1403/11/16
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / حق قسم همسر جدید / بررسی روایات
موضوع: فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / حق قسم همسر جدید / بررسی روایات
ولادت حضرت زین العابدین (هلیه السلام) را تبریک عرض میکنم.ذخداوند انس با صحیفه سجادیه را به ما عنایت کند که کوه معرفت است و اهل سنت هم به بزرگی این کتاب اذعان دارند. سخن ما در این بحث بود که اگر فردی همسر جدیده ای اختیار کند چه مقدار باید برای او قسم اختصاصی بگذارد؟
قول اول: سه شب برای ثیب و هفت شب برای باکره
قول دوم: سه شب برای هر دو واجب است و هفت شب برای باکره جایز است.
قول سوم: سه شب برای هر دو واجب و هفت شب برای باکره مستحب است.
بیان صاحب ریاض در مسأله
ایشان تمامش را مستحب میدانند: وتختصّ البکر عند حدثان عرسها و الدخول علیها استحباباً لا وجوباً للأصل، مع انتفاء الصارف عنه من النصّ وکلام أکثر الأصحاب، من حیث عدم تضمّنهما ما یدلّ علی الوجوب، سوی الأمر فی بعض النصوص ، ولوروده فی مقام جواب السؤال عن جواز التفضل لا دلالة له علی الوجوب؛ لوروده فی مقام توهّم الحظر ـ بثلاث لیال إلی سبع وفاقاً للشیخ فی کتابی الأخبار.[1]
باکره وقتی ازدواج میکند خصوصیت اختصاص قسمش استحبابی است و چیزی که ما از این اصل دست برداریم نیست و اخبار ما یدل علی الوجوب نیست و امر در نصوص پاسخ برای تفضیل است نه دال بر وجوب نیست.
در ذیل ایشان میفرمایند جواب در سؤال جواز است پس دیگر استحباب نیست و امر عقیب توهم حظر هم دال بر جواز است و دیگر استحباب را نمیرساند. این قول جدیدی در مسأله است. ولی ادله ایشان وافی به مرادشان نیست.
بیان جمع صاحب حدائق
أقول: ظاهر حسنة محمد بن مسلم وجوب السبع للبکر و الثلاث للثیب، لقوله فیها «فلیبت» و هو أمر باللام، إلا أنه یعارضها فی ذلک لفظ الأمر أیضا بالتفضیل بثلاث فی روایة الحسن بن زیاد، و الظاهر أنه لا مندوحة عما ذکره الشیخ من الجمع المذکور، و أن البکر أکثر ما تفضل به السبع، و أقله الثلاث، و الثیب بالثلاث خاصة.
سه شب برای ثیب و باکره واجب است بخاطر امر فلیبت که امر بوسیله لام است و در روایت تفضیل با لفظ امر بوده است و وجه جمع شیخ خوب است که هفت شب در باکره جایز است.
إنما یبقی الکلام فی الوجوب، و أکثر أخبار المسألة ظاهر فی الجواز مثل قوله «و له أن یفضل» و یحمل الأمر فی الروایتین اللتین ذکرناهما علی علی الاستحباب، و أن أقل مراتبه الثلاث و أکثرها السبع، و لم أقف علی مصرح بالوجوب صریحاً فی کلامهم.
اکثر اخبار دال بر جواز است و امرهای وجوبی درباره باکره حمل بر استحباب میشود و کسی ندیدم در باکره بگوید هفت شب واجب است.
قول اخیر: در هر دو تا سه شب واجب باکره تا هفت شب یا جایز و یا مستحب.
آن دو حسنهای که صاحب حدائق اشاره کردند را دوباره بیان میکنیم:
[۲۷۲۴۱] ۵ ـ محمد بن الحسن بإسناده عن الحسین بن سعید، عن النضر بن سوئد، عن محمد بن أبی حمزة، عن الحضرمی، عن محمد بن مسلم، قال: قلت لابی جعفر علیهالسلام : رجل تزوج امرأة وعنده امرأة؟ فقال: إن کانت بکرا فلیبت عندها سبعا ، وإن کانت ثیبا فثلاثا.[2]
که از ظاهر این استفاده میشود که وجوب است (که حضرمی مججهول بود)
[۲۷۲۴۳] ۷ ـ وعنه، عن صفوان، عن ابن مسکان، عن الحسن بن زیاد، عن أبی عبدالله علیهالسلام ـ فی حدیث ـ قال: قلت له: الرجل تکون عنده المرأة فیتزوج جاریة بکرا؟ قال: فلیفضلها حین یدخل بها ثلاث لیال.[3]
حال سؤال من این است من حیث المجموع با توجه به روایات چه چیزی استفاده میشود؟ احتیاط در مقام عمل هم مشکل است چون هم اختصاص زوجه جدیده و هم قسم زوجات دیگر باید رعایت شود.
به نظرم برخی روایات ظهور در وجوب هفت شب داشتند.
[۲۷۲۴۰] ۴ ـ وعن الحسین بن محمد، عن معلی بن محمد، عن الحسن بن علی، عن أبان، عن عبد الرحمن بن أبی عبدالله، عن أبی عبدالله علیهالسلام ، فی الرجل یکون عنده المرأة فیتزوج أخری، کم یجعل للتی یدخل بها؟ قال: ثلاثة أیام ثم یقسم.[4]
روایت علل هم مشکل سندی داشت.
حدیث شماره 7 باب هم مشکل نداشت که ذکر کردیم و دسته سوم هم روایاتی بود که برای هر دو سه شب را ذکر کرده است و ترک تفصیل هم یفید العموم. پس ما سه شب روایات زیادی داریم و روایت هفت شب هم معتبره محمد بن مسلم بود که حق مرد از آن استفاده میشود.
ممکن است بگوییم روایات سه شب برای باکره از تک روایت وجوب هفت شب بیشتر است و دلالتش اقوی است و باید هفت شب را حمل بر استحباب کنیم.
مبنای اصولی: اگر دو طایفه موثقه داشتیم و یک طایفه کثیره باشد روایت طایفه قلیل را حمل بر کثیر میکنیم و یا تعارض بین دو حجت و تخییر در بین باید باشد؟
به نظر کثرت مرجح است خصوصاً اینجا که میشود حمل بر استحباب باشد (نسبت به هفت شب) پس برای ثیب و باکره سه شب واجب و هفت شب واجب است.
علیای حال وجوب در هفت شب نیست و باید استحباب یا جواز باشد (و بین این دو انتخاب مشکل است).
برداشت بنده این است که سه شب واجب و هفت شب جایز است.