« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/01/26

بسم الله الرحمن الرحیم

فقه خانواده / حقوق زوجه / خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج / بررسی روایات

 

موضوع: فقه خانواده / حقوق زوجه / خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج / بررسی روایات

حکم خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج را بررسی می‌کردیم و اولین طایفه روایات، روایات ناهی از این امر بود و در بین روایات بیان‌شده، روایات صحیحه هم وجود داشت.

روایت اول از کتاب جعفریات و به عنوان مؤید تلقی می‌شود. [۱۶۶۳۸] ۱ ـ الجعفریات أخبرنا عبد الله أخبرنا محمّد، حدّثنی موسی قال: حدّثنا أبی، عن أبیه، عن جده جعفر بن محمّد، عن أبیه، عن جده علی بن الحسین، عن أبیه، عن علی (علیهم السّلام): «إن امرأة سألت رسول الله (صلّی الله علیه وآله) فقالت: إن لا أخرج إلی قریب ولا إلی بعید، حتی یرجع من سفره، إن أبی فی السوق ، فأخرج إلی أبی، فقال لها: اجلسی فی بیتک وأطیعی زوجک، فجلست وأطاعت زوج‌ها، فمات الأب، فأرسل إلیها رسول الله (صلّی الله علیه وآله) فقال: قد غفر الله لأبیک بطاعتک لزوجک.[1]

خانمی از حضرت رسول پرسید من از خانه خارج نمی‌شوم (به مکان نزدیک و دور) تا همسرم از سفر برگردد و پدرم در بازار است و بروم نزد پدرم تا احوالش را بپرسم؟ حضرت فرمودند: در خانه‌ات باش و از همسرت اطاعت کن. پدر از دنیا رفت و حضرت به آن خانم فرمودند: خدا چون از همسرت اطاعت کردی پدرت را بخشید.

این روایت از جهت امر به خانه ماندن و نهی از خروج، تقیید خورده ولی محل بحث ما جایی است که شوهر تصریح به بقاء در خانه نکرده باشد.

زنان از خانه خارج می‌شدند ولی اینطور نبوده دائم بیرون باشند. ولی سیره این نبوده است که دائم بیرون بروند. ولی اذن شوهر بوده یا نبوده باید بررسی کنیم.

این حدیث در کتاب دعائم اینطور ذکر شده است که 797- وَ عَنْهُ ع أَنَّ امْرَأَةً أَرْسَلَتْ إِلَیهِ فَسَأَلَتْهُ فَقَالَتْ یا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ زَوْجِی خَرَجَ إِلَی سَفَرٍ وَ أَمَرَنِی أَنْ لَا أَخْرُجَ مِنْ بَیتِی وَ إِنَّ أَبِی فِی السِّیاقِ قَدْ أَشْفَی عَلَی الْمَوْتِ فَهَلْ لِی أَنْ أَخْرُجَ إِلَیهِ فَقَالَ ص لِلرَّسُولِ قُلْ لَهَا اجْلِسِی فِی بَیتِک وَ أَطِیعِی زَوْجَک فَفَعَلَتْ وَ مَاتَ أَبُوهَا فَأَرْسَلَ إِلَیهَا رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ أَمَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ غَفَرَ لِأَبِیک بِطَاعَتِک لِزَوْجِک.[2]

آن خانم پرسید پدرم در شرف مرگ است (سَوق) اشراف به مرگ است؛ می‌توانم به دیدن او بروم؟ حضرت به پیکی که خانم فرستاده بود فرمودند: در خانه باش و اطاعت شوهرت را داشته باش.

بنده عرض می‌کنم: این روایات که حضرت فرمودند نرو، اگرچه پدرت در شرف مرگ است؛ شاید قضیة فی واقعه باشد و شوهرش اخلاق خاصی داشته، چون حضرت فرمودند: قل لها و قاعده کلی بیان نکردند. اگر حضرت می‌فرمودند: اذا نهی الزوج فلا خروج للزوجة، لسان قاعده بود؛ ولی با اینچنین امری در این قضیه نمی‌شود قاعده کلی برداشت کرد.

[۱۶۶۴۵] ۸ ـ عوالی اللآلی: عن النبی (صلّی الله علیه وآله)، قال: «أیما امرأة خرجت من بیت زوجها بغیر اذنه، لعن‌ها کل شیء طلعت علیه الشمس والقمر، إلی أن یرضی عنها زوج‌ها.[3]

عوالی، حداکثر مؤید است و حدیث نیز مرسل است، این حدیث ضابط کلی بیان می‌کند ولی مشکل سندی دارد.

آیا لعن دال بر حرمت است؟ مثلاً حضرت فرمودند کسی که نماز صبحش را موقعی که ستارگان دیده نمی‌شود بخواند، ملعون است. آیا هر لعنی دال بر حرمت است؟ ممکن است ملعون باشد اما حرام نباشد. این لفظ همانند لاینبغی می‌تواند برای حرمت و کراهت استفاده شود. از این روایت بنفسه ظهور در حرمت استفاده نمی‌شود.

حدیث بعد از مرسلات صدوق است ولی به لفظ قال آمده است که4523 - قَالَ ع أَیمَا امْرَأَةٍ وَضَعَتْ ثَوْبَهَا فِی غَیرِ مَنْزِلِ زَوْجِهَا أَوْ بِغَیرِ إِذْنِهِ لَمْ تَزَلْ فِی لَعْنَةِ اللَّهِ إِلَی أَنْ تَرْجِعَ إِلَی بیت‌ها.[4]

وضعت ثوبها، کنایه از عمل حرام نیست؛ چون بغیر اذن آمده و مراد این است که به منزل دیگری رفته و چادری درآورده است و محل استناد ما معطوف به بغیر اذنه است.

به نظر ما در این روایت نقصی وجود دارد و خرجت بغیر اذن باید باشد و مقسم نمی‌شود وضعت باشد. لفظ لعنت هم که گفتیم اعم از کراهت و حرمت است.

وضعت شاید سر زدن به منزل خواهر و یا مادر باشد که چند ساعتی آنجا باشد و صرف خروج از منزل نیست و خروجی است که توقف داشته و این دلیل اخص از مدعا نیز می‌باشد، چون بحث ما اعم خروج است.


logo