1404/02/31
بسم الله الرحمن الرحیم
مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / جملات خبریه در مقام انشاء / ظهور در وجوب / کلام محقق عراقی
موضوع: مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / جملات خبریه در مقام انشاء / ظهور در وجوب / کلام محقق عراقی
کلام در منشأ ظهور صیغه امر و جملات خبریه در مقام انشاء در وجوب بود و جمله خبریه در مقام انشاء هم منشأ در وجوبش را بحث میکنند.
ظهور وضعی و انصرافی بیان شد.
امروز ظهور سوم را اشاره میکنیم: ظهور اطلاقی
اگر ما ظهور وضعی را نپذیریم بعید نیست ظهور اطلاقی را بپذیریم و قابل انکار نیست. مقتضای اطلاق و عدم قید به ترخیص به ترک دال بر وجوب است.
مرحوم آخوندان قلت گفتند: اطلاق مگر میتواند معنای خاص را اثبات کند؟ مقتضای اطلاق شمول و اعم است در حالی که در ما نحن فیه باید برای جامع طلب دلیل اطلاقی بیاوریم.
قلت: بله مثلاً اطلاق الصیغه دال علی الواجب العینی التعیینی النفسی.
بیان آقا ضیاء: حقیقت طلب ایجابی طلب مؤکد و اکید است ولی استحباب در او فقط یک اراده وجود دارد و تاکید اراده را حد نمیزند بلکه از سنخ خود اراده است و در مقام اثبات وجوب نیاز به قرینه زائده ندارد اما استحباب که ترخیص در ترک به اراده باید اضافه شود و از جنس اراده نیست و وجوب که عدم ترخیص در ترک است از سنخ اراده است اما استحباب از سنخ اراده نیست.
استحباب در مقام اثبات نیاز به بیان زائد دارد و ثبوتا وجوب نیاز به قید زائد ندارد و اثباتا نیاز به قید زائد ندارد اما استحباب نیاز به قید زائد دارد و در مقام اطلاق و عدم قید حمل بر وجوب میشود.
در پاسخ این فرمایش برخی اشکال کردند:
این فرمایش محقق عراقی با عرف نمیسازد که ندب قید زائدی دارد و عدم ترخیص از ترک از سنخ اراده نیست و عرف متوجه این سخنان نیست. و بعلاوه ماده نقض دارد و در واجب الوجود نباید نیاز به قید زائد داشته باشد و هرگاه گفته میشود وجود واجب الوجود به ذهن میآید و حال آنکه وجوب در هر صورتی نیاز به قید دارد.
پس واجب الوجود هم که وجوب مؤکد است نیاز به قید زائد دارد.
استاد: ما واجب را از سنخ وجوب قوی نداریم و با قائل به بینونت هستیم.
برخی از این ادعای آخوند دفاع کردند: مقتضای اطلاق و عدم ترخیض در ترک بر اساس مقدمات حکمت وجوب است و نمیتوان وجوب را انکار کرد و اشکال صاحب معالم هم بخاطر مشکله در ظهور بود نه اصل ظهور و فرمایش آخوند با ارتکاز هماهنگ است و اراده اکیده نیاز به بیان زائد ندارد و ارتکاز انسان هم همین مطلب را بیان میکند.
پس صیغه امر و خبر در مقام انشاء حمل بر وجوب میشود.
شاهد اول عرفی
موالی نیاز به تصریح برای وجوب ندارند اما اگر اراده استحباب دارند باید قید زائد را بیان کنند.
شاهد دوم عرفی
اقتضای مولویت مولا و عبودیت عبد عقلا اقتضا دارد که دال بر لزوم و وجوب باشد (از ارتکاز ایشان استفاده میکنیم).
لذا این اصل عقلایی سبب شده مولا بیان زائد نسبت به وجوب نداشته باشد و اگر ندب مراد او باشد بیان زائد نیاز دارد.
پس تا اینجا عرض شد اصل ظهور صیغه امر و خبر در مقام انشاء پذیرفته شد و اگر ترخیصی نیامد ظهور در وجوب دارد و این وجوب یا عقلی شد و یا مجعول شرعی شد (از باب عقل یا انصراف اطلاق).
راه حل محقق نائینی خوب است و از باب عقل حمل بر وجوب میکنیم و قضاء لحق مولویت باید امتثال وجوبی داشته باشیم.
ثمرات استفاده وجوب از عوامل مختلف چیست؟ در جلسه بعد مفصلاً مطرح خواهیم کرد.
نسبت به ظهور اطلاقی و انصرافی ثمرهای وجود ندارد (چون مثل هم هستند) اما نسبت به ظهور اطلاقی و وضعی و عقلی شکل میگیرد.