1403/11/21
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / حق قسم همسر جدید / دیدگاه شهید ثانی و صاحب جواهر
موضوع: فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / حق قسم همسر جدید / دیدگاه شهید ثانی و صاحب جواهر
کلام ما در جهت پنجم بحث بود که اگر زوجه جدیده ای آمد و حق قسم او را داد و رجوع کرد حق قسم اختصاصی او تکرار نمیشود چون در واقع بقاء بر نکاح اول است و اگر خانم را طلاق داد عده واجب است و لو بعد الرجوع دخولی صورت نگیرد. امروز بیشتر عبارتها را میخوانیم.
و لو أبانها ثمَّ جدّد نکاحها و لو فی العدّة فالأصحّ تجدّد الحقّ، لعود الجهة بالفراق المبین. و یحتمل عود الأول.[1]
مراد از عود در طلاق بائن چیست؟ مراد تجدید عقد در عده است. اگر طلاق بائن باشد ق اختصاصی قسم دوباره ایجاد میشود.
و مثله ما لو أعتق مستولدته أو أمته آلتی هی فراشه ثمَّ نکحها. و لو کان قد أبانها قبل أن یوفّیها حقّها ثمَّ جدّد نکاحها لزمه التوفیة، لأنه ظلم بالطلاق. و علی هذا فلو أقام عند البکر ثلاثا و اقتضّها ثمَّ أبانها ثمَّ نکحها وجب أن یبیت عندها ثلاثا حقّ زفاف الثیب. و لو قلنا بعود الأول وجب أن یبیت عندها أربعا، لأن حقّ الزفاف فی النکاح الثانی علی هذا یبنی علی النکاح الأول، و قد بقی منه هذا المقدار.[2]
اگر امة مستولده را طلاق داد و بعد با او ازدواج کند حق اختصاصی قسم را نیز دارد.
اگر ازدواج کند و شب دوم او را طلاق بائن دهد و بعد با او ازدواج کند باید حق قسم اختصاصی را وفاء کند و به او از جهت قسم اختصاصی ظلم کرده است، پس اگر نزد بکر سه شب خوابید و او را ثیب قرار داد (در فرض وجوب هفت شب) و بعد طلاق بائن داد و بعد دوباره با او ازدواج کرد، باید سه شب اختصاص به او بدهد و اگر بگوییم این ادامه نکاح قبلیاش است باید چهار شب دیگر نزد او باشد که حق 7 شب نکاح اول کامل باشد.
بیان صاحب جواهر
قلت: قد یمنع وجوب وفاء الأول الذی قد سقط بالطلاق، بل یمکن منع کونه ظلما لاحتمال اشتراطه ببقاء کونها زوجة، لا أنه یحرم علیه طلاقها قبل توفیة حقها، وکذا الکلام فی صاحبة الدور، کما ستسمع الکلام فیه فی المسائل إنشاء الله.[3]
آن حق قسم اول وجوب وفاء ندارد چون بوسیله طلاق ساقط شده است و وجوب وفاء برای همسر است و مطلقه دیگر زوجه محسوب نمیشود و دیگر ظلم نیست (دیگر چهار شب برای تکمیل قسم اختصاصی لازم نیست) چون این ظلم در صورتی است که او زوجه باشد و دیگر او زوجه نیست و کسی نگفته اگر حقش را به او نداده است طلاق باطل است حق طلاق نداده است و این کلام در صاحب حق قسم نیز جاری است چون اگر طلاق دهد دیگر زوجهاش نیست.
در ادامه شهید ثانی میفرمایند: الرابع: قد عرفت أن للجدیدة حقّ الاختصاص بالعدد المذکور و التقدّم به علی غیرها، فإن زفّت إلیه بعد تمام الدور حصل لها الاختصاص خاصّة. و کذا لو تزوّجها علی واحدة. و لو کان عنده امرأتان فزفّت إلیه جدیدة بعد ما قسم لإحداهما دون الأخری قضی حقّ الزفاف، و تحقّق هنا الاختصاص و التقدیم، ثمَّ قسم للقدیمة الأخری، و أعطی الجدیدة نصف ما و فی القدیمة، لاستحقاقها حینئذ ثلث القسم. فإن کان قد قسم للأولی لیلة و فی الأخری بعد حق الزفاف لیلة، و بات عند الجدیدة نصف لیلة و خرج بقیة اللیلة إلی مسجد و نحوه، ثمَّ استأنف القسم بینهنّ علی السویة. و لو قسم للأولی خمس عشرة و تزوّج بکرا خصّها بسبع، ثمَّ قسم ثلاثا للقدیمة و واحدة للجدیدة خمسة أدوار.
خانم جدیده قسم اختصاصی دارد و اگر زفاف این خانم بعد از دور قسم زوجات قبلی بود از همان زمان زفاف باید حق زفافش را ایفاء کند. اگر با خانم جدید ازدواج کند و قبلش یک زوجه داشته است باید حق زفاف را به زوجه جدیده بدهد و حق قسم خانم قبل را داده است. اگر آقایی دو خانم دارد و با خانم سومی ازدواج کند در حالی که قسم را نسبت به یکی از آن دو انجام داده است چه باید بکند؟
از طرفی باید قسم دومی را نیز انجام دهد و از طرفی ملاک تقدم حق زفاف زوجه جدید است (سه یا هفت شب) و بعد ادامه حق قسم را انجام دهد و قضا کند (و آن زوجهای که حقش ضایع شد را بر دیگران مقدم کند). زوجه قدیمه ای که حقش را نداده باید دو شب بدهد و به جدیده باید یک شب بدهد چون زوجه جدیده یک سوم حقش است و قدیمه ای که حقش داده نشده دو چهارم میشود. اگر برای یک زن یک قسم قرار بدهد و برای قدیمه دوم هم یک شب اختصاص بدهد و نزد خانم جدیدش (زوجه سوم) نصف شب قرار دهد و باقی شب را به کار های دیگر پرداخت تا شب جدیده تمام شد باید قسم را ادامه دهد و در دور جدید از حق خودش برای زوجه جدیده قضای نصف شب دیگر را به جای آورد.
بحث در رابطه با خط آخر کلام صاحب جواهر صورت گرفت، این عبارت ابهام دارد و در جلسه بعد مطرح خواهد شد.