتباری اجزاء محفوظ است برخلاف مرکبات حقیقی که اجزاء فانی می شوند در آن معنونی که ایجاد می شود.

مقدمه دوم: وحدت اراده تابع وحدت مراد هست، مراد یکی بود، اراده یکی هست، اگر مراد چند چیز بود اراده هم چند چیز است.

مقدمه سوم: صور در مرکبات اعتباریه امری مغایر با اجزاء نیست.

مقدمه چهارم: دعوت آمر به ایجاد اجزاء عین دعوت آمر به ایجاد طبیعت هست؛ نه اجزاء دعوت ضمنی دارند نه امر انحلالی دارند، نه امر مستقل دارند بلکه وقتی آمر می گوید صم، این صم یعنی از روز اول ماه رمضان تا روز سی ام روزه بگیر؛ دعوت آمر به اجزاء عین دعوت آمر به طبیعت هست (دو چیز نیستند که انسان دو چیز برایش لحاظ کند).

توضیح: این برهانش قضایا قیاساتها معهاست؛ اگر آمر (هرکه باشد چه خداوند چه غیر خدا) دعوت او به صوم یعنی دعوت سی روزه، طبق این فتوا اصلا لازم نیست که روزه دار شب اول ماه رمضان نیت سی روزه داشته باشد، این یک مجموعه هست و همان هم دعوتش به اتیان اجزاء است.

مقدمه پنجم: مصبّ الوجوب نفس عنوان ذات الاجزاء هست، مصب الوجوب، صم الیوم الاول یا الیوم الثانی نیست بلکه صم هست، دعوت به طبیعت هست.

با این مقدمات امام می گویند که شما شک دارید که استعاذه قبل از قرائت واجب است یا واجب نیست، شک داریم که ما مأمور به صلّ شدیم و این صلّ یعنی ده جزء، ما در این نه جزء یقین داریم و در یک جزء شک داریم، اینجا یقین تفصیلی است و شک بدوی، به این ترتیب امام خمینی در اقل و اکثر ارتباطی معتقد به برائت می شوند.

و اینجا نه پای امر غیری را مطرح کردیم و نه پای امر ضمنی را مطرح کردیم که انکار کنند، بلکه یک تحلیل کاملا طبیعی است.

یک امر هست و یک اجزائی که اصلا این امر به طبیعت (صلّ) غیر این اجزاء نیست، ما در اینجا در نه جزء یقین داریم و در جزء دهم شک داریم، اصالة البرائه جاری می کنیم.

نکته استاد: درست است که ما در استنباط نباید کلیشه ای استنباط کنیم. اگر کلیشه ای استنباط کردیم تقلید است، مثل رساله هایی که بعضا به عنوان پایان نامه می نویسند و کاملا کپی شده و رونویسی از دیگران است، به این تحقیق و استنباط نمی گویند، اما در عین حال که کلیشه ای استنباط نمی شود نباید جایگاه شهرت را هم از نظر دور داشت، به خصوص شهرت قدما و البته غیر قدما هم به همین ملاک؛ یعنی اگر در مسئله ای دیدیم بزرگان (قدما و متاخرین) متفق بر یک نظر هستند مخالفت با اینها هنر نیست. یکی از خصوصیاتی که امام تأکید دارند فقه جواهری است، از جمله خصوصیات فقه جواهری اهتمام به شهرت است.

در امور تاریخی، حدیثی، تفسیری ... اگر مشهور یک چیزی گفتند بایستی که روی آن حساب کرد اللهم الا ان یقال که مثل علامه حلی به یقین برسیم که منزوحات بئر سند ندارد، ایشان حتی برای اینکه یقین کند چاه خانه اش را پر کرد که مبادا این گرایشش او را به این استنباط رسیده.

شهرت بین فقهاست که آب قلیل اگر به اندازه سر سوزن به آن نجاست برسد نجس می شود، همه این را گفته اند، اگر شبهه ای هم هست (مثلا اگر کسی قائل به این بود که این آب پاک هست) شبهه ی موضوعی هست(می گوید اصلا نجس به آن نرسیده نه اینکه رسیده و نجس نشده)، حال اگر کسی بیاید مقاله بنویسد که آب قلیل با ملاقات نجس، متنجس نمی شود این غلط هست.

تفصیل در مثال: سید الشهدا از آغاز ولادتش شهادتش معلوم بود، حتی قبل از تولد، ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ ۚ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُولًا نَبِيًّا﴾[2] تفسیر برهان ذیل این آیه می گوید این اسماعیل غیر اسماعیل بن ابراهیم است و یک پیامبر دیگر است، قبل از ولادت پیامبر دشمنانش او را گرفتند و پوست سرش را کندند جبرئیل آمد گفت می خواهی از خدا شفایت را بطلم، گفت نه لی اسوة بالحسین علیه السلام، امام حسینی که هنوز متولد نشده است، این نسخه معلوم است، حال اگر کسی کتابی بنویسد که امام حسین نمی دانست که به شهادت میرسد، 19 نفر نقد این سخن را نوشتند چون این خلاف بدیهی معارف است.

بنابراین اگر کسی وارد تحقیق شد کج سلیقگی هست که دنبال نظریه شاذ بگردیم و آن را پرورش بدهیم.

به این ترتیب در این مسئله (برائت در اقل و اکثر ارتباطی) شهرت عامه و خاصه هست نه فقط خاصه هست که برائت اجراء می شود. (این از نظریه برائت فی المسئله)

نظریه دوم: نظریه احتیاط؛ جلسه قبل بیان شد که شیخ می گوید قبل از محقق سبزواری نداریم که کسی قائل به احتیاط شده باشد، بعد از محقق سبزواری این قول قائلینی پیدا کرد.

استدلوا بعشرة امور: (ده دلیل آوردند که اینجا مورد مورد احتیاط است)

دلیل اول: خلف لازم می آید، یلزم من فرض تنجز الاقل عدم تنجزه، و یلزم من فرض الانحلال عدم الانحلال.

بنابراین و ما یلزم منه الخلف فلیس بدلیلٍ (جلسه آینده این بحث خواهد شد مطالعه بفرمایید)

نکته در مورد امام خمینی در آستانه رحلت امام

راز موفقیت امام خمینی چه بود؟

شهید مطهری در آستانه پیروزی انقلاب به پاریس رفتند، وقتی برگشتند به ایشان گفتند امام را چگونه دیدید؟ ایشان چند جمله حکیمانه گفتند و آن جملات این است که امام چند تا آمن دارد:

آمنَ بِرَبّه: (با تمام وجود خدا باور هست) واقعا هم همین بود امام خیلی مراقبت می کردند که در عرصه توحید زاویه پیدا نکند. در رابطه با امام یکی از نزدیکانشان گفتند که در بحبوحه انقلاب به امام عرض کردم که این قدر تند نروید ممکن است که دستگیرتان کنند. امام فرمود با این اقبال مردمی بعید است. بعد امام را گرفتند و تبعید و تبعید کردند و بعد از 15 سال انقلاب شد و ایشان برگشتند، این شخص می گوید همان شب اول رفتم نزد امام، امام از من پرسیدند یادت هست چه صحبتی بین ما رد و بدل شد عرض کردم بله، شما گفتید با این اقبال مردمی بعید است مرا بگیرند، امام فرمود این 15 سال تبعید مجازات آن یک کلمه بود، من باید می گفتم خدا، در آن لحظه غفلت کردم.

آمن بِهدفه: به هدفش ایمان دارد که درست هست و باید شاه سرنگون شود، اگر شاه سرنگون نشود همین بساط می ماند. دیگران خیلی تلاش کردند تا امام را از این نظر برگردانند، اما امام کوتاه نیامدند.

آمن بسبیله: ایمان به راهش داشت.

و آمن بشعبه: به مردم هم ایمان داشت. و همه این آمن ها درست بود و همچنان در متنش هستیم. این انقلاب بدون نام امام ناشناخته هست.

 


logo