1403/12/06
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / هبه حق قسم توسط زوجه / دیدگاه شهید ثانی
موضوع: فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / هبه حق قسم توسط زوجه / دیدگاه شهید ثانی
کلام ما در بیان شهید ثانی بود که اگر زوجه حق خودش را از قسم به زوج و یا زوجه دیگری بخشید، حکم چیست؟ إن وهبت حقّها من جمیعهنّ وجبت القسمة بین الباقیات، و صارت الواهبة کالمعدومة. و مثله ما لو أسقطت حقّها مطلقاً. هذا إذا لم نوجب القسمة ابتداء، و إلا لم یتمّ تنزیلها کالمعدومة علی تقدیر الهبة لهنّ، لاشتراکهنّ حینئذ فی تمام الدور، و هو الأربع.
و لو جعلناها معدومة فضل له لیلة. و الواجب علی هذا القول أن یرجع الدور إلی ثلاث دائماً ما دامت الواهبة مستحقّة للقسم. و یتفرّع علی ذلک ما لو طلّقها أو نشزت، فإن حکم لیلتها یسقط و تصیر کالمعدومة محضا، فلو کانت الموهوبة معینة اقتصر علی لیلتها، و علی التقدیر الآخر یفضل له لیلة.[1]
اگر زوجی که چهار زوجه دارد و یک زوجه حقش را به همه میبخشد -و واهبه کالمعدمه است و یک شب حق قسمی برای او نیست_ و شب چهارم را نزد دیگران برود و در هر دوره سه شب که نزد زوجات است، در سه دوره یک شب اضافه برای هر یک قرار دهد. مثل این صورت است که اگر خانم حقش را اسقاط کند، باز هم شوهر شبی برای خود نخواهد داشت.
اگر وجوب قسمت را ابتدائی ندانیم، حقی برای دیگران نبوده که تقسیم به دیگران شود و حقی نیامده که منتقل به غیر شود. اگر هم قسمت ابتدائی را قائل شویم کالمعدمه نیست و زوجات در شب چهارم شریک میشوند و حق برای او آمده و حقش را هبه کرده به دیگران. اگر معدومه بگیریم یک شب برای زوج باقی میماند و دورهها سه شب از چهار شب میشود که یک شب در اختیار زوج خواهد بود و یا سه شبی دور قسم صورت میگیرد و شب چهارم در حقوق دیگران منحل میشود.
بله اگر واهبه از استحقاق قسم خارج شد، هبه دیگر معنا ندارد (بوسیله طلاق یا نشوز) و زوجه مثل معدومه میشود و اگر موهوبه معینه باشد یک شب به او میرسد، چون واهبه دیگر حقی ندارد که ببخشد و اگر معینه نباشد، برای زوج یک شب اضافه میشود (این بیان با بیان جلسه گذشته کمی تفاوت دارد).
و اعلم أنه لا یشترط فی هذه الهبة رضا الموهوبة و قبولها حیث تکون معینة، بل یکفی قبول الزوج، لأن الحقّ مختصّ به. و لو فرض هبة الجمیع لواحدة انحصر الحقّ فیها، و لزمه مبیت الأربع عندها من غیر إخلال علی تقدیر القول بوجوب القسمة دائماً. و لا تنزّل حینئذ منزلة الزوجة الواحدة، بل بمنزلة الأربع. و علی القول الآخر یجب علیه إکمال الدور لها حیث ابتدأ به، و سقط عنه بعد ذلک إلی أن یبتدئ به فیجب علیه إکمال الأربع لها، و هکذا. و یجری علیه أیضا قوله: «لزمه المبیت عندها من غیر إخلال» یعنی بالدور الواجب.[2]
رضایت موهوبه در هبه حق قسم شرط نیست و رضایت زوج دخیل در هبه است. حال اگر سه زوجه حقوقشان را به یک زوجه بدهند هر چهار شب باید نزد او باشد (مثلاً زوج اینقدر بد اخلاق است میخواهند نزد یکی باشد که از او انتقام بگیرند) و اگر قائل به وجوب استمراری شویم باید دائماً نزد همان زوجه باشد اما اگر قائل به وجوب تجددی عند الشروع باشیم این حکم دائمی و استمراری نیست. اینجا در حکم زوجه واحده نیست، حال اگر قول ما ابتدای به دور کرده باید آن را تمام کند و بعد از این دور حکم موهوبه ها ساقط میشود چون هنوز شروع نکرده که بخواهد واجب باشد و تا ابتدا کرد باید چهار شب نزد موهوبه باشد. اخلال به دور واجب هم نباید صورت بگیرد.
مستحباتی از روابط زن و شوهر
بیان شهید ثانی در مسأله؛ التسویة بینهنّ فی القسم حیث لا مرجّح، و الإنفاق علیهنّ بقدر الکفایة علی ما سیأتی. و أما التسویة بینهنّ فی النفقة و حسن العشرة و الجماع و مقدّماته فلیس بواجب، للأصل، و لقوله تعالی ﴿وَ لَنْ تَسْتَطِیعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَینَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَا تَمِیلُوا کلَّ الْمَیلِ﴾[3] و مثل هذا میل و لیس کلّ المیل، لکنّه یستحبّ استحبابا مؤکدا، لما فیه من رعایة العدل و تمام الإنصاف.[4]
اینکه تسویه در قسم و در جایی که مرجحی نباشد و شبهای اضافه را بین موجودین تقسیم کند (در فرضی که چهار زوجخ نداشته باشد). تسویه در نفقه و جماع واجب نیست، چون اصل عدم وجوب تسویه است و در آیه هم آمده که تمام میل خود را به یک زوجه قرار ندهید. بله میل به هر اندازهای به همه اطراف داشته باشید و به نظر حقیر رعایت عدل که واجب است و تعبیر شهید مسامحی است.
و روی عبد الملک بن عتبة الهاشمی قال: «سألت أبا الحسن (علیه السلام) عن الرجل یکون له امرأتان فیرید أن یؤثر إحداهما بالکسوة و العطیة أ یصلح ذلک؟
قال: لا بأس بذلک و اجهد فی العدل بینهما.[5] و قد روی فی عدل النبی صلّی اللّه علیه و آله و سلم بین أزواجه- مع عدم وجوبه کما سبق- أنه کان إذا قسم بینهنّ لا ینتهی إلی المرأة الأولی إلی تسع، لکن یجتمعن کلّ لیلة فی بیت آلتی یأتیها.[6] و کان (صلی اللّه علیه و آله و سلّم) یطوف علیهنّ فیدنو و یلمس من غیر مسیس حتی یفضی إلی آلتی هو یومها فیبی عندها. و روی أن علیا (علیه السلام) قال: «من کان له امرأتان فإذا کان یوم واحدة فلا یتوضّأ عند الأخری.[7]
شهید ثانی روایتهایی هم برای تأیید میآورند. در روایت و اجهد فی العدل بینهما، عدل به معنای ظلم نیست، بلکه مراد تساوی است و از عدل و تساوی حضرت رسول هم نقل شده بود، با اینکه واجب نبود، ولی رعایت میکردند و حضرت شبی که خانه یک زوجه بود، زوجات در خانه یک نفر جمع میشدند و حضرت در خانهها سر میزدند.
حضرت علی (علیه السلام) نیز فرمودند اگر نوبت کسی بود، نزد همان وضو بگیرد و کارهایش را نزد همان زوجه انجام دهد.
بحث قسم که بحث مفصلی هم بود به اتمام رسید و در ادامه خروج زوجه از منزل، بدون اذن زوج را بیان خواهیم کرد.