« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/08/07

بسم الله الرحمن الرحیم

فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / زیارت / زیارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) / ادلّه استحباب زیارت پیغمبر اکرم

 

موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / زیارت / زیارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) / ادلّه استحباب زیارت پیغمبر اکرم

کلام در فقه شعائر، بحث شدّ رِحال است. به مناسبت بحث زیارت، و اصل بحث، زیارت امام حسین (علیه السلام) می‌باشد. به عنوان مقدمه بحث گفتیم تمام پیروان اسلام قائل به این هستند که سفر برای زیارت کردن پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و اولیای الهی مطلوب است، الا وهابیت، که قائل هستند به اینکه حتی شدّ رِحال برای زیارت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هم جایز نیست و به حدیث لا تشد الرحال الا الی ثلاثه مساجد تمسک کرده‌اند، که توضیحاتش گفته شد.

در ادامه، فرمایشاتی از آیت الله سبحانی (حفظه الله) گفته شد که شدّ الرحال الی زیارت النّبی بین اوهام الوهابیه و حقائق الاسلام. در این باره، به چند نکته از کلام ایشان اشاره می‌کنیم.

استحباب زیارت قبر النبی (صلی الله علیه و آله و سلم)

زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مستحب است و ایشان می‌فرمایند ائمه مذاهب اربعه، اصحاب سنن و مثانی احادیث متعددی نقل کرده‌اند که به استحباب زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تأکید می‌کند. مثل این جمله و روایت معروف که حدود 40 محدث و حافظ از ائمه حدیث، آن را نقل کرده‌اند. من زار قبری کنت له شفیعاً و من مات فی احد الحرمین بعثه الله عز و جل فی الآمنین یوم القیامه.[1] هر کسی قبر من (پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را زیارت کند، شفاعت من برای او واجب و لازم خواهد شد. ایشان چند نفر از قدماء محدثین را که در صدر اول بودند، نقل می‌کنند.

1- ابن ابی الدنیا ابوبکر عبدالله بن محمد قرشی متوفای 281

2- محمد بن اسحاق ابوبکر نیسابوری (ابن خزیمه) متوفای 311

3- دارقطنی متوفای 358

4- بیهقی متوفای 458

5- قاضی عیاض مالکی متوفای 544

6- حافظ ابن عساکر متوفای 571

7- ابن جوزی متوفای 597

پس اینکه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند من زار قبری، آیا فقط به کسانی که در مدینه باشند، اختصاص دارد؟ خیر. اتفاقاً تشویق است برای کسانی که دور هستند، تا رنج سفر را به جان بخرند و به خاطر وجبت له شفاعتی، به زیارت قبر ایشان بیایند.

سيرة المسلمين في السفر لزيارة قبر النبي (صلى الله عليه وآله وسلم) و آله (عليهم السلام) و غيرهم

مقام پنجم: سیره مسلمانان هم در طول تاریخ و قرون متمادی، در سفر برای زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، قبر اهل بیت (علیهم السلام)، قبر اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و قبر صالحین از اقاربشان همین بوده است و آیت الله سبحانی (حفظه الله) چند نمونه را ذکر می‌کنند.

1. سفر السيدة فاطمة الزهراء (عليها السلام) لزيارة قبر حمزة سيد الشهداء في أُحد[2]

نمونه اول: حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) که سیره‌شان این بوده که به زیارت قبر حضرت حمزه در احد می‌رفتند و حاکم نیسابوری در مستدرک خود از امام سجاد (علیه السلام) از امام حسین (علیه السلام) نقل می‌کند که أَنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ النَّبِيِّ، صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ كَانَتْ تَزُورُ قَبْرَ عَمِّهَا حَمْزَةَ كُلَّ جُمُعَةٍ فَتُصَلِّي وَتَبْكِي عِنْدَهُ،[3] حضرت زهرا (سلام الله علیها) هر جمعه به زیارت قبر حضرت حمزه می‌رفتند. حاکم می‌گوید روات این حدیث هم، ثقات هستند. بین مدینه و احد حدود 12 کیلومتر است، که در آن زمان، سفر حساب می‌شده و راه و مسافت زیادی بوده است. بنابراین، آیا می‌شود ایشان را متهم کرد به اینکه این عمل حرام بوده و ایشان دانسته یا ندانسته رعایت نمی‌کرده‌اند؟!

سفر عائشة إلى زيارة قبر أخيها

نمونه دوم: عایشه که به زیارت قبر برادرش می‌رفته است. توفی عبدالرحمن بن ابی بکر (برادر محمد بن ابی بکر، برادر عایشه) فحمل الی مکه فدفن فی‌ها، در حبشه فوت شد و بدنش را به مکه بردند و در آنجا دفن کردند. عایشه به مکه رفت. اتت قبر عبدالرحمن بن ابی بکر و اشعاری هم سرود.

ثمّ قالت: والله لو حضرتك ما دفنت إلاّ حيث مت، ولو شهدتك ما زرتك. والمتبادر من العبارة أنّها لمّا قدمت مكة ذهبت إلى زيارة قبر أخيها لا أنّها مرّت عليه عفواً في طريقها إلى مكة.

وأمّا قولها: «ولو شهدتك لما زرتك» فهو بمعنى : بما أنّي لم أُؤدّ حقّك في حال حياتك، فلذلك أزورك بعد مماتك، ولو كنت مؤدّية لحقّك لما تحمّلت عبء زيارتك.[4]

می‌گوید اگر من بودم، دفن نمی‌شدی، مگر همان جایی که مردی (حبشه) و بدنت را به مکه منتقل نمی‌کردم. و اگر من شاهد فوت تو بودم، تو را زیارت نمی‌کردم. چون من حق تو را در حال حیاتت ادا نکردم. لذا بعد از فوتت به زیارتت آمده‌ام. و اگر حق تو را ادا کرده بودم، سختی زیارتت را به جان نمی‌خریدم.

سفر بلال إلى المدينة لزيارة قبر النبي (صلى الله عليه وآله وسلم)

نمونه سوم: بلال برای زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه سفر کرد. ابن عساکر نقل می‌کند که أنّ بلالاً رأى في منامه النبي (صلى الله عليه وآله وسلم)وهو يقول: له ما هذه الجفوة يا بلال! أما آنَ لك أنْ تزورني يا بلال! فانتبه حزيناً وَجِلاً خائفاً، فركب راحلته و قصد المدينة، فأتى قبر النبي (صلى الله عليه و آله و سلم) فجعل يبكي عنده و يمرّغ وجهه عليه، فأقبل الحسن و الحسين، فجعل يضمّهما و يقبّلهما.[5]

بلال پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را در خواب دید که حضرت به او اینگونه فرمود: این چه جفایی است ای بلال؟ آیا وقتش نرسیده که به زیارت من بیایی؟ حزین و ترسان و خائف آمد و صورتش را به خاک قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌سائید و متبرک می‌کرد.

إبراد عمر بن عبدالعزيز بالسلام على رسول الله (صلى الله عليه وآله وسلم)

خلیفه شما (سنی‌ها و وهابی‌ها) عمر بن عبدالعزیز از شام پیک می‌فرستاد که به مدینه برو و از طرف من به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سلام برسان.

سبکی فسفر بلال في زمن صدر الصحابة، و رسول عمر بن عبدالعزيز في زمن صدر التابعين من الشام إلى المدينة، لم يكن إلاّ للزيارة و السلام على النبي (صلى الله عليه وآله وسلم) و لم يكن الباعث على السفر غير ذلك لا من أمر الدنيا، و لا من أمر الدين، لا من قصد المسجد، و لا من غيره، و إنّما قلنا ذلك لئلاّ يقول بعض من لا علم له: إنّ السفر لمجرّد الزيارة ليس بسنّة! و سنتكلّم على بطلان ذلك في موضعه.[6]

سفر كعب الأحبار إلى المدينة لزيارة قبر النبي (صلى الله عليه و آله و سلم) بدعوة من الخليفة

نمونه پنجم: واقدی در فتوح الشام نقل کرده که سفر کعب الاحبار به مدینه برای زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به دعوت من الخلیفه، خلیفه در بیت المقدس با کعب الاحبار دیدار کرد. و به او گفت تو با من به مدینه سفر کن و قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را زیارت کن.

سفر أئمة الحديث لزيارة الإمام الرضا (عليه السلام)

نمونه ششم: حاکم نیشابوری در تاریخ نیشابور می‌گوید سمعت ابابکر محمد بن المؤمل ابن الحسن بن عیسی یقول خرجنا مع امام اهل الحدیث ابی بکر بن خزیمه (استاد بخاری) و عدیله ابی علی الثقفی (باجناقش) مع جماعه من مشایخنا، ابن خزیمه و جماعتی از مشایخ ما. و هم إذ ذاك متوافرون إلى زيارة قبر علي بن موسى الرضا بطوس،[7] جمع زیادی جمع شده بودند. به نیت زیارت قبر امام رضا (علیه السلام) به طوس آمدیم. فرأیت من تعظیمه (ابن خزیمه)، من تعظیم ابن خزیمه را دیدم. به اندازه‌ای برای آن بقعه تواضع و تعظیم و تضرع می‌کند، که اسباب حیرت‌مان شد.

در بین سنی‌ها 3 نفر، از مهمترین رجالیان سند احادیث‌شان هستند.

1- ذهبی در میزان الاعتدال لسان المیزان

2- ابن حجر عسقلانی در تهذیب التهذیب

3- ابن حبان در الثقات که وقتی به حرف عین می‌رسد، اسم امام رضا (علیه السلام) را به زبان آورده و می‌گوید علی بن موسی الرضا من سَادَات أهل الْبَيْت وعقلائهم وَجلة الهاشميين ونبلائهم يجب أَن يعْتَبر حَدِيثه و قبره بسناباذ خَارج النوقان مَشْهُور،[8] معلوم می‌شود منطقه حرم را سناباد می‌گفتند.

قد زرته مرَارًا كَثِيرَة وَمَا حلت بِي شدَّة فِي وَقت مقَامي بطوس فزرت قبر عَليّ بن مُوسَى الرِّضَا صلوَات الله على جده وَ عَلِيهِ و دعوت الله إِزَالَتهَا عَنى إِلَّا أستجيب لي و زالت عَنى تِلْكَ الشدَّة وَ هَذَا شَيْء جربته مرَارًا فَوَجَدته كَذَلِك أماتنا الله على محبَّة المصطفي و َأهل بَيته صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ الله عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِم أَجْمَعِينَ.

إطباق المسلمين على جواز السفر لزيارة قبر النبي (صلى الله عليه و آله وسلم)

مسلمانان بر این مطلب اجماع دارند، الا وهابی‌ها. ایشان بعضی از موارد را آورده‌اند و در اینجا به یک مورد از آن اشاره می‌کنیم.

سبکی می‌گوید ما از قدیم شاهدیم و همچنین علما هم از اعصار گذشته حکایت کرده‌اند که اگرچه مسیرشان نباشد، اما در عین حال، این کار را می‌کنند و به زیارت قبر نبی گرامی اسلام می‌رفتند. و مسافت‌های طولانی را طی می‌کنند. و اموال و دارایی و خون قلبشان را در راه رفتن به زیارت می‌دهند. معتقدين أنّ ذلك قربة وطاعة. در طول سال‌ها. و فیهم العلماء و الصلحاء و غیرهم، یستحیل ان یکون خطأ، محال است که خطا باشد.

ممکن است کسی بگوید سفر این علما و خوبان به مدینه به قصد نماز در مسجد بوده است. فإنّ المنازعة فيما يقصده الناس مكابرة في أمر البديهة، فمن عرف الناس أنّهم يقصدون بسفرهم الزيارة من حين يعرجون إلى طريق المدينة، و لا يخطر غير الزيارة من القربات إلاّ ببال قليل منهم، و لهذا قلّ القاصدون إلى بيت المقدس مع تيسّر إتيانه، و إن كان في الصلاة فيه من الفضل ما قد عرفت، فالمقصود الأعظم في المدينة، كما أنّ المقصود الأعظم في مكة، الحج أو العمرة.

به آنها بگویید کجا می‌روید؟ می‌گویند به مدینه. بگویید برای چه؟ می‌گویند 2 رکعت نماز در مسجد بخوانیم یا به زیارت رسول الله می‌رویم. و لهذا ، چرا زیاد به بیت المقدس نمی‌روند، در حالیکه در آن زمان، رفتنش آسان بوده است. این همه که بار سفر می‌بندند و به مدینه می‌روند، به خاطر زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) است.

اهمیت زیارت قبر نبی مکّرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در عبارات علمای عامه

آیت الله سبحانی (حفظه الله) موارد متعددی از عبارت‌های علما را نقل می‌کنند که به این مطلب تأکید دارند.

1. مثلاً شیخ محمد خطیب شربینی می‌گوید اما زیارته فمن اعظم القربات للرجال و النساء وألْحقَ الدمنهوري به قبور بقية الاَنبياء والصالحين والشهداء وهو ظاهر.

2. قال الشيخ عبد الرحمن شيخ زاده (ت 987هـ): من أحسن المندوبات، بل يقرب من درجة الواجبات زيارة قبر نبينا وسيدنا محمد_ صلى الله عليه وآله وسلم _ وقد حرّض _ عليه السلام_ على زيارته وبالغ في الندب إليها.[9] نزدیک به این است که واجب باشد.

3. قال الشيخ حسن بن عمار الشرنبلالي: زيارة النبي صلى الله عليه و آله و سلم من أفضل القربات و أحسن المستحبّات تقرب من درجة ما لزم من الواجبات، فإنّه _ صلى الله عليه و آله وسلم _ حرّض عليها و بالغ في الندب إليها. قال صلى الله عليه و آله و سلم: «من وجد سعة فلم يزرني فقد جفاني» و قال صلى الله عليه و آله و سلم: «من زار قبري وجبت له شفاعتي». و قال صلى الله عليه و آله و سلم: «من زارني بعد مماتي فكأنّما زارني في حياتي» إلى أن قال: وممّا هو مقرر عند المحقّقين أنه صلى الله عليه و آله و سلم حيّ يُرزق ممتّع بجميع الملاذ و العبادات، غير أنّه حجب عن أبصار القاصرين عن شرف المقامات.[10]

اگر توسعه‌ای در زندگی کسی باشد و تمکن داشته باشد و به زیارت قبر من نیاید، به من جفا کرده است. من زار قبری وجبت له شفاعتی من زارنی بعد مماتی فکانما زارنی فی حیاتی.

آیت الله سبحانی (حفظه الله) 22 مورد از عبارت‌های بزرگان سنی‌ها را نقل کرده‌اند و ما به چند مورد اشاره کردیم.

پس سیره عملیه حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) این گونه بوده است. عایشه که نزد شما آنقدر جایگاه دارد، قبر برادرش و بلال، صحابی جلیل القدر شدّ رِحال کرده و قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را زیارت کردند.

عمر بن عبدالعزیز، خلیفه شما از باب نیابت او از شام به مدینه پیک می‌فرستاد. خلیفه دوم شما کعب الاحبار را دعوت می‌کند که از بیت المقدس برای زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به مدینه بیا و علما و حفاظ و صلحا و سیره مسلمانان و سلف صالح، قائل بودند به اینکه سفر برای زیارت قبر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و انبیا و اولیا حرام نیست، بلکه مطلوب است و هر که قائل به حرمت شود، خطا کرده و ما سیره تمام مسلمانان را می‌بینیم که این‌گونه است. همچنین سیره تمام اهل ملل و ادیان و بلکه سیره تمام عقلا این است که بر سر قبر اموات‌شان می‌روند.

اینکه انسان بخواهد بر سر قبر عزیزی برود و برای او طلب رحمت الهی کند، امری است که هیچ دینی با آن مخالفت نکرده، الا وهابیت.


logo