« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1404/02/22

بسم الله الرحمن الرحیم

در شبهه غیرمحصوره فقط علم می روید یا شک هم می رود/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /در شبهه غیرمحصوره فقط علم می روید یا شک هم می رود

 

روایت: عن رسول الله (ص): يا علي! من لم يحسن وصيته عند موته كان نقصا في مروته ولم تملك الشفاعة.[1]

کسی که درست وصیت نداشته باشد به مرگش از مردانگی اش کم گذاشته است و مشمول شفاعت ذات مقدس ربوبی نخواهد بود.

وصیت برای همه هست نه فقط مختص به افراد مسن باشد؛ یا من بدنیا اشتغل قد غره طول الامل؛ الموت یأتی بغتةً و القبر صندوق العمل. مرگ پیر و جوان نمی شناسد، باید با وصیت خود را آماده کرد برای سفر طولانی ابدی.

خلاصه:

شبهه غیرمحصوره بحث شد وارد تنبیهات شدیم، دو تنبیه بیان شد (تنبیه اول این بود که همه افراد را نمی شود مرتکب شد، تنبیه دوم هم این بود که شبهه کثیر فی الکثیر مانند شبهه محصوره است، 50 تا از 150 می شود مثل شبهه محصوره)

تنبیه سوم: آنجا که شبهه غیرمحصوره بود فقط علم اجمالی می رود یا آنکه شک و احکام شک هم می رود؟

ما هو الساقط؟ أهو العلم فقط ام هو العلم و الشک؟

اول مثال می زنیم تا معلوم شود کجا هستیم:

کسی می داند یک ظرف از این 1000 ظرفی که در اینجا هست آب مضاف هست،

فهنا حکمان: یک. حکم العلم، دو. حکم الشک؛ و تظهره الثمره در اینکه می تواند با یکی از این ظرف ها وضو بگیرد یا نه جایز نیست؟

اگر گفتیم که اینجا علم و شک هر دو ساقط هستند یعنی علم اجمالی متوجه او نمی شود چون اجتنب ندارد، شک هم ساقط است، و حکم شک در اینجا می رود پس می تواند وضو بگیرد چون این شک از آن علم تولید شده ، وقتی آن اصل رفت این فرع هم می رود، بنابراین راهش این است که بگوییم فیجوز الوضو از یکی از این آب ها.

پس فهنا نظریتان:

نظریه اول: ساقط هم علم است و هم شک.

نظریه دوم: اینجا علم ساقط هست اما حکم شک ساقط نیست، به این بیان که من اشتغال یقینی دارم، اشتغال یقینی برائت یقینی می خواهد، اگر برائت یقینی حاصل نشد تکلیف ساقط نیست، من مامور به وضو گرفتن با آب مطلق هستم، باید این مطلق بودن را احراز کنم ، اگر این مطلق بودن احراز نشد فکانّ وضویی نگرفته ام.

هر دو نظر به محقق نائینی نسبت داده شده:

نسبت اول: یک شاگرد ایشان محقق خویی در مصباح الاصول می گوید علم ساقط است و حکم شک ساقط نیست، اگر ساقط باشد قطعا مخالفت قطعیه کرده ایم و مخالفت قطعیه نمی شود کرد، حال که قدرتش را ندارم آن علم اجمالی ساقط است اما این شک من که باقی است حکم این شک اشتغال یقینی است و برائت یقینی را می خواهد.

استاد: این فرمایش آقای خویی قابل نقد است، به علت اینکه درست است که شک احکام مخصوص به خودش را دارد لکن شکی که باقی باشد، اما شکی که شارع او را کالعدم دیده مثل لا شک لکثیر الشک، اینجا نمی توانیم با اذا شککت فابنی علی الاکثر قصه را پیش ببریم چون شارع باید برای این شک حساب باز کرده باشد، ولی اگر شارع برای این شک حساب باز نکرد نمی توانیم بگوییم کسی که کثیر الشک هست و شک بین سه و چهار دارد بنا را بر 4 بگذارد و یک رکعت نماز احتیاط بخواند. (شارع این اذا شککت را گفته ولی آن تبصره را هم گفته لا شک لکثیر الشک).

پس دو چیز به مرحوم نائینی نسبت داده شده:یکی اینکه آقای خویی گفته نائینی گفته علم در اینجا ساقط است اما احکام شک ساقط نیست.

نسبت دوم: نظر دیگر مرحوم کاظمی خراسانی صاحب فوائد الاصول در ج4 به مرحوم نائینی نسبت داده که هم علم ساقط است و هم شک.

اینکه چرا هر دو ساقط است به این دلیل است که آن علم اجمالی این شک را زائیده است، اگر آن علم اجمالی نبود من شک نمی کردم، شک کردم بخاطر آن علم اجمالی، آن علم اجمالی رفت چون شبهه شبهه غیرمحصوره شد، اصل که رفت فرع هم می رود، فعلی هذا ثمره دارد، ثمره اش این است که اگر یکی از این 1000 بطری آب را علم داشت که مضاف است، اینجا اگر شبهه محصوره بود می گفتیم یجب الاجتناب از همه اینها ولی این شبهه غیرمحصوره است و لذا این علم اجمالی بی اثر شده، و می توان با یک بطری از اینها وضو گرفت.

بر طبق این نظریه ای که می گوید احکام شک باقی است(نسبت اول) با اینکه علم اجمالی ساقط شده، شک می کند با یکی از اینها وضو بگیرد یا نه ، فلذا آقای خویی فتوا می دهد که نمی شود با هیچ یک از این ظروف وضو بگیرد و باید یا آب مطلق تهیه کند و وضو بگیرد یا تیمم کند.

اما بنابر نظریه ای که مرحوم کاظمی از ایشان دارد (نسبت دوم که می گوید هم علم و هم شاک ساقط است) احکام شک را هم در اینجا بر آن بار نمی کنیم و می گوییم یجوز لکم الوضو از هر کدام از این ظروف که خواستید.

و الحق النظریه الثانیه، چون علم که ساقط است، ولی احکام شک در اینجا ساقط نیست، علم به اشتغال داریم، اشتغال یقینی است و اشتغال یقینی برائت یقینیه را می طلبد، البته در شکی که شارع برای آن حساب باز کرده، در جایی که شارع برایش حساب باز نکرده، اینجا جای اشتغال یقینی و در پی آن جای برائت یقینی نیست، بلکه جای شک بدوی است، شک بدوی داریم پس اجتناب از هیچ یک از این آبهایی که اطراف شبهه غیرمحصوره هست واجب نیست.


logo