« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1404/01/18

بسم الله الرحمن الرحیم

فقه خانواده / حقوق زوجه / خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج / کرامت زن در ابعاد مختلف در اسلام

 

موضوع: فقه خانواده / حقوق زوجه / خروج زوجه از منزل بدون اذن زوج / کرامت زن در ابعاد مختلف در اسلام

سخن ما به مناسبت حکم خروج خانم از منزل بدون اذن شوهر، در بحث کرامت و شرافت جایگاه زن در اسلام رسید و به برخی آیات و روایات رسید.

کرامت یا ذاتی و یا اکتسابی است؛ کرامت ذاتی آن است که انسان به گونه‌ای توسط خدا آفریده شده که از جهات مختلف از موجودات دیگر برتری دارد و این ظرافت عنایت ویژه خدا به انسان است. البته انسان‌های استثنایی هستند که الناس معادن[1] و السعید سعید فی بطن امه و الشقی شقی فی بطن امه،[2] که این به نشأه‌های قبل و عوالم قبل برمی‌گردد که بحث‌های خود را داراست، ولی انسان کرامت ذاتی دارد؛ انسان به کرامت اکتسابی در پرتو ایمان و عمل صالح و ارزش‌های انسانی اکتسابی به دست می‌آید.

کرامت زن در آینه قرآن و حدیث را اشاره کردیم که ﴿یا ایها الناس﴾ و ﴿یا ایها الذین آمنوا﴾ ناظر به مرد و زن است که مراد حقیقت انسانیت است و هر ارزشی که مرد داراست زن هم می‌تواند داشته باشد ﴿یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکمْ مِنْ ذَکرٍ وَأُنْثَی وَجَعَلْنَاکمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاکمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ﴾.[3] پس هر فضیلتی زن دارد مرد هم دارد و بالعکس.

﴿بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ یا أَیهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکمُ الَّذِی خَلَقَکمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا کثِیرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ کانَ عَلَیکمْ رَقِیبًا﴾.[4] در اینجا هم فرقی میان مرد و زن نیست.

در آیه دیگر زن را مایه آرامش شوهر نیز بیان کرده است و آرامش شوهر در پرتو زن است ﴿وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکمْ مِنْ أَنْفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِک لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یتَفَکرُونَ﴾.[5]

و یا در کرامت ذاتی هم می‌فرماید ﴿لقد کرمنا بنی آدم﴾[6] و ﴿لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم﴾[7] ، در کرامت انسانی هم آیات اشاره دارند: ﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً وَلَنَجْزِینَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کانُوا یعْمَلُونَ﴾[8] و مَنْ عَمِلَ سَیئَةً فَلَا یجْزَی إِلَّا مثل‌ها وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِک یدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یرْزَقُونَ فی‌ها بِغَیرِ حِسَابٍ[9] و فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّی لَا أُضِیعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْکمْ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثَی بَعْضُکمْ مِنْ بَعْضٍ.[10]

در کرامت حقوقی هم مرد و زن دوشادوش هم هستند و حق تصرف در اموال خویش به صورت مساوی دارند: وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّهُ بِهِ بَعْضَکمْ عَلَی بَعْضٍ لِلرِّجَالِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبُوا وَلِلنِّسَاءِ نَصِیبٌ مِمَّا اکتَسَبْنَ وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکلِّ شَیءٍ عَلِیمًا.[11]

و در حقوق خانوادگی قرآن بیان می‌کند: ﴿هُنَّ لِبَاسٌ لَکمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ﴾[12]

پیغمبر اکرم در مسائل اجتماعی هم همانند مرد ها با زن ها به شیوه خاصی بیعت گرفتند: ﴿یا أَیهَا النَّبِی إِذَا جَاءَک الْمُؤْمِنَاتُ یبَایعْنَک عَلَی أَنْ لَا یشْرِکنَ بِاللَّهِ شَیئًا وَلَا یسْرِقْنَ وَلَا یزْنِینَ وَلَا یقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یفْتَرِینَهُ بَینَ أَیدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یعْصِینَک فِی مَعْرُوفٍ فَبَایعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ﴾.[13]

در بحث مهم امر به معروف و نهی از منکر زنان را نیز سهیم کردند:

﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَیقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَیطِیعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِک سَیرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکیمٌ﴾.[14]

در مقوله‌های مختلف در آیات و روایات زنان را مطرح کرده است. اختلاف جسمی و روحی زن آیا سبب کرامت بیشتر مرد است؟ خیر.

شبهاتی در بحث کرامت زن مطرح است از جمله برتری مردان بر زنان، به قرینه: ﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ﴾.[15]

سایر شبهات از قبیل انحصار حق طلاق برای مردان، تفاوت ارث زن و مرد، کیفیت پذیرش شهادت زن در اسلام، تفاوت دیه زنان و مردان که ما وارد پاسخ به این شبهات نمی‌شویم.

همان اسلامی که جهاد را برای مردان واجب کرده و حال آنکه شاید در طول عمر مرد فرصت جهاد برای او نباشد تا فضایل را اکتساب کند بیان می‌کند: جهاد المرأة حسن التبعل[16] و یک زن می‌تواند مجاهدانه زندگی کند.

بله اگر نیت مرد این باشد که اگر جهاد بشود من در صف اول جنگ خواهم بود ثوابش را می‌برد کما اینکه اگر زنی بگوید اگر من مرد بودم مجاهدانه در جنگ شرکت می‌کردم ثوابش را به او خواهند داد. و یا خانمی شوهر ندارد و می‌گوید اگر شوهر داشتم حسن التبعل داشتم ثوابش را به او خواهند داد.

همه انسان‌ها کرامت دارند اما عبد باید مطیع مولا کند و فرزند باید طاعت از والدین کند و اختلاف در حقوق محفوظ است که خواهد آمد.

حکم خروج خانم از منزل بدون اذن شوهر

این بحث در حج زوجه بدون اذن زوج، صلاة مسافر (اگر مسافر سفرش معصیت باشد نمازش تمام است مثل خانمی که بدون اذن شوهر به سفر رفته است)، بحث نشوز (خروج بدون اذن شوهر حرام است الا ما استثنی که انجام واجبات است)

برخی این خروج بدون اذن را مطلقاً حرام دانستند.

برخی خروج منافی با استمتاعات را حرام دانستند (مثلاً زوج سفر است) و جایی که خانم اختلاط با حرام و نامحرم نداشته باشد.

قول مشهور

مرحوم مفید در احکام النساء: و علی المرأة أن تطیع زوج‌ها و لا تعصیه إلا فیما حظره الله تعالی و لیس لها أن تخرج من منزله إلا بإذنه و لا تغضبه و لا تسخطه و لا تهاجره و لا تشاقه و علیها أن تحفظ نفس‌ها علیه و تؤدی أمانته إلیه و تلین له فی الکلام و تسره فی جمیع الفعال.[17] یعنی حظر در لغت به معنای منع است.

آیت الله سید عبد الاعلی سبزواری: لما یأتی فی کتاب النکاح من حرمة خروج‌ها عن بیت الزوج بدون إذنه، سواء کان ذلک منافیا لحق الاستمتاع أم لا.[18] و این متن را در بحث قصر الصلاة مطرح می‌کنند.

اما برخی مثل آیت الله خویی بیان می‌کنند: و إنّما الکلام فی بعض الصغریات آلتی عدّها الماتن مثالاً للقسم الأوّل، أعنی ما لو کان السفر بنفسه حراماً، وستعرف الحال فی‌ها فی التعالیق الآتی هذا لا دلیل علی حرمته علی الإطلاق، بل حتّی مع النهی فضلاً عن عدم الإذن، إلّا إذا کان موجباً للنشوز ومنافیاً لحقّ الزوج، فانّ هذا المقدار ممّا قام علیه الدلیل، وعلیه یحمل ما ورد فی بعض الأخبار من حرمة الخروج بغیر الإذن، فانّ المراد بحسب القرائن خروجاً لا رجوع فیه، بنحو یصدق معه النشوز، وتفصیل الکلام موکول إلی محلّه.[19]

اطلاق منع سفر زوجه توسط صاحب عروة صحیح نیست، حتی اگر نهی از خروج هم کرده باشد دلیلی بر حرمت خروج نداریم، الا اینکه منجر به نشوز شود و این مقدار مدلول ادله هم می‌باشد و بر همین مورد ادله اخبار حرمت خروج بدون اذن حمل می‌شود.

چطور ایشان می‌فرمایند لادلیل و سپس می‌فرمایند ادله را اینگونه حمل می‌کنیم؟ مراد به حسب قرائن است و ایشان خودشان اشاره می‌کنند که خروجی باشد که بدون بازگشت باشد، ولی اگر برود و برگردد مشکلی ندارد و منافات با حق استمتاع نباید داشته باشد.

و کیف ما کان، فلا دلیل علی أنّ مطلق الخروج عن البیت بغیر الإذن محرّم علیها ولو بأن تضع قدم‌ها خارج الباب لرمی النفایات مثلاً، أو تخرج لدی غیبة زوج‌ها لسفر أو حبس ونحو ذلک إلی زیارة أقاربها أو زیارة الحسین (علیه السلام) مع تستّرها وتحفّظها علی بقیة الجهات، فانّ هذا ممّا لا دلیل علیه بوجه هذا أیضاً لا دلیل علی حرمته ما لم یبلغ حدّ الإیذاء، إذ لم ینهض دلیل علی وجوب إطاعة الوالدین علی سبیل الإطلاق علی حدّ إطاعة العبد لسیده.[20]

حتی نمی‌شود گفت زباله بیرون گذاشتن هم باید به اذن شوهر باشد و یا اینکه شوهرش سفر و حبس و زندان است و خانم می‌خواهد به زیارت برود و یا صلة رحم انجام دهد نمی‌شود گفت منوط به اذن شوهر است.

بیان آیت الله خوئی در منهاج

مسأله 1407: لا یجوز للزوجة أن تخرج من بیتها بغیر إذن زوج‌ها فیما إذا کان خروج‌ها منافیا لحق الاستمتاع بها بل مطلقاً علی الأحوط فإن خرجت بغیر إذنه کانت ناشزا و لا یحرم علیها سائر الأفعال بغیر إذن الزوج إلا أن یکون منافیا لحق الاستمتاع.[21]

این دو قول در مسأله وجود دارد و در روایات ناظر به این دو قول باید برای یافتن قول صحیح تلاش کنیم. مطلقاً علی الاحوطِ ایشان، احتیاط مستحب است.


logo