« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1403/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

عدم تقدم و تحاذی بر قبر معصوم/شرائط مکان المصلي /كتاب الصلاة

 

موضوع: كتاب الصلاة/شرائط مکان المصلي /عدم تقدم و تحاذی بر قبر معصوم

 

مسئله: عدم جواز نماز، مقدم بر قبر امام معصوم(ع)

مسئلة ١۵٨. لا تجوز الصلاة عند قبر الإمام المعصوم إلا خلفه أو في أحد جانبيه مع مراعاة تقدم القبر، فلو صلى متقدماً عليه بطلت صلاته على الأحوط.

اگر شخصی بخواهد نزد قبر امام معصوم (ع) نماز بخواند، نماز خواندن جلوی قبر جایز نیست. نمازگزار می‌تواند در دو جانب قبر (چپ یا راست) بایستد، به شرطی که امام را مقدم بداند و خودش عقب‌تر بایستد. یعنی نباید جلوتر از قبر امام بایستد، بلکه باید قبر امام جلوتر باشد و نمازگزار عقب‌تر.

روایات این مساله در باب "باب أنه يجوز لزائر الإمام أن يصلى خلف قبره أو إلى جانبه ولايستدبره ولايساويه".[1] آمده است. بنابراین روایات نمازگزار می‌تواند پشت قبر یا در دو جانب قبر نماز بخواند، اما نباید جلوی قبر بایستد، پشت به قبر کند یا هم‌سطح با قبر قرار بگیرد.

سؤال: میزان تقدم قبر امام بر نمازگزار چقدر باید باشد؟ آیا فاصله عرفی کافی است؟

جواب: بله، فاصله عرفی کافی است و نیاز به فاصله زیاد نیست. مهم این است که نمازگزار از قبر امام جلوتر نباشد.

روایت صحیحه محمد بن عبدالله حمیری؛ در باب ۲۶ از ابواب مکان مصلی، روایتی از محمد بن عبدالله حمیری نقل شده است که در آن از امام معصوم (ع) سؤال می‌شود درباره‌ی شخصی که به زیارت قبور ائمه (ع) می‌رود و آیا می‌تواند بر قبر سجده کند یا خیر. امام (ع) هم پاسخ می‌فرمایند. مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ دَاوُدَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحِمْیَرِیِّ قَالَ: کَتَبْتُ إِلَی الْفَقِیهِ ع (امام معصوم(ع)) أَسْأَلُهُ عَنِ الرَّجُلِ یَزُورُ قُبُورَ الْأَئِمَّةِ (سؤالش راجع به سجده بوده است.) ... فَأَجَابَ وَ قَرَأْتُ التَّوْقِیعَ وَ مِنْهُ نَسَخْتُ (از رویش نوشتم.) أَمَّا السُّجُودُ عَلَی الْقَبْرِ فَلَا یَجُوزُ فِی نَافِلَةٍ وَ لَا فَرِیضَةٍ وَ لَا زِیَارَةٍ (سجده بر قبر جایز نیست و برای قصد زیارت هم حق نداری بر قبر سجده کنی) بَلْ یَضَعُ خَدَّهُ الْأَیْمَنَ عَلَی الْقَبْرِ (اگر گونه راست را بر قبر بگذارد، مانعی نیست.) وَ أَمَّا الصَّلَاةُ فَإِنَّهَا خَلْفَهُ یَجْعَلُهُ الْإِمَامَ (نماز باید پشت سر قبر باشد و قبر را جلو بگذارد) وَ لَا یَجُوزُ أَنْ یُصَلِّیَ بَیْنَ یَدَیْهِ (جایز نیست خودش جلو برود و قبر را پشت سر قرار دهد. این را بین یدیه می گویند.) لِأَنَّ الْإِمَامَ لَا یُتَقَدَّمُ وَ یُصَلِّی عَنْ یَمِینِهِ وَ شِمَالِهِ.[2] (اگر در جنب راست و جنب چپ امام به نماز بایستی، اشکال ندارد. اما نباید جلوتر بیافتی یا حتی مساوی باشی. باید امام جلو باشد.)

 

اشکال: اگر در دو جانب قبر نماز بخواند، آیا ممکن است هم‌سطح با قبر شود؟

جواب: خیر، نمازگزار باید مواظب باشد که در جنب راست یا چپ قبر بایستد و هم‌سطح با قبر نباشد. باید قبر امام جلوتر باشد و نمازگزار عقب‌تر.

اشکال: در مسجد بالاسر مشهد، برخی جلوتر از ضریح می‌ایستند. آیا این کار جایز است؟

جواب: خیر، باید مواظب باشند که جلوتر از ضریح نایستند.

سؤال: آیا محل ایستادن یا سجده نباید جلوتر از قبر باشد؟

جواب: بله، کل بدن نمازگزار در حال قیام، رکوع و سجود باید عقب‌تر از قبر باشد.

 

وهي واضحة الدلالة على عدم الجواز ومعتبرة السند؛ لأن السند كلهم من أجلة القمّيين.

حمیری و اشعری، بیوتاتی در قم بودند که همگی ثقه و مورد اعتمادند.

وأما دلالة الرواية على بطلان الصلاة فغير واضحة إلا أن يقال بأن النهي في أمثال هذه الموارد ظاهر في الإرشاد إلى البطلان دون التكليفي المحض، فالحكم بالبطلان هو الأحوط.

حضرت(ع) در این روایت از اینکه انسان این طور بایستد، نهی کرده‌اند. آیا این دلالت می‌کند که اگر نماز خواند، نمازش باطل باشد یا کارش کار حرامی است؟ منهی عنه است و نماز باطل نیست یا نماز باطل است؟ این نواهی در ارشاد به بطلان ظهور دارند؛ لهذا اینکه فرموده‌اند حق نداری نماز بخوانی، ظهورشان بالاخره بیشتر بر این است که نماز باطل است. عرفاً این طور استفاده می‌شود.

بنابراین در این مسئله هیچ شک و شبهه‌ای نیست. روایات متعددی هم داریم که در وسائل در ابواب مختلف آورده شده‌اند.

 

سؤال: قبر اصلی إمام رضا(ع) خیلی پایین‌تر از این قبر است. قبر بالایی طبقه است. آیا این همان حکم را دارد یا نه؟

جواب: این قبر بالایی محاذی با قبر اصلی در پایین است. اگر این طور باشد، دیگر نمی‌شود در آن نماز خواند.

 

اشکال: ابتدا گفته‌اید که این مسئله غیر واقع است (یعنی در واقعیت چنین چیزی اتفاق نمی‌افتد یا مصداق خارجی ندارد)

جواب: ولی بعد گفته‌ایم که احتیاط واجب این است که رعایت شود، از باب اینکه ارشاد به بطلان است. (یعنی با وجود اینکه ممکن است این مسئله در واقعیت مصداق نداشته باشد، اما از آنجا که روایات یا ادله‌ای وجود دارند که به بطلان نماز در چنین مواردی ارشاد می‌کنند، احتیاط واجب است که این مسئله رعایت شود.)

سؤال: برخی زائران قبل از رسیدن به ضریح مقدس، وقتی به در می‌رسند، سجده می‌کنند. آیا این کار جایز است؟

جواب: سجده در این حالت جایز نیست، مگر اینکه قصد سجده شکر داشته باشد. یعنی شخص به قصد شکرگزاری از خداوند متعال برای نعمت‌هایی که به او داده است، سجده کند. اما سجده به قصد احترام به در یا ضریح، جایز نیست و از نظر شرعی مشکل دارد.

متأسفانه برخی زائران از این حکم شرعی اطلاع ندارند و به اشتباه در مقابل در یا ضریح سجده می‌کنند. این کار نه تنها جایز نیست، بلکه ممکن است باعث سوءتفاهم و انتقاد از سوی دیگران شود.

آیت‌الله بروجردی (ره) در قم شاهد بودند که شخصی در مقابل عتبه حرم حضرت معصومه (س) سجده کرده است. ایشان از این کار بسیار ناراحت شدند و با عصا او را زد و گفت: "نکن! چه کاری داری می‌کنی؟" سپس توضیح دادند که این گونه اعمال باعث می‌شود مخالفین، شیعیان را متهم کنند که امامان معصوم (ع) را خدا می‌دانند و آن‌ها را عبادت می‌کنند.

سؤال: برخی افراد به استناد اینکه خداوند به ملائکه دستور داد تا بر حضرت آدم (ع) سجده کنند، سجده برای غیر خدا را توجیه می‌کنند. آیا این استدلال صحیح است؟

جواب: این استدلال صحیح نیست و نمی‌توان از آن برای توجیه سجده برای غیر خدا استفاده کرد. دلیل این است که سجده ملائکه بر حضرت آدم (ع) یک امر خاص بود. این سجده به دستور مستقیم خداوند انجام شد و یک حکم خاص برای ملائکه در عالم بهشت بود. این حکم به هیچ‌وجه قابل تعمیم به انسان‌ها در دنیا نیست. در بهشت، قوانین و احکام دنیوی جاری نبود و این سجده در شرایط خاصی انجام شد که با شرایط دنیوی ما متفاوت است. سجده ملائکه بر حضرت آدم (ع) به عنوان احترام و تکریم بود، نه به عنوان عبادت.در شریعت اسلام، سجده تنها برای عبادت خداوند جایز است و سجده برای غیر خدا، حتی به قصد احترام، حرام و مصداق شرک است. این دستور ویژه‌ی ملائکه بود و هیچ‌گونه ارتباطی به انسان‌ها ندارد.

 

مسئله: صحت نماز در صورت تقدیم بر قبر امام(ع) با وجود دیوار حائل بین شخص و بین قبر مطهر

مسئلة ١۵٩. تصح الصلاة مع وجود جدار حائل بينه وبين القبر المطهر ولكن الضريح المطهر والثوب المطروح على القبر المطهر والصندوق الموضوع عليه لا يكون من الحائل.

أما مع وجود الحائل فلأنه لا يصدق معه الصلاة مقدماً على الإمام، وأما سائر ما ذكرناه فللصدق العرفي.

اگر بین نمازگزار و قبر مطهر دیوار یا حائلی وجود داشته باشد، نماز صحیح است. اما ضریح، پارچه یا صندوقی که روی قبر قرار دارند، حائل محسوب نمی‌شوند؛ زیرا این‌ها جزء تشریفات قبر هستند و مانع از صدق تقدم نمازگزار بر قبر نمی‌شوند.

وجود دیوار یا حائل باعث می‌شود که نمازگزار به‌طور عرفی جلوتر از قبر محسوب نشود. اما ضریح و پارچه‌های روی قبر، به‌طور عرفی جزء قبر محسوب می‌شوند و مانع از صدق تقدم نمازگزار نمی‌شوند. بنابراین، اگر بین نمازگزار و قبر مطهر دیوار یا ستون بزرگی وجود داشته باشد، نماز صحیح است. اما اگر نمازگزار در مقابل ضریح، پارچه یا صندوقی که روی قبر قرار دارند بایستد، نمازش صحیح نیست.

 

سؤال: آیا حکم نماز خواندن نزد قبور انبیا نیز مانند قبور ائمه معصومین (ع) است؟

جواب: در روایات، حکم خاصی درباره نماز خواندن نزد قبور انبیا ذکر نشده است. با این حال، احتیاط خوب است که همان شرایطی که برای نماز خواندن نزد قبور ائمه معصومین (ع) بیان شده است، در مورد قبور انبیا نیز رعایت شود.

سؤال: این دو مسئله چگونه ذیل شرط قدرت بر نماز قرار داده شده‌اند؟

جواب: این دو مسئله مستقیماً به قدرت بر نماز مربوط نیستند، بلکه بیشتر به شرایط مکان نمازگزار و رعایت احترام نسبت به قبر مطهر مرتبط هستند. با این حال، این مسائل در شرط سوم از شرایط نماز (که مربوط به مکان نمازگزار است) مطرح شده‌اند.

 

شرط چهارم: عدم تنجس مکان نمازگزار به نجاست مسریه

الشرط الرابع عدم تنجّسه بالنجاسة المسرية.

مسئلة ١۶٠: يشترط أن لا يكون مكان المصلي نجساً رطبا يسري إلى اللباس أو البدن وينجّسه، وأما موضع السجود فيجب أن يكون طاهراً.

اگر مکان نمازگزار نجس، ولی خشک باشد، نماز در آن مکان اشکالی ندارد. اما موضع سجده، چه خشک باشد و چه تر، حتماً باید طاهر باشد؛ یعنی اگر موضع سجده خشک و نجس باشد، نماز باطل است. همچنین اگر مکان نمازگزار نجس و مرطوب باشد و رطوبت آن به لباس یا بدن سرایت کند و آنها را نجس نماید، نماز باطل می‌شود.

سؤال: اگر مهری وجود داشته باشد که بخشی از آن خون باشد، حکم آن چیست؟

جواب: اگر به اندازه‌ای که سجده بر آن صحیح است، پاک باشد، کافی است.

 

ولا يصح السجود على النجس ولو كان جافاً، والأحوط استحباباً أن يكون مكان المصلي طاهراً.

احوط استحبابی آن است که تمام مکان نمازگزار پاک باشد. شرح این مسئله نیز قبلاً بیان شده است.

 

مسئله: ایستادن زن به صورت متأخر از مرد در نماز

مسئلة ١۶١. على الأحوط الإستحبابي تقف المرأة في الصلاة متأخرة عن الرجل في صلاته ويكون مكان سجودها متأخراً عن مكان أقدام الرجل في الصلاة.

در رابطه با ایستادن زن و مرد در نماز، احتیاط مستحبی داریم که زن نباید جلوتر یا هم‌تراز با مرد بایستد؛ بلکه مرد باید جلوتر باشد. همچنین گفته شده است: "ويكون مكان سجودها متأخراً عن مكان أقدام الرجل في الصلاة"، یعنی محل سجده زن باید پشت پای مرد باشد. برخی نیز محل زانو را ذکر کرده‌اند. اما اصل قضیه این است که این مسئله مستحب است و یا می‌توان گفت نماز خواندن به این شکل مکروه است.

اما دلیل بر این قضیه:

روى الوسائل روايات هذه المسألة في ضمن أبواب وفي الباب ۵ من مكان المصلي وعنونه ب "باب كراهة صلاة الرجل والمرأة تصلي قدّامه أو إلى جانبیه وكذا المرأة إلا بمكة"[3] .

در رابطه با ایستادن زن و مرد در نماز، احتیاط مستحبی داریم که زن نباید جلوتر یا هم‌تراز با مرد بایستد؛ بلکه مرد باید جلوتر باشد. همچنین گفته شده است: "ويكون مكان سجودها متأخراً عن مكان أقدام الرجل في الصلاة"، یعنی محل سجده زن باید پشت پای مرد باشد. برخی نیز محل زانو را ذکر کرده‌اند. اما اصل قضیه این است که این مسئله مستحب است و یا می‌توان گفت نماز خواندن به این شکل مکروه است.

وصرح في صحيحة الفضيل بالكراهة في سائر البلدان وعدم الكراهة في مكة المكرمة.[4] وقال في ذيل الباب ۷ من مكان المصلي: "والتسامح في هذا التقدير (الفاصلة) من قرائن الكراهة"[5] . مضافاً إلى التصريح بالكراهة وعدم التصريح بما ينافيها واختلاف الأحاديث وغير ذلك.

در صحیحه فضیل تصریح به کراهت شده است و صاحب وسائل در ذیل باب ۷ از ابواب مکان مصلی فرموده است: "والتسامح في هذا التقدير (الفاصلة) من قرائن الكراهة".

 

قرائنی بر کراهت تقدم زن بر مرد در نماز

أقول ومن شواهد الكراهة التعبير ب "لاينبغي" في كثير من روايات الباب.

ثم إن اختلاف الأحاديث في مقدار الفاصل فكثير جداً ففي بعضها ذكر الشبر (صورت عدم وجوبش را فرموده است. گفته است که یک شبر فاصله باشد، دیگر اشکالی ندارد.) وفي بعضها شبر أو ذراع وفي بعضها عظم ذراع وفي بعضها موضع رحل وفي بعضها موضع رجل وفي بعضها أكثر من عشرة أذرع.‌ (یعنی پنج متر اگر فاصله بود اشکالی ندارد.).

در روایات، مقدار فاصله بین زن و مرد در نماز به شکل‌های مختلفی بیان شده است: یک شبر، یک ذراع، عظم ذراع، موضع رحل، موضع رجل و حتی بیش از ده ذراع (حدود پنج متر). این اختلاف گسترده در تعیین فاصله، با حرمت سازگار نیست؛ زیرا اگر چیزی حرام باشد، معمولاً حدود و شرایط آن به طور دقیق و بدون ابهام بیان می‌شود. اما در اینجا، تفاسیر مختلف و حتی متضادی وجود دارد که نشان می‌دهد این مسئله بیشتر جنبه کراهت دارد تا حرمت.

در مکه (مسجد الحرام)، این مسئله کاملاً مستثناست و زن و مرد می‌توانند بدون رعایت فاصله خاصی در نماز بایستند. همچنین در برخی روایات، فاصله‌های مختلفی ذکر شده است که نشان می‌دهد این مسئله به طور مطلق حرام نیست. اگر چیزی حرام باشد، چنین استثنائات گسترده‌ای برای آن متصور نیست. این استثنائات بیشتر با کراهت سازگار است. در بسیاری از روایات، از تعبیر "لا ينبغي" (شایسته نیست) استفاده شده است. این تعبیر معمولاً بر کراهت دلالت می‌کند، نه حرمت. اگر این عمل حرام بود، باید از تعبیرات قوی‌تر و صریح‌تری مانند "حرام" یا "لا يجوز" استفاده می‌شد.

در مسئله کراهت، مراتب مختلفی وجود دارد. به عنوان مثال: اگر فاصله کمتر از یک شبر باشد، کراهت شدید است. اگر فاصله بیشتر شود (مثلاً به اندازه یک ذراع یا بیشتر)، کراهت کمتر می‌شود. اگر فاصله به ده ذراع (حدود پنج متر) برسد، کراهت به کلی مرتفع می‌شود.این اختلاف مراتب با کراهت کاملاً سازگار است، اما با حرمت سازگار نیست؛ زیرا حرمت معمولاً دارای مراتب نیست و به طور مطلق ممنوع است. صاحب وسائل الشیعة نیز در این مسئله به کراهت تعبیر کرده است و از قرائنی مانند "التسامح في هذا التقدير (الفاصلة) من قرائن الكراهة" استفاده کرده است. این تعبیرات نشان می‌دهد که این مسئله بیشتر جنبه کراهت دارد.

 

سوال: وقتی فاصله به پنج ذراع برسد، آیا فرقی می‌کند که زن در سمت چپ یا راست مرد بایستد؟

جواب: خیر، فرقی نمی‌کند؛ یعنی اگر فاصله زن و مرد پنج متر یا بیشتر باشد، کراهتی ندارد. اما اگر کمتر باشد، کراهت وجود دارد؛ البته درجه کراهت کم و زیاد می‌شود تا اینکه به یک وجب می‌رسد.

صاحب وسائل(ره) می فرماید:

باب كراهة صلاة الرجل والمرأة تصلي قدامه أو إلى جانبه وكذا المرأة إلا بمكة.

صاحب وسائل(ره) به کراهت تعبیر کرده است.

وصرح في صحيحة الفضيل بالكراهة في سائر البلدان وعدم الكراهة في مكة المكرمة.

 

اشکال: گاهی کراهت به معنای حرمت است.

جواب: خیر، کلمه کراهت به معنای حرمت نیست و ممکن است اعم باشد. اگر قائل به حرمت باشیم، کراهت دلالت بر حرمت ندارد. کراهت اعم است و باید از جای دیگر دلیلی بر حرمت بیاوریم. اما چیزی که دال بر حرمت باشد، نداریم و هر چه داریم، ظهور در کراهت دارد.

وقال في ذيل الباب ۷ من مكان المصلي: "والتسامح في هذا التقدير (الفاصلة) من قرائن الكراهة". مضافاً إلى التصريح بالكراهة وعدم التصريح بما ينافيها واختلاف الأحاديث وغير ذلك.

استثنائات مختلف و متعدد، تعبیر به کراهت در روایات،تعبیر به "لا ينبغی قرائنی هستند که این مسئله را حمل بر کراهت نماییم. البته در این مسئله ، مراتب مختلفی از کراهت وجود دارد. اگر فاصله کمتر از یک شبر باشد، کراهت شدید است. اگر فاصله بیشتر شود (مثلاً به اندازه یک ذراع یا بیشتر)، کراهت کمتر می‌شود. اگر فاصله به ده ذراع (حدود پنج متر) برسد، کراهت به کلی مرتفع می‌شود. این اختلاف مراتب با کراهت کاملاً سازگار است، اما با حرمت سازگار نیست.

 

اشکال: اگر قائل به حرمت شویم، می‌توان با استثنائات آن را توجیه کرد. حداقل حرمت در کمترین فاصله (کمتر از یک شبر) خواهد بود و بقیه مراتب، مراتب کراهت می‌شوند.

جواب: در این صورت، این حکم (حرمت) حمل بر فرد نادر می‌شود؛ زیرا آنچه باقی می‌ماند و نهی در آن وجود دارد و استثنائی هم ندارد، فاصله کمتر از یک شبر است. اما حتی این مورد نیز در عمل بسیار نادر است.

در مکه، این مسئله کاملاً مستثناست و زن و مرد می‌توانند بدون رعایت فاصله خاصی در نماز بایستند. اما در سایر مکان‌ها، چنین چیزی خارج از متعارف و فرد نادر است. اینکه بگوییم حرام است، موردی است که کمتر از یک شبر فاصله باشد، اما این چیزی است که محتمل نیست. هیچ‌گاه زن و مرد نامحرم این‌گونه کنار هم نمی‌ایستند و چنین چیزی متعارف نیست. حتی در مکه، وقتی صفوف نمازگزاران تشکیل می‌شود، صفوف زنان را با فاصله یک تا سه متر از مردان قرار می‌دهند. در میان محارم نیز این مسئله خلاف عرف است، چه رسد به نامحرم. این موضوع کاملاً واضح است.

 

بیان محقق خویی(ره) در محل بحث و رد آن

فذهب السيد الاستادة إلى ظهور النهي في الحرمة وأن كلمة لا ينبغي ليس ظاهراً في الكراهة ومقتضى الجمع بين الروايات المنع في ما دون الشبر والكراهة فيه وفي ما فوقه إلى عشرة أذرع حسب اختلاف مراتب الكراهة.

سیدنا الاستاد بر حرمت حمل کرده است[6] ؛ اما در مرحله قدر متیقن اگر فاصله ده متر، هشت متر، به اندازه رحل یا موضع رجل باشد، همه این موارد استثنا محسوب می‌شوند و کمترین فاصله‌ای که باقی می‌ماند، یک شبر است که برای آن استثنایی وجود ندارد. برخی معتقدند که فاصله کمتر از یک شبر حرام است. اما ما در پاسخ گفته‌ایم که این مورد (فاصله کمتر از یک شبر) فرد نادر است و متعارف نیست که بگوییم حرام است. اگر کسی سؤال کند، می‌توان گفت منظور فاصله کمتر از یک وجب است.

ما همه این موارد را بر کراهت حمل می‌کنیم. همه این نشانه‌ها دلالت بر کراهت دارند. اولاً، استثنائات متعدد به این شکل در مورد محرمات وجود ندارد، اما در مورد مکروهات چنین استثنائاتی دیده می‌شود. در مسئله کراهت، شدت آن با کاهش فاصله بیشتر می‌شود. به این معنا که از پنج متر که هیچ کراهتی ندارد، تا موضع رحل یا عظم ذراع، هر چه فاصله کمتر شود، کراهت شدیدتر می‌شود. در پایین‌ترین حالت، یعنی فاصله کمتر از یک شبر، کراهت به شدیدترین حد خود می‌رسد.

محقق خویی(ره) این مسئله را بر حرمت حمل کرده است و معتقد است که استثنائات مکروه هستند، اما آنچه حرمت دارد، کمترین مقدار فاصله است که یک وجب می‌باشد. یعنی فاصله کمتر از یک وجب حرام است؛ زیرا تا یک وجب استثنا وجود دارد، اما کمتر از آن به معنای چسبیدن به یکدیگر است که این امر محتمل نیست، به‌ویژه در مورد نامحرم. چنین چیزی در عمل متعارف نیست و اگر هم اتفاق بیفتد، بسیار نادر است.

 


logo