« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/11/03

بسم الله الرحمن الرحیم

فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / تقیّه / اقسام اربعه تقیه / تقیه مداراتی در واجبات / روایات دال بر عدم اجزاء صلاة تقیه ای

 

موضوع: فقه شعائر / بررسی مصادیق شعائر / تقیّه / اقسام اربعه تقیه / تقیه مداراتی در واجبات / روایات دال بر عدم اجزاء صلاة تقیه ای

کلام ما در بحث تقیه پس از گذر از چندین بحث به بحث این رسید که نمازی که با اهل سنت خوانده شود مجزی است یا خیر. کلام در ادله عدم اجزاء چنین نمازی بود و در این زمینه کلام صاحب جواهر بیان شد که ایشان فرمودند: هذا کله فی الصلاة خلف الإمام المرضی وأما لو کان الامام ممن لا یقتدی به لأنه مخالف وجبت القراءة فی الصلاة خلفه تقیة کما صرح به جماعة من الأصحاب بل لا أجد فیه خلافا بینهم.[1]

در ادامه سخن ایشان به این روایت رسیدیم؛ کخبر أحمد ابن عابد ونحوه یجب طرحهما بعد إعراض عامة الأصحاب عنهما کما اعترف به فی الحدائق، أو حملهما علی فعل صلاة غیر هذه الصلاة، لعلم الامام علیه‌السلام بضرر أو مصلحة فی خصوص السائلین حتی فی القراءة خفیا کما یومی الیه فی الجملة صحیح معاویة بن وهب بل وخبر إسحاق بن عمار فی المقام، بل وغیرهما فی غیره، أو علی إرادة القراءة خفیا بناء علی أنها لا تنافی الإنصات، أو علی إرادة القراءة بعد الإنصات کما عساه یومی الیه فی الجملة صحیح ابن وهب أیضا المشتمل علی قصة ابن الکواء مع أمیر المؤمنین علیه‌السلام أو غیر ذلک.[2]

خبر احمد ابن عابد در مستدرک آمده است البته مستدرک راوی را احمد بن عائذ می‌داند که ظاهراً عائذ صحیح است و بخاطر نبود نقطه در کتب این اختلاف‌ها پیش آمده است. شیخ هم از سعد بن عبدالله این روایت را نقل کرده است و بین شیخ و سعد هم فاصله است که شیخ در مشیخه این فاصله را اشاره کرده است و دو طریق دارند.

الف) از سعد ابن عبد الله از موسی بن الحسن

ب) از سعد بن عبدالله از حسن بن علی از احمد بن هلال

سند دوم موثقه احمد بن هلال است. و مشکل سندی ندارند و فقط اشکال در مذهب احمد بن هلال است ولی ثقه است.

۷۳۱۶ ۲ ـ الشیخ فی التهذیب: عن سعد بن عبد الله، عن موسی بن الحسن والحسن بن علی، عن أحمد بن هلال، عن أحمد بن محمد بن أبی نصر، عن أحمد بن عائذ قال: قلت لأبی الحسن (علیه السلام): أدخل مع هؤلاء فی صلاة المغرب، فیعجلون إلی من أن أُؤذن وأُقیم، فلا أقرأ شیئاً، حتی إذا رکعوا وأرکع معهم، أفیجزئنی ذلک؟ قال: نعم.[3]

راوی سؤال کرد: من با اهل سنت نماز مغرب می‌خوانم و آنها در زمان مغرب اقامه نماز می‌کنند و سریع نماز را می‌بندند و من فرصت اذان و اقامه پیدا نمی‌کنم آیا این مجزی است برای من؟ حضرت فرمودند بله. و صاحب جواهر می‌فرمایند اینچنین روایات باید طرح شود چون عموم اصحاب ما از این روایات اعراض کردند. حدائق هم چنین اعراض کرده است. و یا حمل کنیم بر نمازی غیر از این نماز جماعت (یعنی نماز فرادای تو صحیح است).

سپس صاحب جواهر می‌فرمایند: حمل کنیم این نماز را بر غیر این نماز یعنی؛ نمازی غیر از نماز سنی‌ها می‌خواند و نماز خود را می‌خواند چون امام می‌داند قرائت خفیه او نیز برایش ضرر داشته است و امام علم داشته‌اند که قرائت برایش مضر بوده و نماز با سنی‌ها را اثبات نکرده است.

سپس ایشان به صحیحه معاویة ابن وهب اشاره می‌کنند؛ 2 ـ وبإسناده عن الحسین بن سعید، عن حمّاد بن عیسی، عن معاویة بن وهب، عن أبی عبدالله (علیه السلام)، قال: سألته عن الرجل یؤمّ القوم وأنت لا ترضی به فی صلاة یجهر فی‌ها بالقراءة؟ فقال: إذا سمعت کتاب الله یتلی فأنصت له، فقلت: فإنّه یشهد علی بالشرک، فقال: إن عصی الله فأطع الله، فرددت علیه، فأبی أن یرخّص لی، فقلت له: أُصلّی إذن فی بیتی ثمّ أخرج إلیه؟ فقال: أنت وذاک، قال: إنّ علیا (علیه السلام) کان فی صلاة الصبح فقرأ ابن الکوّا وهو خلفه: ﴿وَلَقَدْ أُوحِی إِلَیک وَإِلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِک لَئِنْ أَشْرَکتَ لَیحْبَطَنَّ عَمَلُک وَلَتَکونَنَّ مِنَ الخَاسِرِینَ﴾. فأنصت علی (علیه السلام) تعظیماً للقرآن حتی فرغ من الآیة ثم عاد فی قراءته، ثم أعاد ابن الکوا الایة فأنصت علی (علیه السلام) أیضاً ثم قرأ، فأعاد ابن الکوا فأنصت علی (علیه السلام) ثم قال ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ وَلا یسْتَخِفَّنَّک الَّذِینَ لا یوقِنُونَ ﴾[4] ثم أتمّ السورة ثم رکع، الحدیث.[5]

شیخ هم در تهذیب و استبصار از حسین بن سعید ذکر کرده و سند شیخ به ایشان صحیح است و صحیحه نیز می‌باشد.

در این صحیحه اشاره دارد به عدم اجزاء نماز؛ از امام صادق سؤال کرده است از فردی که امامت دارد و در صبح یا مغرب و عشاء امامت دارد (صلاة جهری) حضرت فرمودند: وقتی شنیدی کتاب خدا تلاوت می‌شود گوش کن، گفتم: او بر علیه من به شرک شهادت می‌دهد. فرمودند: او اگر معصیت کرد تو اطاعت خدا کن. باز سؤال کردم و آقا از ترخیص ایجاد کردن برای من اباء کردند و گفتم پس من در خانه نماز می‌خوانم و بعد در جماعت آنها شرکت می‌کنم، حضرت فرمودند: تویی و او و این کار تو اشکال ندارد و حضرت تعریف کردند ابن کواء امیر المومنین نماز می‌خواند و این آیه را تلاوت کرد (آیه سوره زمر) و حضرت سکوت کردند تا آیه خواندن او تمام شد و حضرت دوباره سوره را تلاوت کردند و ابن کواء مجدد آیه خواند و حضرت سکوت کردند و تا سه مرتبه این اتفاق افتاد و سپس حضرت آیه سوره مبارکه روم را تلاوت فرمودند و سوره را تمام کردند و رکوع انجام دادند.

مرحوم صاحب جواهر این روایت را مؤید برای عدم اجزاء بیان می‌کنند.

گفتگو بین استاد و رفقای بحث بر سر اینکه حضرت امیر امام بودند یا مأموم بودند؟ نماز خودشان را ظاهراً حضرت می‌خواندند و این قضیه پیش آمده است و انصات میان سوره اشکال ندارد. و اینطور باید استفاده کرد نماز با انصات صحیح بوده پس نماز تو که سکوت کردی هم صحیح است و از این جهت از این حدیث صاحب جواهر استفاده کردند.

می‌شود اینطور نگاه کرد که: پشت سر امام سنی که نماز خواندی ساکت باش و امام سنی شهادت شرک به می‌دهد و حضرت فرمودند تو اینطور رفتار نکن. و هو خلفه هم یعنی امیر المومنین پشت سر ابن کواء بودند و این قضیه اتفاق افتاد و ابن کواء با آن آیه به حضرت کنایه می‌زد و حضرت در نماز با آیه‌ای پاسخ او را دادند.

حضرت تعظیما للقرآن سکوت می‌کردند و شاید استفاده از این حدیث محدود شود به انصات در بین نماز باعث بطلان نماز نمی‌شود. برداشت ما این است که ابن کواء مخالف امیر المومنین بوده است.

صاحب وسائل نیز اینطور می‌گویند: شیخ می‌گوید این روایت یا تقیه‌ای است و حضرت هم نماز خودشان را خواندند و مأموم بودند و نماز خودشان را می‌خواندند.


logo