1404/02/24
بسم الله الرحمن الرحیم
مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / جملات خبریه در مقام انشاء / دیدگاه محقق خراسانی و نقد آن
موضوع: مباحث الفاظ / اوامر / صیغه امر / معنای صیغه امر / جملات خبریه در مقام انشاء / دیدگاه محقق خراسانی و نقد آن
کلام ما در ماده و صیغه امر بیان شد و استفاده وجوب از صیغه امر آیا به وضع و یا به اطلاق و یا به حکم عقل است؟
این اختلافات در بحث ماده امر بیان کردیم و دیگر مجدد بیان نمیکنیم و دیدگاه صاحب معالم هم بررسی شد.
جملات خبریه ای که در مقام انشاء و طلب و بعث استعمال میشوند.
ما به سه چیز سر و کار داریم
ماده امر
صیغه امر
جمله خبریه در مقام بعث
برخی قائلند این جمله ظهور در وجوب ندارد و مجمل میشود؛ در اینها معنا حقیقی اراده نشده چون کذب پیش میآید: مثلاً اگر بلل مردد خارج شد و حضرت فرمودند: یغتسل ممکن است فرد غسل نکرده باشد و منجر به کذب شود و معنا انشائی باقی میماند و اگر معنای انشائی باشد طلب وجوبی و یا ندبی و یا اصل طلب است؟ کدامیک از این سه وجود دارد سه قول داریم که منجر به مجاز گویی میشود و اقرب المجازات نداریم و هر یک ترجیح بلامرجح است پس باعث اجمال میشود.
المبحث الثالث: هل الجمل الخبریة آلتی تستعمل فی مقام الطلب والبعث ـ مثل: یغتسل، ویتوضأ، ویعید ـ ظاهرة فی الوجوب أو لا؟ لتعدد المجازات فیها، ولیس الوجوب بأقواها، بعد تعذر حملها علی معناها من الإخبار، بثبوت النسبة والحکایة عن وقوعها.[1]
مرحوم آخوند: به نظر ما ظهور در وجوب دارد و ظهور در وجوب اظهر و آکد از صیغه امر در وجوب است چون گویا اینقدر این خواسته مولا قوی است این عمل را به منزله محقق الوقوع تصور کرده است و شدت طلب را با اخبار به مخاطب میفهماند.
ما قرینه خاص داریم که در جمله خبریه در مقام انشاء حال اینها آیا در معنای خود استعمال شدند؟ و یا در معنای دیگر استعمال شدند؟ (مستعمل فیه آنها چیست؟)
الظاهر الأوّل، بل تکون أظهر من الصیغة، ولکنه لا یخفی إنّه لیست الجمل الخبریة الواقعة فی ذلک المقام ـ أی الطلب ـ مستعملة فی غیر معناها، بل تکون مستعملة فیه، إلّا إنّه لیس بداعی الأعلام، بل بداعی البعث بنحو آکد، حیث إنّه أخبر بوقوع مطلوبه فی مقام طلبه، إظهارا بإنّه لا یرضی إلّا بوقوعه، فیکون آکد فی البعث من الصیغة، کما هو الحال فی الصیغ الإنشائیة، علی ما عرفت من إنّها أبدا تستعمل فی معانیها الإِیقاعیة لکن بدواعٍ أخر، کما مر[2]
مستعمل فیه اینها و موضوع له آنها اخبار است نه انشاء.
ان قلت: اگر جمله خبریه در ثبوت نسبت و یا سلب نسبت استعمال شده باشد (اخبار) کذب است.
قلت: کذب جایی لازم میآید که داعی استعمال حکایت باشد و اگر مطابقت با خارج نبود کذب است اما داعی این استعمال انشاء و طلب است دیگر متصف به صدق و کذب نخواهد شد مثل کنایات که کثیر الرماد میگویند، و دال بر مهمان داری فرد است. و این معنای خود را دارد به داعی کثیر الضیف بودن و در کنایات هم ممکن است کذب باشد ولی مصتف به صدق و کذب نمیشود چون به داعی جود گفته شده و صدق و کذب نسبت به جود و عدم جود بیان میشود.
این جملات استعمال در معنای خودشان شدهاند ولی داعی حکایت نیست بلکه به داعی بعث به صورت آکد و اظهر.
آیا اینچنین جملهای ظهوری در وجوب برای چیست؟
1. عدم وجوب نیاز به بیان زائد دارد و وجوب نیاز به بیان زائد ندارد فلذا ظهور در وجوب دارد (للاطلاق)
جمله خبریه مردد بین طلب شدید و خفیف و جامع است؛ طلب جامع و خفیف نیاز به بیان زائده دارند اما طلب شدید با ابراز تحقق تناسب دارد فلذا للاطلاق حمل بر وجوب میشود.
اینکه برخی به مشهور نسبت دادند که قائل به اجمال در این مواضع شدند جهت اجمالش این است که معنای حقیقی اراده نشده و معانی مجازی اقرب به حقیقی نیستند حال آنکه طلب اکید را مرحوم آخوند اقرب المجازات دانستند.
آیت الله خوئی: ظهور جمله خبریه در وجوب را میپذیریم اما آکدیت آن را نمیپذیریم، جمله خبریه در مقام انشاء ظهور در وجوبی در عرض صیغه امر است؛ چون مبنای ما ابراز امر اعتباری نفسانی است و همانطور که صیغه امر برای ابراز است این جمله خبریه هم برای ابراز همان امر نفسانی است منتهی مبرز این دو تفاوت دارد.
استاد: اگر ادات تاکید بر سر جمله خبریه آمد تاکید میشود و لقائل که ابراز جمله خبریه آکد از صیغه امر است.
نفی آکدیت بنابر مبنای افرادی که مجمل دانستند و بنابر مبنای خود آخوند بررسی خواهد شد.