« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید‌احمد خاتمی

1403/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

احتیاط در توصلیات و تعبدیات/أصالة الاحتياط /الأصول العملية

 

موضوع: الأصول العملية/أصالة الاحتياط /احتیاط در توصلیات و تعبدیات

 

روایت: عن رسول الله(ص): يا أباذر! إِنَّ العَبدَ لَيُذنِبُ الذَّنبَ فَيَدخُلُ بِهِ الجَنَّةِ . فَقُلتُ : وَكَيفَ ذَلِكَ بِأَبي أَنتَ وَأُمِّي يا رَسولَ اللّه ِ؟ قالَ : يَكونَ ذَلِكَ الذَّنبُ نَصبَ عَينَيهِ تائِبا مِنهُ فارَّا إِلى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ حَتَّى يَدخُلَ الجَنَّةَ .[1]

اباذر گاهی اوقات بعضی ها گناه می کنند و همین گناه سبب بهشتی شدنشان می شود، عرض کردم پدر و مادرم فدایت شود ، چطور گناه سبب بهشتی شدن می شود، فرمود: این گناهیست که مرتکب، انجام می دهد ولی به شدت پشیمان می شود و مدام این گناه جلوش چشمش هست و مدام توبه می کند و به سوی خدا فرار می کند.

این گناه، گناه هست و اقتضای جهنم را دارد ولی توبه اش او را بهشتی می کند، بنابراین نباید حکم کرد که کل ذنبٍ ، انسان را به جهنم می برد چه بسا گناهی زمینه ساز بهشت بشود؛ منتها نباید گناه کرد، التائب من الذنب کمن لا ذنب له، نمی گوید لا ذنب له، مثل اینکه لباس نو را بپوشد و کثیفش کند، بهرحال پیداست که این لباس کثیف شده، پس اولا و بالذات نباید گناه کرد و اگر گناهی صورت گرفت نباید مذنب را مأیوس کرد و بگوییم قطعا جهنمی هستی این سبب می شود که اقراء بالذنب می شود، گاهی این چنین است که آنکس که ذنب را مرتب شده بگوید آب چو از سر گذشت چه یک نی، چه صد نی.

گفته شد دو بحث نسبتا مهم در اینجا مانده است، یک بحث در حسن احتیاط است که در مواردی انقلت در آن هست، و بحث دیگر تسامح در ادله سنن است که شیخ رساله ای به نام التسامح فی ادله السنن دارد و اینجا هم فی الجمله بحث کرده است.

در باب حسن احتیاط ، ایشان 4 بحث مطرح کرده اند:

بحث اول: حُسن احتیاط در امر توصلی.

امر توصلی مقابل امر تعبدی هست؛ توصلیات قصد قربت شرط نیست، در واجب تعبدی شرط هست، مثلا اگر میتی را دیدیم و ندانستیم که هل انه مسلم او کافر، آیا مسلمان هست یا کافر(دفن المسلم واجبٌ توصلی، یعنی می تواند پول بگیرد). حال اگر ندانست این میت مسلم است یا کافر و او را احتیاطا دفن کند، اینجا یقینا هیچ مشکلی ندارد، پس المسئله الاولی: الاحتیاط فی الواجب التوصلی.

بحث دوم: دومین جایی که ترتّب ثواب بر احتیاط هست ، آن کس که به انگیزه انقیاد ، تکریم ، تعظیم مولا کاری را انجام بدهد، و نمی داند این کار واجب هست یا واجب نیست می گوید انجام میدهم انشاء الله مصاب باشیم، اینجا احتیاط ممکن است و ثواب هم دارد، حتی بالاتر از آن ثوابی که بر واجب معلوم هست، واجب معلوم اتیانش ثواب دارد اما واجبی که معلوم نیست به انگیزه انقیاد، تعظیم و تکریم مولا اتیان می شود، پاداش دارد.

سوال: نقطه مقابل انقیاد، چیست؟

پاسخ: نقطه مقابل انقیاد تجری هست.

سوال: آیا تجری عقاب دارد یا ندارد؟

شیخ: قبح فاعلی دارد اما قبح فعلی ندارد، یعنی اینکه کسی لیوان آب را به قصد شراب خورد، فإذن بان و انکشف انه کان ماءً، به او عذاب خوردن خمر را نمی دهند، لکن تجری علی قسمین:

یک. آنکه همراه با هتک مولاست؛

دو. آنکه همراه با هتک مولا نیست؛

آنی که شیخ در اول رسائل گفت تجری معرّای از هتک مولاست، اما اگر تجری همراه با هتک مولا باشد، ولو آن لیوان را که به قصد شراب نوشید شراب نباشد و آب باشد، اینجا دو کار انجام داده، هم تجری کرده و هم هتک مولا را انجام داده است، آن تجری که می گوییم قبح فاعلی دارد نه قبح فعلی، برای تجری بدون هتک است، تجری بدون هتک عقاب ندارد، بخاطر اینکه لانه لم یفعل الذنب، آب خورده دیگر عذاب مشروب خوردن را به او نمی دهند.

پرونده را چنین می بندیم: ثواب بر انقیاد می دهند اما عقاب بر تجری نیست، بخاطر اینکه انقیاد تعظیم و تکریم است ثواب به او می دهند ولو واجب یا مستحب نبوده باشد بخاطر تکریم مولا این ثواب را به او می دهند.

بحث سوم: سومین موردی که بحث هست آنجایی است که امر مردد بین وجوب و استحباب باشد، نمی داند آیا این کار واجب است یا مستحب است، بیاید احتیاطا این کار را انجام بدهد، اینجا ثوابی بر احتیاطش هست یا نیست؟

بله ثواب می دهند چون اصلِ امر محرز است، خصوصیت این امر را نمی دانیم که هل انه واجبٌ او مستحبٌ؛ پس بنابراین این هم استحقاق ثواب را دارد.

مثلا اذا دار الامر بین الوجوب و الاستحباب، نداند که این واجب است یا مستحب؛ مثلا یوم الشک، نمی دانیم که امروز روز اول ماه رمضان است یا روز آخر شعبان است، یدور الامر بین کونه واجبا (چون احتمال دارد که رمضان باشد) او مستحباً .

بحث چهارم: صورت چهارم مسئله که خیلی هم مهم است این است: آنجا که دوران الامر بین الوجوب و غیر الاستحباب باشد، آیا اینجا هم مستحب است احتیاط؟ ثواب می دهند یا نمی دهند؟

مشکل اینجا امر است، لا یکون الامر عبادیاً مگر اینکه امر محرز شود، مثل جایی که نمی دانیم قبله کدام سمت هست و باید به 4 جهت نماز بخوانیم، نمی توانیم بگوییم آن نمازهایی که به سه جهت دیگر می خوانیم مستحب است چون دلیلی بر استحبابش نداریم.

وفي جريان ذلك في العبادات عند دوران الأمر بين الوجوب وغير الاستحباب وجهان:

العدم، لأن العبادة لا بد فيها من نية التقرب المتوقفة على العلم بأمر الشارع تفصيلا أو إجمالا كما في كل من الصلوات الأربع عند اشتباه القبلة(نمی دانیم قبله کدام است). وما ذكرنا من ترتب الثواب على هذا الفعل لا يوجب تعلق الأمر به، بل هو لأجل كونه انقيادا للشارع والعبد معه في حكم المطيع، بل لا يسمى ذلك ثوابا.[2]

در اینجا امر را چگونه درست کنیم؟

در اینجا 6 راه مرحوم شیخ و آخوند درست کردند برای درست کردن امر که جلسه آینده بحث خواهد شد.


logo