« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

مباحث الفاظ / اوامر / مادّه امر / طلب و اراده / نشو الاراده عن مصلحه فی نفسها از دیدگاه شهید صدر

 

موضوع: مباحث الفاظ / اوامر / مادّه امر / طلب و اراده / نشو الاراده عن مصلحه فی نفسها از دیدگاه شهید صدر

مرحوم شهید صدر در پایان بحثی که منجر به بحث جبر و تفویض و امر بین الامرین شد، متعرض نکته‌ای می‌شوند که در بحوث تبیین شده است.

ذکر بعض المحققین إمکان نشوء الإرادة والشوق عن مصلحة فی نفسها وجعلوا من تطبیقاته من یقصد عشرة أیام من أجل ان یصلی تماماً أو یصوم ومن دون غرض له فی البقاء عشرة أیام سوی ذلک وهو متقوم بنفس القصد والإرادة.[1]

برخی محققین فرموده‌اند ممکن است اراده و شوق از مصلحت در خود اراده شکل بگیرد. مثلاً اگر کسی قصد اقامه ده روز کند، بخاطر اینکه نماز را تمام بخواند و یا روزه بگیرد، قصد اقامه صرف می‌کند، در اینجا غرضش قائم به خود قصد ده روز است. مصلحت در اینجا خود ده روز است و مصلحت عمل در نفس قصد است.

واعترض علی ذلک المحقق العراقی (قده) بان الفعل والترک إذا کانا فی نظر الإنسان سیان فکیف تتعلق إرادته بأحدهما، وهل هذا الا ترجیح بلا مرجح؟ وفیما یلی نتحدث: أولا عن إمکان نشوء الإرادة عن مصلحة فی نفسها ثم نبحث عن الفرع المذکور وکیفیة تخریجه من الناحیة الفقهیة.[2]

محقق عراقی بر این مطلب اشکال کردند که اگر مصلحت در فعل و ترک نیست و خود قصد و اراده است، اگر فعل و ترک سیان و مساوی هستند، چرا قصد و اراده‌اش به قصد کردن تعلق گرفته است؟! این ترجیح بلا مرجح است، چون فعل بدون مرجح انتخاب شده است.

فنقول: الصحیح ان الحب والبغض والإرادة والکراهة آلتی هی من الصفات الحقیقیة ذات الإضافة لا تحصل الا علی أساس ما فی متعلقاتها من المصالح والملاکات لا من أجل ما ساقه المحقق العراقی (قده) کبرهان علی الاستحالة وهو لزوم الترجیح بلا مرجح لیقال ان المرجح لیکن هو المصلحة فی نفس الإرادة بل لحکم الوجدان الّذی هو المرجع فی تشخیص صغری العلیة والسببیة فی سائر الموارد بأن الشوق والإرادة وکذلک البغض والکراهة لا تتحقق الا علی أساس تشخیص الملاک من المصلحة أو المفسدة فی المتعلقات لأنها من الصفات ذات الإضافة والتعلق بغیرها فتنشأ عن ملاک فیه.[3] شهید صدر می‌فرمایند اولاً صحیح است که اراده منشأ مصلحت نفسی داشته باشد، ثانیاً این فرع فقهی را چطور حل کنیم.

به نظر ما صحیح این است که حب و بغض و اراده و کراهت، صفات ذات اضافه هستند و این چهار مورد زمانی شکل می‌گیرند که مصلحت آنها دارای ملاک باشد. وجدان در بحث علیت و سببیت حاکم قضیه است که شوق و اراده و بغض و کراهت به اعتبار متعلق آنها شکل می‌گیرد.

وأما علاج الفرع الفقهی المذکور والّذی قد یبرز کنقض علی دعوی استحالة نشوء الإرادة عن مصلحة فی نفسها فقد حاول المحقق العراقی (قده) أن یتخلص عنه بدعوی ان الإرادة والقصد أیضا ناشئة من مصلحة فی المتعلق الا أن المتعلق لبس هو الإقامة مطلقاً بل الحصة الخاصة منها وهو الإقامة القصدیة فالإقامة القصدیة أو هذا الباب من أبواب وجود الإقامة هی آلتی تکون مصبا للنکتة الداعیة للمکلف إلی ان یقصد الإقامة.[4]

ما باید در ادامه فرع فقهی را علاج کنیم که مصلحت در اراده ده روزه شد، محقق عراقی خواستند مشکله را اینطور حل کنند که بله اراده و قصد مصلحتش در متعلق آن است، اما متعلق، اقامه قصدیه است؛ لذا مکلف اقامه ده روزه داشته است، پس مصلحت در اقامه قصدیه است نه اراده صرف. پس نیت صرف الاقامه نیست، بلکه اقامه‌ای است که قصد شده است.

شهید صدر این فرع فقهی را تحلیل می‌کنند؛ پس شرط صحت صوم و صلاة کامل قصد اقامه است، اما اقامه شرط در صحت صوم و صلاة نیست، بلکه قصد موضوعیت دارد و سه صورت در ما نحن فیه تصویر می‌شود:

1. شرط نفس اقامه باشد لاغیر؛ اگر اینگونه باشد در اکثر فروض به مشکل برمی‌خوریم.

الف) گاهی غرض مسافر به صوم در اقل از ده روز تعلق می‌گیرد، مثلاً پیر مرد یا پیر زنی است که روزه برای او مشکل دارد، در این صورت صحت صومش متوقف بر وقوع اقامه از او است یا نه؟ خارجا اقامه در ده روز لازم نیست و قصد اقامه کافی بود ولو اقامه کاملاً محقق نشود؛ در این صورت نماز و روزه فرد صحیح می‌شود چون صرف قصد محقق شده است.

اگر روزه بگیرد و از اقامه عدول کند، غرضش حاصل شده است و روزه‌اش صحیح می‌شود و اگر برای او قصد اقامه ده روز کند و بخاطر غرض نماز و روزه کامل، در اینجا اراده از مصلحتی در خود قصد و اراده شکل گرفته و گفتیم محال است چون اراده به خود قصد و اراده بازگشت. (مشکله اول)

ب) گاهی قصد دارد در جایی ده روز نماز کامل بخواند و روزه کامل بگیرد. اینجا جامعی بین دو فرد است، یا یک نماز چهار رکعتی بخواند و قصد ده روز هم کرده است و یا ده روز خارجا اقامه داشته باشد و قصد اقامه هم داشته باشد روزه‌اش صحیح است. معمولاً فرد اول محقق می‌شود و آن نماز چهار رکعتی است تا روزه ده روزه، در این حال اثری برای فرد دوم نیست و با نماز چهار رکعتی نماز و روزه‌اش صحیح است و قصد اقامه باز هم منشأش قصد اقامت و یک نماز چهار رکعتی شده است. دیگر نیاز به اقامه ده روز هم در این فرض نیست و این فرض هم محال است چون منشأ اراده و قصد خود قصد شد.

بنده عرض می‌کنم قصد به ضمیمه نماز چهار رکعتی استحاله ندارد.


logo