1403/11/08
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / قسم در روز / دیدگاه صاحب جواهر
موضوع: فقه خانواده / حقوق زوجه / حق قسم / قسم در روز / دیدگاه صاحب جواهر
کلام ما در این بود برای تحقق و رفع ذمه حق قسم از آقا و زوج جه مقدار باید نزد خانم مضاجعت و همراهی کند؟ شب باید فقط باشد و یا روز هم باید همراه او باشد. مسأله محل اشکال است ولی روز به دست خود آقاست و احتیاط عملاً روز خواست مراجعه به منزل کند خانه آن زوجهای برود که شب نزد او بوده است.
ادامه کلام صاحب جواهر
عدهای فقها فرمودند مقدار متعارف از شب را آقا واجب است بیتوته کند و پس از نماز مغرب در مسجد و معاشرت با میهمان داشته است مادامی که نقض معاشرت به معروف نشود و نمیتواند منزل هووی خانم برود مگر عند الاضطرار مثل مریضی زوجه ثانیه و مازاد بر ضرورت اثم و گناه است.
قلت: إن کان استثناء الجلوس عند الأضیاف ونحوه لعدم منافاته صدق المبیت لیلة عرفا، فلا تفاوت بین الجلوس عندهم وعند الضرة، ضرورة کون الواجب مصداق ذلک والفرض تحققه، بل هو غیر مناف للعدل وللعشرة بالمعروف بعد أن لم یکن لهن حق فیه، نعم لو قیل بأن الواجب المبیت فی جمیع اللیلة عندها وإنما خرج خصوص بعض الأفعال المزبورة آلتی یکون الزمان من لوازمها لا أن زمانها مستثنی کی لا یتفاوت صرفه فی الضیف أو فی زیارة الصدیق أو نحوهما إلا أنه محل للنظر والبحث والانصاف تحقق السیرة القطعیة فی عدم المداقة فی ذلک، کما أن الانصاف الاکتفاء بمطلق ما یکون مثله عذرا فی العادة فی التخلف عنها فی بعض اللیلة بل قد یسامح فیه بلا عذر، والمیزان ما یتحقق به مسمی العدل والعشرة بالمعروف، لا آلفرد الکامل منهما الذی لا یستطیعه إلا الأنبیاء أو الأوصیاء (صلوات الله علیهم)[1]
اگر استثناء جلوس نزد میهمانها منافی با صدق مبیت نباشد پس جلوس نزد میهمان و زوجه دیگری خارج از حق چه فرقی میکند؟ مخصوصاً اینکه مصداق معاشرت به معروف باید صادق باشد چه بخشی از شب با میهمان باشد و چه بخشی از شب با زوجه دیگرش باشد بله اگر حق خانم این باشد که تمام شب بیتوته کند نباید نزد زوجه دیگر برود و فقط همان افعالی استثناء میشود که با حق آن خانم در منزل منافات نداشته باشد مثل میهمان داری و مجالست با میهمانان. پس سیره قطعیه اینقدر مداقه نمیکنند و عذر فی العادة هم شامل نزد زوجه دیگر رفتن نمیشود ولی میهمان اگر باشد نمیگویند نقض حق زوجه کرده است.
استاد: چرا مجالست میهمان از حکم خارج شده است؟ اگر رفت نزد زوجه دیگر چای خورد و آمد نقض محسوب میکند؟ عرف ضرورت را استثناء میکند و مجالست مهمان داخل خانه خانمی که حق قسم دارد باید باشد. باید عدالت و عرف را رعایت کند و منزل زوجه دیگری خارج از نوبت نرود و اگر مهمان بیاید اشکال ندارد و در صورت رفتن به منزل ضرة خون به دل خانم اول میکند و نباید این کار را انجام دهد.
هذا وقد قیل أیضا إن إطلاق النص والفتوی بوجوب اللیلة وارد مورد الغالب وهو ما یکون معاشه نهارا فلو انعکس کالوقاد والحارس والبزار فعماد قسمته النهار خاصة بلا خلاف، جمعاً بین الحقین، ودفعا للضرر، والتفاتا إلی قوله تعالی: ﴿جَعَلَ اللَّیلَ وَالنَّهارَ خِلْفَةً ﴾[2] [3]
اگر این آقا شب کار بود ملاک روز است و در عبارت بزرگان دیگر هم این مطلب را داشتیم. حال اگر شغلش شیفت بندی بود مثل پرستارها طبق همان تغییر باید حق قسم را تغییر دهد و مساوات بین زوجات رعایت شود هر کدام نوبتی به زوجات اختصاص روز و شب را رعایت کند.
اگر تقسیم برایش دشوار شد اتفاقی حق قسم را رعایت کند
ولو کان مسافرا معه زوجاته فعماد القسمة فی حقه وقت النزول، قلیلا کان أم کثیرا، لیلا أم نهارا، قلت: قد ذکر هذا الحکم بعض العامة والخاصة، وهو إن تم إجماعا کان هو الحجة، وإلا أمکنت المناقشة باحتمال سقوط القسم فی حقه باعتبار تعذر محله، والآیة لا تفید عموم قیام اللیل والنهار مقام الأخر فی کل أمر وجب فی أحدهما علی وجه یفید المطلوب، وأصالة بقاء الحق لا یصلح مثبتا لمشروعیة أدائه فی غیر المحل المخصوص، إذ هو بالنسبة إلی ذلک من الأصول المثبتة، علی أنهم قد ذکروا سقوط القسم للعذر والسفر علی وجه لا یجب علیه قضاؤه، ولعل ذلک ونحوه من عدم المداقة فی هذا الحکم آلتی قلناه سابقاً، والله العالم.[4]
اگر مسافر است و زوجات وی همراهش است، حق قسم طبق حال نزول و استراحت تقسیم بندی شود. و این فرمایش ایشان طبق عرف است و الا چه اشکالی دارد در حال حرکت هم همراهی را طبق حق قسم رعایت کنند.
قلیلا و اکثیرا به میزان وقت نزول بازمیگردد برخی از عامه و خاصه این قول را ذکر کردند و ما میتوانیم حق قسم را در سفر ساقط بدانیم چون دلیلی برای آن نداریم و آیه سوره مبارکه فرقان جایگزینی مطلق شب و روز را بیان نمیکند.
إن قلت: اصاله بقاء حق جاری کنید استصحاب بقاء حق هم جاری است.
قلت: خیر چون اصل مثبت است، (به نظر ما موضوع عوض شده است).
علماء هم گفتند اگر عذر و سفر داشت قسم ساقط است و قضا کردن نیاز نیست چون اگر حق ساقط است دیگر قضا معنا ندارد و الله العالم.
جهت بعدی بحث: قسم باکرده بیشتر از ثیبه است. (حق قسم نو عروس).