درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1400/03/02
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم شنیدن صدای زن نامحرم بدون قصد تلذذ و ریبه
آیا شنیدن صدای زن نامحرم جایز است یا نیست (البته به شرطی که در آن تلذذ و ریبه نباشد)؟ مرحوم محقق در شرایع میفرمایند ولو صوتی که از اجنبی شنیده میشود، اعما باشد. ایشان ادعا کرد که نظر مشهور این است و صاحب حدائق هم همین تعبیر را دارد، چه میخواهد آن شنونده بینا و چه نابینا باشد. ریاض هم از قواعد نقل کرده، ولی در انتها گفته اغوا جواز است، همچنان که علامه هم در تذکره گفته بود. آیتالله خویی هم به ادله عدم جواز اشاره کرده بود.
ادله عدم جواز عبارتند از: 1- روایتی از مسعده بن صدقه از امام صادق(علیهالسلام) که حضرت میفرمایند آغازگر سلام نباشید، ولی بعضیها گفتهاند این روایت به خاطر مسعدهبن صدقه ضعف سندی دارد، ولی موثقه است. چون در خیلی جاها حرفی برای گفتن و قدرت بیان ندارند و ممکن است حرفی بزنند که دیگران را ناراحت کنند. ولی گفتهاند که زنها سکوت کنند، ولی سکوت زنها ناظر به حرمت شنیدن صدایشان نیست، بلکه از زاویه دیگری محل کلام است. ولی شما آغازگر سلام نباشید چون سلام زمینه گفتگو و مباحث بعدی را باز میکند. ولی از اینکه الزاماً شنیدن صدای آنها در همه احوال حرام باشد، استفاده نمیشود.
[ ٢٥٤١٦ ] ٢ ـ محمد بن علي بن الحسين بإسناده عن شعيب بن واقد ، عن الحسين بن زيد ، عن الصادق ، عن آبائه عليهمالسلام عن رسول الله صلىاللهعليهوآله ـ في حديث المناهي ـ قال : ونهى أن تتكلم المرأة عند غير زوجها وغير ذي محرم منها أكثر من خمس كلمات مما لابد لها منه.[1]
روایت حسینبن زید از امام صادق(علیهالسلام) در وسائل جلد 20 صفحه 197 باب 106 حدیث 2 که مرحوم صدوق در من لایحذر میفرمایند پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نهی کردند که بیشتر از 5 کلمه در نزد غیر محرم صحبت نکند، در صورتی که چارهای نیست. مشکل ضعف سند این روایت است که میگویند شعیببن واقد ضعیف است، به علاوه حدیث مناهی، هم مکروهات و هم محرمات را دارد و همه جا با واژه نَهی آمده و یقیناً صرف نها بودن دال بر صرف حرمت نیست، ولی ممکن است کراهت باشد و اشکالی ندارد.
لذا صاحب وسائل عنوان باب را باب حکم سماء صوت اجنبیه نامیده و نگفته باب حرمته، بلکه گفته باب حکم و خودش هم به یقین نرسیده و گفته کراهت دارد و شوخی کردن مرد با زن نامحرم حرام است. روایتهای دیگر روایتهایی است که میگویند با زنها شوخی نکنید. این روایتها با روایتهای فوق به این صورت قابل جمع است که اولاً روایتهایی که میگویند سلام یا شوخی نکنید، از نظر سندی مشکل دارد و اگر از نظر سندی هم مشکل نداشته باشد، در مقام جمع دلالی، وقتی روایتهایی آوردیم که تصریح میکرد و از آنها استفاده میشد که اشکالی ندارد، پس مشخص میشود که جمعش این است که وقتی روایتها و ادلهای داریم که صراحت در جواز و ظهور در حرمت دارند، اینها را بر کراهت حمل میکنیم.
به علاوه سیره مستمره همین است و آیاتی از قرآن هم نقل کرده که زنها با مردها صحبتهای معمولی میکردند مثل دختر شعیب با حضرت موسی و این آیات هیچ نقدی بر اینها وارد نکرده است. نتیجه این مطلب این است که عدم جوازی که بعضیها در اینجا گفتهاند، دال بر حرمت نیست و فرقی هم بین اعما و بصیر در این جهت نیست و آیتالله حکیم هم همین مطالب را آورده و میفرمایند سیره قطعیه در خلاف این نقلهاست. پس طبق مسئلهای که مرحوم سید و دیگران مطرح کردند که آیا میشود با زن صحبت کرد یا خیر، در این زمینه مشکلی نیست.
سؤال: آیا فرق میکند که مردی که صدای زنی را میخواهد بشنود، بینا یا نابینا باشد؟ مرحوم محقق در شرایع میفرمایند از اینکه اعما آورده، واضح است که معنایش این نیست که این حکم اختصاص به اعما دارد، بلکه اتفاقاً غیر اعما به طریق اولی است.
سؤال: اگر زنها صدایشان را نازک کنند (خضوع در قول) چگونه است؟ یقیناً منهی است، به نهی صریح سوره احزاب آیه 32. در این آیه خطاب به همسران پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، ولی در این زمینه اختصاصی به همسران پیغمبر(صلی الله علیه وآله وسلم) ندارد و در بحثهای محرم و نامحرم از باب اصالت الاشتراک فی التکلیف شامل بقیه هم میشود، به علاوه اینکه اگر زمینه ریبه باشد، قطعاً استماعش جایز نیست.
آیتالله خویی میفرمایند فلاتخضعن بالقول ظاهر در این است که آنچه که منهی عنه است، مخصوص خضوع در قول است نه مطلق تکلم. نتیجه تا اینجا جواز است چون ادله حرمت، نتوانست اثبات حرمت کند و حداکثر کراهت است و بعد سیره، آیه و صحیحه عمار که از اینها استفاده جواز کردیم.
آیتالله خویی میفرمایند شهید اول متعرض این فرع در کتاب النکاح نشده، در حالیکه در کتاب الصلوه در لمعه میفرمایند مرأه مطلقاً جهر ندارد. شهید ثانی میفرمایند اینکه مرأه جهر ندارد، مقید به این است که نامحرمی صدایش را میشنود، وإلا اگر نامحرم صدایش را نمیشنود، در صلاتهای جهریه مخیر بین جهر و اخفاط است. در کتاب النکاح برعکس است و شهید اول میفرمایند بر مرأه حرام است که صدایش شنیده شود مگر به ضرورت. شهید ثانی هم موافق شهید اول است. آیتالله خویی میفرمایند این از غرائب فتوا است و احدی نگفته که مرأه صدایش شنیده نشود، مگر به ضرورت.
ایشان میفرمایند احتمال قوی میدهیم که این، سهو القلم باشد. سؤال: چرا در مقام تحسین به آیه قرآن تمسک شده است؟ آیتالله خویی میفرمایند درست است که توجیه به زنان پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، ولی میخواهد 2 نکته را بگوید:
1. افضلیت اینها را از غیرشان، البته اگر تقوا پیشه کنند،
2. کیفیت و اسباب تقوا را بیان میکند.
نکته اول اختصاص به زنان پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) دارد که درجه آنها بالاتر است و اگر خطا کنند، بیشتر در وادی سقوط خواهند بود. نکته دوم دلیلی بر اختصاص نیست و شاهد مطلب این است که عدم تبرج، اقامه صلات و ایتاء زکات هم در آن آمده و مشخص است که این 3 مورد جزء وظایف اختصاصی آنها نیست، بنابراین آیتالله خویی میفرمایند از این جهت فرقی نمیکند.
صاحب جواهر میفرمایند متدینین صدای شابّه را نشنوند و زنها صدایشان را نازک نکنند. لذا ایشان میفرمایند ینبغی (شاید). ایشان از فلاتخضعن بالقول استفاده کرده که این، برای زنان پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است و چون شک داشته، واژه ینبغی را آورده، چون دین، دینی است که بر تحفظ، تستر و جلوگیری از زمینهسازی برای حرام دقت دارد و میگوید از ابتدا مکروه است که صدای خود را نازک کنند.
سؤال: آیا واقعاً از این مطلب، اختصاص فهمیده میشود یا عمومیت؟ صاحب جواهر ینبغی دارد، آیتالله خویی و آیتالله مکارم میفرمایند اختصاص ندارد.
آیتالله حکیم میفرمایند صدر آیه یانساء النبی است و آیتالله حکیم در انتها میفرمایند ارتکاذ المتشرعه، یعنی متشرعه ارتکاذ دارد که از مجموعه دین یک امر قطعی است که اگر قرار باشد تهییج شهوت شود، شارع با آنها مخالف است. لذا حداقل بنا بر احتیاط واجب است وإلا اینکه آیتالله خویی به صراحت میفرمایند چه اشکال دارد، خطاب به زنان پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، ولی در جایی که اقامه صلات و ایتاء زکات آمده، خطاب به آنها بوده و نسبت به اقامه صلات و ایتاء زکات تأکید بیشتری به آنها میشود. صرف این، دلیل قطعی برای اینکه فلاتخضعن ناظر به سایر زنان هم هست، نمیشود باشد، ولی با مجموعه شرع، ذوق شرعی و مذاق شریعت، حداقل در مقام فتوا باید بگوید احتیاط واجب. صاحب عروه میفرمایند که شنیدن صدای زن اشکال ندارد. از مجموعه شرع استفاده میشود که اگر به نیت تلذذ، ریبه و شهوت باشد، جایز نیست. لذا ایشان میفرمایند دعوا بر سر مرد است و اشکال ندارد که مرد و زن صدای یکدیگر را بشنوند، إلا در موارد تلذذ و ریبه.