1404/01/24
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه خانواده / حقوق زوجه / خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج / بررسی طوائف روایات
موضوع: فقه خانواده / حقوق زوجه / خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج / بررسی طوائف روایات
صورتهای مسأله خروج زوجه با اذن شوهر بیان شد و محل نزاع در دو مورد بود:
1. خروج زوجه از منزل برای انجام واجب موسع باشد
2. خروج زوجه از منزل برای کار غیر واجبی که با استمتاعات شوهر منافات نداشته باشد.
برخی اقوال را در این زمینه عرض کردیم اما خودمان روایات را بررسی کنیم. در این بحث چند طایفه از روایات وجود دارد.
روایات مصرحه به اذن زوج برای خروج زوجه از منزل
[۲۵۳۰۰] ۱ ـ محمد بن یعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن ابن محبوب، عن مالک بن عطیة، عن محمد بن مسلم، عن أبی جعفر علیهالسلام قال: جاءت امرأة إلی النبی صلیاللهعلیهوآله فقالت: یا رسول الله، ما حق الزوج علی المرأة؟ فقال لها: ان تطیعه، ولا تعصیه، ولا تصدق من بیته إلا باذنه، ولا تصوم تطوعا الا بإذنه، ولا تمنعه نفسها وان کانت علی ظهر قتب ، ولا تخرج من بیتها إلاّ بإذنه، وان خرجت بغیر اذنه لعنتها ملائکة السماء وملائکة الارض وملائکة الغضب وملائکة الرحمة حتی ترجع إلی بیتها، قالت: یا رسول الله، من أعظم الناس حقا علی الرجل؟ قال: والده (قالت: فمن) أعظم الناس حقا علی المرأة؟ قال: زوجها، قالت: فما لی علیه من الحق مثل ماله علی؟ قال: لا، ولا من کلّ مائة واحدة، الحدیث.[1]
این حدیث صحیحه است و عدة من اصحابناهای کلینی از احمد بن محمد ثقه هستند. لذا عده مرحوم کلینی مشکلی ندارد.
احمد بن محمد بن عیسی: شیخ القمیین
ابن محبوب: حسن بن محبوب
در انتها شیخ حر میفرمایند: ورواه الصدوق بإسناده عن الحسن بن محبوب، نحوه.
مرحوم صدوق هم از حسن بن محبوب به بعد سندشان صحیح است و سند شیخ صدوق به حسن بن محبوب هم مشکلی ندارد.
خانمی از حقوق شوهر بر خانم سؤال کرد (این روایت را قبلاً هم اشاره کرده بودیم) حضرت فرمودند: اینکه شوهرش را اطاعت کند و عصیان شوهر نکند و از خانه زوج صدقه ندهد مگر به اذن زوج و روزه مستحبی نگیرد مگر به اذن زوج و اگرچه بر روی پشت شتر باشند و شوهر از او مطالبه کند خود را منع نکند (این تعبیر مبالغی است و الا روی پشت شتر در عین حال در کجاوه و محمل اظهار تمایل کرد منع نکند) و از منزل شوهر مگر با اذنش خارج نشود. این تصریح به خروج بدون اذن و حرمت خروج مطلق بدون اذن شوهر است.
خانم گفت: ای رسول خدا چه کسی بر گردن زوج بیشترین حق را دارد؟ حضرت فرمودند: پدرش بزرگترین حق را بر زوج دارد. گفت: چه کسی بیشترین حق را بر گردن زن دارد؟ حضرت فرمودند: زوج بیشترین حق را دارد و حق زوج از حق پدر هم بیشتر است. گفت: من که زوجهام چه حقی بر زوج دارم، من هم حقوقی دارم همانطور که او بر من حقوقی دارد. حضرت فرمودند: نخیر، هر 100 حقی که زوج بر گردن تو دارد، تو یک حق بر گردن او داری.
تصریح روایت بر عدم اذن شرعی خروج زوجه از منزل، بدون اذن زوج است. در این روایت تفصیلی بیان نشده است و دو صورت مسأله را شامل میشود.
[۲۵۳۰۱] ۲ ـ وعنهم، عن أحمد، عن الجامورانی، عن ابن أبی حمزة، عن عمرو بن جبیر العزرمی، عن أبی عبدالله علیهالسلام قال: جاءت امرأة إلی رسول الله صلی الله علیه و آله فقالت: یا رسول الله، ما حق الزوج علی المرأة؟ فقال: أکثر من ذلک، قالت: فخبرنی عن شیء منه، قال: لیس لها أن تصوم إلا باذنه، یعنی تطوعا و لا تخرج من بیتها (بغیر اذنه) و علیها أن تطیب بأطیب طیبها وتلبس أحسن ثیابها و تزین بأحسن زینتها وتعرض نفسها علیه غدوة وعشیة، و أکثر من ذلک حقوقه علیها.[2] روایت دوم که ضعیف است.
عنهم: عدة من اصحابنا
احمد: احمد بن محمد بن عیسی
جامورانی: ضعیف است.
علی بن ابی حمزة: رمی به قبول نشده است.
خانمی به حضرت رسول گفت: حق زوج بر گردن زوجه چیست؟ حضرت فرمودند: بیشتر از آن (چیزی که فکر کنی). گفت: از یکی از حقوق مرا خبر دهید.
حضرت فرمودند: نباید الا به اذن شوهر روزه مستحبی بگیرد و بدون اذن شوهر از خانه بیرون نرود و خوشبوترین عطر را برای شوهر انتخاب کند و بهترین لباسش را بپوشد و صبح و شب خود را برای شوهر بیاراید و خوشبو کند و خود را به شوهر بنمایاند.
نقل شده برخی بزرگان وقتی کتابهایشان را تألیف و مطالعه میکردند همسرشان خودشان را میآراست و چای یا شربتی میریخت و اول بهار که گلهای محمّدی رشد میکردند و ظاهر میشدند از آنها میچید و در سینی برای شوهر میآورد و نزد شوهر میآمد، اگر شوهر قصد استمتاع میکرد فبها، و الا چای یا شربت را که مینوشید، سینی را با خود میبرد و آن بزرگ گفته است خانمم در نیمی از کارهای من، در ثوابش مشترک است. این خانم همراه است نه اینکه بگوید: آخر عاقبت این درسها و کتابهایت چیست؟ از این دست گلایهها از زنان گاهی به ما میشود و بخشی از آنها عدم توجه زوج به زوجه است که زوجه کتابها را هووی خود میدانند. از آیت الله خویی هم نقل شده که نصف موفقیتهای من مرهون همراهی همسر است.
در انتها حضرت فرمودند: حقوق زوج بر زوجه از اینها نیز بیشتر است.
[۲۵۳۰۴] ۵ ـ علی بن جعفر فی کتابه، عن أخیه، قال: سألته عن المرأة، ألها أن تخرج بغیر اذن زوجها؟ قال: لا، و سألته عن المرأة ألها أن تصوم بغیر اذن زوجها؟ قال: لا بأس.[3] روایت سوم از کتاب جعفریات است که مؤید است و دلیل برای ما نمیشود.
خروج نه، ولی روزه بغیر اذن مانعی ندارد (البته ممکن است در جمع بین ادله، این صوم را حمل بر روزه واجب کنیم؛ مثلاً راوی در ماه مبارک این سؤال را از حضرت پرسیده است).
[۲۵۳۵۰] ۱ـ محمد بن یعقوب، عن عدة من أصحابنا، عن أحمد بن محمد، عن أبیه، عن عبدالله بن القاسم الحضرمی، عن عبدالله بن سنان، عن أبی عبدالله علیه السلام قال: ان رجلا من الانصار علی عهد رسول الله صلیاللهعلیهوآله خرج فی بعض حوائجه فعهد إلی امرأته عهدا ان لا تخرج من بیتها حتی یقدم، قال: و ان اباها قد مرض فبعثت المرأة إلی رسول الله صلی الله علیه و آله تستأذنه أن تعوده فقال: لا، اجلسی فی بیتک وأطیعی زوجک قال: فثقل فأرسلت إلیه ثانیاً بذلک فقال: اجلسی فی بیتک واطیعی زوجک قال: فمات أبوها فبعثت إلیه إن أبی قد مات فتأمرنی ان اصلی علیه فقال: لا، اجلسی فی بیتک واطیعی زوجک قال: فدفن الرجل فبعث إلیها رسول الله صلیاللهعلیهوآله : ان الله قد غفر لک ولابیک بطاعتک لزوجک.[4] بررسی سند اول: بخاطر عبدالله القاسم الحضرمی سند صحیح نیست.
مردی از انصار در عهد حضرت رسول کاری داشت و از منزل خارج شد و با خانمش عهدی بست که از خانه خارج نشود تا من برگردم. پدر خانمش مریض شد و خانم فردی را نزد حضرت رسول فرستاد و طلب اذن از حضرت کرد برای عیادت پدرش، حضرت رسول فرمودند: اطاعت زوج کن و در خانه باش و این دستور بر خانم سنگین آمد و مجدد قاصد فرستاد و پیامبر فرمودند: در خانه بنشین و اطاعت زوجت را انجام بده.
حضرت صادق فرمودند: پدر این خانم از دنیا رفت و خانم قاصدی فرستاد و نزد حضرت رسول سؤال کرد: میتوانم بروم و بر جنازه پدرم نماز بخوانم؟ حضرت فرمودند: نه، در خانه باش و اطاعت شوهرت را انجام بده و کفن و دفن انجام شد و حضرت به آن خانم خبر دادند خداوند متعال بخاطر اطاعت تو از شوهرت، پدرت را بخشید.
سند دوم: ورواه الصدوق بإسناده عن محمد بن أبی عمیر، عن عبدالله بن سنان، نحوه
بررسی سند دوم: این سند صحیح است (طریق صدوق به محمد بن ابی عمیر صحیح است) عبد الله بن سنان هم صحیح است و طریق شیخ صدوق به محمد بن ابی عمیر این است: عن أبی، و محمد بن الحسن (ابن ولید استاد شیخ) عن سعد بن عبدالله و الحمیری جمیعاً عن ایوب ابن نوح و ابراهیم هاشم و یعقوب بن یزید و محمد بن عبد الجبار جمیعاً عن محمد بن ابی عمیر. پس سند مشکلی ندارد و صحیح است و طریقش بلا اشکال است.
دلالت حدیث: اینقدر اطاعت لازم بوده که عیادت پدر و نماز میت و کفن و دفن پدر را حضرت رسول اجازه ندادند.
استاد: شاید این روایت از محل بحث ما خارج باشد، چون این روایت دال بر عهد شرعی است و ناظر به شرایط معمولی و حالات معمولی نیست. و فرض در این حدیث صدور نهی صریح از زوج است و دلیل اخص از مدعاست.