درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
99/10/09
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم پوشیدن لباس مختص مرد برای زن و بالعکس
پوشیدن لباس مختصِّ مرد برای زن و بالعکس چه حکمی دارد؟
صاحب عروه میفرمایند این کار حرام است و آیتالله خویی میفرمایند بنا بر قول أشهَر اینگونه است. البته روایاتی را در این زمینه اشاره کردیم و سنداً و دلالتاً در موردش بحث کردیم و گفتیم که در این حالت نماز باطل نیست، حتی اگر پوشیدن آن لباس حرام باشد.
فیهِما یعنی لباس شهرت و لباس تشبُّه. ایشان میفرمایند چه لباس تشبه و چه لباس شهرت بپوشد، نمازش باطل نیست. البته باطل بودن و نبودن نماز در فرضی است که پوشیدنش حرام باشد، وإلّا اگر پوشیدنش حرام نباشد، وجهی برای بطلان تصور نمیشود. مثل همه لباسهایی که انسان میپوشد و اگر ستر ساتریت را داشته باشد، کافی است.
سؤال: آیا لباس شهرت و لباس تشبه علاوه بر حرمت مانعیت دارند یا ندارند؟ حرمت یک امر تکلیفی و مانعیت یک امر وضعی است.
سؤال: آیا لباس شهرت و لباس تشبه از نظر حکم وضعی مانعیت دارند یا ندارند؟ کاشف القطاء در کشف القطاء میفرمایند بین حرمت و مانعیت ملازمه است (البته حرمت نفسی). اما آیتالله خویی و بسیاری از آقایان دیگر میفرمایند بین حرمت و مانعیت ملازمه نیست. چون اگر نهی نسبت به امر خارج از حقیقت نماز باشد، مقتضی فساد نماز نیست. مثلاً در نماز نظر کذایی به اجنبیه حرام است، ولی اگر نماز بخواند و نظر کذایی هم به اجنبیه کند، میگویند نمازش باطل نیست، ولی در ضمن نماز یک کار حرام انجام داده، ولی حقیقت نماز چیز دیگری است.
آیتالله خویی میفرمایند به طور مثال یک ساتر بالفعل غیر از این لباس مُحرَّمِ فرضی دارد، یعنی مثلاً مرد لباسش درست است ولی روی آن لباس، کت زنانه میپوشد یا زن زیر چادر، لباس کاملاً مردانه میپوشد، اگر واقعاً غیر از لباس شهرت یا لباس تشبه ساتر بالفعلی داشته باشد، به گونهای که کاملاً با ستر مباح صادق باشد که بگوییم خودش را پوشانده، در اینجا میفرمایند شکی در صحت نیست، چون آنچه که شک در صحت بوده، این است که ساتر مباح داشته باشد که این هم دارد.
سؤال: آیا لباس تشبه و لباس شهرت مانع و قاطع نماز است؟
دلیلی نداریم. پوشیدنش حرام است، اما در اصلِ حقیقت نماز، در شرط نماز و در جزء نماز دخالت ندارد. گو اینکه یک عمل مستقل میشود. مجرد لُبَس یعنی آنچه که حرام است مثل نظر اجنبیه که هر دو از حقیقت نماز خارجند، موجب بطلان نماز نیست، اما اگر ساتر بالفعلش همان لباس حرام باشد، به تعبیر دیگر همین، مصداق آن شرط شده است. شرطِ ستر بدن با ثوب، مباح است. ستر بدن با ثوب، مباح ندارد. ایشان یک بحث مبنایی مطرح میکند و میفرمایند همانطور که قبلاً گفتیم حرمت شرط به مشروط هم سرایت میکند.
اگر شرط این است که لباس قصبی نباشد، ولی با لباس قصبی نماز بخواند، این یعنی شرط را رعایت نکرده که لباس غیر قصبی باشد. پس پوشیدن لباس قصبی حرام است و حرمت پوشیدن لباس قصبی که شرط بوده که قصبی نباشد، به مشروط هم سرایت میکند. در واقع نهی به خودِ این عبادت میخورد، چون این شرط از ماهیت عبادت خارج نیست و تقیّد به این قید جزء عبادت است. بنابراین اینکه میفرمایند شرط حرمتش به مشروط سرایت میکند، لذا نماز باطل میشود.
ولی به نظر ما حرمت شرط به مشروط سرایت نمیکند. ایشان میفرمایند معنای اشتراط به شرط یعنی مأمورٌبه یک حصهی خاصه از طبیعت است و طبیعت صلوه به ماهیه نیست، بلکه صلوه مقارن با ستر است. مصداق ستر حرام است، چون ستر با یکی از این دو لباس (شهرت و تشبه) است. این معنایش این نیست که آن حصهی خاصه محقق نشده، چون مقارن است. ایشان میخواهد بگوید دخالت ندارد، پس نماز صحیح است. اما به خاطر پوشیدن لباس شهرت یا لباس تشبه گناه کرده، چون فرض این بوده که پوشیدن این لباسها حرام باشد.
اما در یک جا استثنا دارد که چون شرط، عبادی است مثل طهارات ثلاث (شامل وضو، غسل و تیمم)، فساد آنها سرایت میکرد. بنابراین ایشان میفرمایند ما نحن فیه با بحث طهارات ثلاث متفاوت است. لذا اگر بگوییم پوشیدن لباس شهرت، لباس تشبه و لباس مختص جنس مخالف برای دیگری حرام است، ولی نمازش باطل نیست.
مرحوم فاضل در کتاب تفسیر الشریعه میفرمایند اصلاً روایت عَمربن شمر غیر از بحث ضعف سندی، از جهت دلالت هم مشکل دارد. همان که آیتالله خویی میفرمایند تشبهی که در این روایت آمده، بحث تشبه در لباس نیست، بلکه بحث تَخنُّث است. یعنی مرد خصوصیات زنانه داشته باشد و بالعکس. مؤید، همان روایت علل است. در بعضی از روایات تشبه معنای مُساحَقه دارد. در وسائل کتاب نکاح جلد 20 حدیث 5 باب 24 صفحه 346 میگوید در این روایت مراد از تشبه زن به مرد مساحقه و مراد از تشبه مرد به زن تخنث بودن است. البته معنای تشبه فقط این نیست.
روایت بعدی روایت سماعه بن مهران است که لباسش را روی زمین میکشید. صاحب عروه در وسائل جلد 5 حدیث اول باب 13 مرحوم میفرمایند در این روایت 4 احتمال وجود دارد. احتمال اول این است که مراد، ما نحن فیه باشد و حکمش حکم الزامی است. یعنی این نهی، نهی تحریمی است و منظور پوشیدن لباس مختص مرد برای زن است و کاملاً منطبق بر ما نحن فیه میشود. احتمال دوم تأنث ذَکَر و تذکر أُناث است. چه با لباس یا غیر لباس باشد، غرض چیز دیگری است و راه ابراز آن خصوصیت نفسانی، پوشیدن آن لباس خاص است. لباس طریقیت دارد و موضوعیت ندارد و هدف باز همان است.
به تعبیر دیگر صاحب عروه میفرمایند او هم خودش را در عِدادِ اینها قرار میدهد. احتمال سوم فقط لواط و مساحقه است و لباس به کنار میرود. احتمال چهارم همان معنای احتمال اول یعنی لباس است، اما حکمش غیر الزامی میباشد (یعنی کراهت). پس لعن چرا؟ به خاطر شدت کراهت.
ایشان میفرمایند این روایت فی حدّ نفسه ظهور در حرمت دارد. لذا ایشان قول به حرمت را قوی میداند. سند این روایت مشکل دارد و مُنجَبِر به شهرت شده، چون بر طبقش شهرت فتوایی است. ایشان میفرمایند 3 احتمال دیگر تأویل بلاشاهد است. یعنی ایشان احتمال اول را پذیرفت (بر ما نحن فیه منطبق و ظهور در حرمت دارد). مرحوم فاضل میفرمایند چه کسی گفته نبوی دالِّ بر مدعاست؟
ایشان میفرمایند منظور این است که این عبارت از مجرد لبث یکی از دو جنس یعنی لباس مختص به دیگری است. در حالیکه صِرف اینکه انسان لباس مختص به دیگری را بپوشد، در حالیکه عنوان، عنوان قصدی است و تشبه از عناوین قصدیه است. یعنی غرض، غرض شباهت رساندن بوده است. یکی از مصادیق وراهای رساندن شباهت، لباس بوده است. پس صِرف لباسِ جنس مخالف پوشیدن بدون قصد تشبه، تشبه نیست.
البته ایشان میفرمایند درست است که کلمه تشبه را به کار بردهاند، اما نه اینکه لباس هیچ خصوصیتی نداشته باشد و فقط مُبرِضِ این تشبه باشد، بلکه با لباس پوشیدنِ اینگونه، تشبه حاصل میشود. یعنی اگر کسی این نحو از لباس را بپوشد، تشبه حاصل میشود و از دیدِ دیگران این کار تشبه انگاشته میشود و لازم نیست خودش در فکرش قصد تشبه داشته باشد. لذا ایشان میفرمایند بنا بر احتیاط واجب پوشیدن لباس تشبه حرام است. آیتالله خویی اینها را نپذیرفتند و میفرمایند این روایات یا سنداً یا دلالتاً ضعیف هستند و مِن حیثِ المجموع استفاده نمیشوند. ایشان میفرمایند تشبه نیست، مخصوصاً در مدت کم، یعنی ایشان میفرمایند ملاک، قصد است.
اگر لباس را به قصد تشبه بپوشد، که حتماً حرام است، اما اگر لباس بپوشد اما قصد تشبه کذایی نداشته باشد، شک میکنیم که آیا این کار حرام است یا خیر؟ دلیل، اطلاقی که ظاهر در این جهت داشته باشد، از آن استفاده نمیشود. لذا شک در حرمت در آن فرض میکنیم (مجرای اصالة البرائت). قدر متیقّن از حرمت جایی است که لباس مختص به جنس مخالف را بپوشد با قصد تشبه.