1403/10/23
بسم الله الرحمن الرحیم
مباحث الفاظ / اوامر / معنای ماده امر / دیدگاه مرحوم امام خمینی
موضوع: مباحث الفاظ / اوامر / معنای ماده امر / دیدگاه مرحوم امام خمینی
کلام ما در ماده امر بود که ماده امر برای چه معنایی وضع شده و دراین زمینه سه قول را بیان کردیم، قول صاحب فصول و مرحوم آخوند و مرحوم آیت الله خویی بیان شد.
بیان مرحوم امام خمینی
قول چهارم، قول مرحوم امام خمینی در تهذیب الاصول است که ایشان اشتراک لفظی و معنوی ماده امر را بیان کرده و بر هر دو معنا و هر دو قول اشکال میکنند و در پایان وجه دیگری را بیان میکنند.
اعلم أنّ المعروف بین الاُصولیین أنّ لفظ الأمـر مشترک لفظـی ـ بما أ نّـه لفـظ واحـد ـ بین الطلب الـذی هـو أمـر حـدثی وقابل للتصریف وبین غیره الذی لیس کذلک. و عن بعضهم: أ نّه مشترک معنوی بینهما ولکنّه غفلة وذهول؛ لامتناع وجود جامع حقیقی بین الحدث وغیره. وعلی فرض وجوده لایکون حدثیاً حتّی یقبل الاشتقاق إلاّ بنحو من التجوّ
کما أنّ القول باشتراکه لفظاً غیر صحیح؛ إذ الموضوع للحدث هی المادّة الساریة فی فروعها آلتی لم تتحصّل بهیئة خاصّة، بل خالیة عن جمیع الفعلیات والتحصّلات. والموضوع لمعان آخر هو لفظ الأمر جامداً المتحصّل بهیئة خاصّة، کلفظ الإنسان والحیوان.[1]
بیان اصولیون معروف این است که لفظ امر مشترک لفظی است بین طلب که معنای حدثی و قابل تصریف است و بین غیر این معنا که معنای حدثی و قابل تصریف نیست حال یا غیر طلب شأن است (فصول) و یا شیء باشد (محقق خراسانی). پس ماده امر دو وضع علی المعروف دارد.
لفظ امر مشترک است اما دو معنا دارد؛ مثلاً عین مشترک لفظی است بین 7 تا 70 معنا. اما در ما نحن فیه ماده امر برای یک معنای طلب وضع شده و در این وضع حدثی است و تصریف میشود و در وضع دوم برای یک معنای دیگر وضع شده که خصویات معنای اول را ندارد.
برخی هم گفتند ماده و لفظ امر مشترک معنوی بین این دو است (طلب و شأن یا شیء)، در مشترک لفظی تعدد وضع است و لفظ مشترک است اما در مشترک معنوی یک وضع داریم و یک معنا داریم و معانی دیگر متعدد از مصادیق معنای جامع وحدانی فوقانی هستند. این بزرگوار به هر دو قول مناقشه میکنند.
مناقشه بر مشترک معنوی
آقایانی که قائل به مشترک معنوی هستند غافل شدند از اینکه جامع حقیقی بین حدث و غیر حدث نمیتوان تصویر کرد که معانی متعدد مصداق آن باشند. و بر فرض جامع فوقانی وجود داشته باشد دیگر جامع حدثی نیست و اگر بخواهد جامع باشد و آن شیء یا شأن مصداق آن باشد دیگر حدثی نیست و قابلیت اشتقاق نمیتواند داشته باشد. گویا جامع فوقانی به اعتبار اینکه بر طلب صدق میکند، معنای حدثی داشته باشد و به اعتبار صدق بر غیر طلب حدثی نمیتواند باشد. پس جامع فوقانی هم باید معنای حدثی داشته باشد و هم نداشته باشد و جمع بین ضدین در مورد واحد امکان ندارد.
ایشان یک طرف قضیه را فرمودند ولی بیان ما شامل طرفین میشود.
اما مشترک لفظی هم صحیح نیست؛ چون آنچه موضوع حدث است و برای حدث است، یک مادهای است که در تمام فروع جریان دارد (فروع: ماضی، مضارع، امر و ...) و آن ماده هیئت خاصی هم ندارد؛ مثلاً امر نیست چون امر مصدر است و باید گفت أ (همزه) و میم و راء بلکه هیچ فعلیتی ندارد. این وضع برای معنای طلب اما وضع برای معنای دیگر یعنی لفظ أمری که جامد است و هیئت مخصوص به خود را دارد. مثل لفظ انسان و حیوان که دو لفظ جامد هستند که هیئت مخصوص به خود را دارند. در ما نحن فیه هم امر به معنای شأن هیئت مخصوص خود را دارند، پس یک وضع هیئت مخصوص خود را دارد و دیگری هیئتی ندارد و این دو یک سبیل ندارند که مشترک لفظی باشند، مثل عین نیستند که برای چند چیز وضع شده باشد. پس اشتراک لفظی برای این دو معنا ندارد چون دو وضع در عرض هم هستند. شاید قائل به اشتراک لفظی ماده مشتقات را مصدر گرفته است و أمر را به معنای طلب گرفته است و همین کلمه امر به معنای شأن یا شیء است.
بنده عرض میکنم اگر ما مشترک لفظی را پذیرفتیم چه اشکالی دارد در دو وضع مختلف دو کیفیت مختلف داشته باشد؟ نهایتاً ما أمر مصدر را میپذیریم که برای طلب وضع شده و برای شأن وضع شده است.
وقتی میگوییم امر فلان زیدا، از تبادر هم استفاده میکنیم؛ جامع اسمی بین هیئات صیغههای خاصه متبادر میشود، حال هر معنایی داشته باشد نه طلب و اراده مظهره، بعث و امثاله ما میبینیم هیئات مختلف که هر کدام معانی مختلفی دارند از مجموعه آنها معنای جامعی را انتزاع میکنیم، که معنای اسمی هستند و هر کدام از این هیئات (اسم فاعل و مفعول و..) داخل در معنای موضوع له نیستند، بلکه از مجموعه این هیئات جامعی اسمی انتزاع میکنیم و ماده امر برای آن معنا وضع شده است. معنای ماده امر مفهومی اسمی مشترک بین تمام هیئات است.
فإن قلت: البحث فی لفظ الأمر الذی له معنی اشتقاقی، وما ذکرت من الجامع یستلزم کونه غیر قابل للتصریف.[2]
إن قلت: بحث در لفظ امری است که معنای اشتقاقی دارد، و أمر جامد قابلیت تصریف ندارد اشتراک را چطور بین این دو ایجاد میکنید؟ استاد: چرا این جامع غیر اشتقاقی بشود؟
قلت: اشتقاق از آن صحیح است پس از این معنای طلب از این هیئات مفهومی اسمی انتزاع میشود و از معانی دیگر هم مفهومی اسمی انتزاع میشود؟
استاد: آن مفهوم اسمی منتزع چیست؟ نمیتوان گفت چیزی هست و ما نمیدانیم. طبق اقوال قبلی جامع حقیقی است ولی طبق فرمایش ایشان جامع حقیقی نیست و جامع انتزاعی است.
تا اینجا ماده امر تمام شد و در جلسه آینده وارد معنای اصطلاحی مادهی امر میشویم.