1403/07/02
بسم الله الرحمن الرحیم
فقه خانواده / نشوز زوج / معنای نشوز / بررسی کلام فقها
موضوع: فقه خانواده / نشوز زوج / معنای نشوز / بررسی کلام فقها
در جلسه قبل در مورد نشوز، 2 تعریف وارد شد. تعریف اول خروج زوج از اطاعت زوجه یا خروج زوجه از اطاعت زوج میباشد. اطاعت زوجه به این معناست که زوج وظایفی در قبال زوجه دارد که اگر به آنها عمل نکند، میشود نشوز زوج و بالعکس.
تعریف دوم نشوز زوج در لسان فقها معنای کراهت مرد از زن و اراده مرد بر طلاق زن است. این معنا با معنای اول تفاوت دارد. مثلاً زوجه پیر و مریض شده یا تمتعات جنسی را مطابق میل شوهر اجابت نمیکند یا بد اخلاقی میکند و امثالهم.
شیخ طوسی در این مورد در نهایه میفرمایند وأما النشوز فهو أن يكره الرجل المرأة، وتريد المرأة المقام معه،[1] مرد حوصله زنش را ندارد اما زن دلش میخواهد با شوهرش باشد. و تکره مفارقته، زن از مفارقت شوهر ناراحت است. و یرید الرجل طلاقها، اما مرد از او خسته شده. زن میگوید این کار را نکن. انی اکره عن تشمت بی، من ناراحت میشوم که نسبت به من اینگونه باشی. و لکن انظر لیلتی، تو به شب ما نگاه کن که چگونه در بستر با تو رفتار کردهام. فاصنع فیها ما شئت، هر تمتعاتی میخواهی از من داشته باش. و ما کان سوا ذلک من نفقه و غیرها فهو لک، نفقه و امثالهم برای خودت، ارثی از پدرم به من رسیده و میتوانم زندگیام را اداره کنم. اعطیک ایضاً من مالی شیئاً معلوما، بعضی از زنها شوهر خود را نیز اداره میکنند. دعنی علی حالتی، همین که اسم تو روی من باشد، کافیست. فلا جناح عليهما أن يصالحا بينهما على هذا الصلح. شیخ میفرمایند این هم اشکال ندارد و نباید گفت نفقه زن بر شوهر واجب است. در حالیکه این زن نه تنها میگوید از تو نفقه نمیخواهم، بلکه میگوید من هر ماه به تو پول میدهم. پس اشکالی ندارد، اگر مصالحه کردند، وجوب نفقه از زوج نسبت به زوجه مرفوع است.
شیخ طوسی در مبسوط تعبیر دیگری دارند، که معنای اول نشوز را آورده و میفرمایند فإن كان النشوز منه و هو أن يمنعها حقها من نفقة و كسوة و نحو هذا، فالحاكم يلزمه أن يسكن الزوجين إلى جنب عدل يشرف عليهما و قد مضى.[2] که میشود معنای اول (اطاعت زن را نکند یعنی حقوق واجب او را ندهد). تعبیرشان این است که میفرمایند بر حاکم لازم است که این دو زوج را به سراغ فرد عادل بفرستد و عادل بین این دو طوری مصالحه ایجاد کند که هر کدام که حق دیگری را ضایع میکند، حق او را بدهد. و إن ظهرت أمارات النشوز منه، و هو أن كان يستدعيها إلى فراشه فامتنع. پس معنای دوم نشوز مرد یعنی از زوجه کراهت دارد. یعنی نسبت به زوجه بی اعتنایی دارد و میخواهد او را طلاق دهد و زوجه در نقطه مقابل این کار را قبول ندارد. اما اگر زوجه در نقطه مقابل بگوید من هم از تو خسته شدم و طلاق میخواهم، دیگر نشوز نیست و به آن میگوییم شقاق.
از جمله معاصرین، آیت الله سبحانی در کتاب نظام النکاح فی الشریعه الاسلامیه الغراء نشوز را به 2 معنا برمیگردانند و در معنای اول میفرمایند نعم النشوز من جانب الرجل یتحقّق تارة بالخروج عن الوظیفة،[3] شوهر وظایفش را در قبال زن انجام نمیدهد (خروج از مقام اطاعت) و در معنای دوم میفرمایند أخری بالعزم علی عمل حلال تکرهه کما إذا أراد طلاقها لکونها مسنّة أو دمیمة فیجوز علیهما الصلح و لو بإغماض الزوجة عن بعض حقوقها، صیانة لشرفها و کیانها، شوهر میخواهد یک عمل حلال (طلاق) انجام دهد اما این عمل حلال زن را ناراحت میکند و طلاق هم که بر مرد مباح و حلال است، ولو کراهت شدیده دارد.
از دیگر معاصرین، آیت الله شبیری زنجانی در کتاب النکاح دو اصطلاح را بیان میکنند و خودشان مقصود از نشوز زوج را معنای دوم نشوز میدانند و میفرمایند مقصود از نشوز مرد ترفع مرد از ادای حق زن نیست (چرا میگویند ترفع، چون نشوز الواد المرتفع من الارض بود). یعنی این نیست که حقش را ادا نکند و اطاعت نکند و در واقع حق زن را به او ندهد، بلکه مقصود ترفع مرد از ادامه زندگی با زن و قصد طلاق او یا قصد ازدواج با دیگری به جهت کراهت داشتن نسبت به اوست.
بعد میفرمایند هیچکدام از اینها، چه قصد طلاق زن و چه قصد ازدواج مجدد، حرام نیستند. اما اگر مردی حقوق زن از قبیل لباس، نفقه و حق القسم (هر 4 شب یک بار باید کنار همسرش در خانه او باشد) او را ایفا نکند یا بدون حساب، اقدام به ضرب او کند و تحمیلهایی را که جایز نیست، نسبت به او مرتکب شود[4] ، در این صورت زن علاوه بر حق وعظ داشتن میتواند حقوق خود را با مراجعه به حاکم مطالبه کند.
ایشان بین این دو تفکیک میکنند و میفرمایند نشوز به معنای دوم، که کراهت داشتن مرد نسبت به زن و اراده طلاق او یا ازدواج دیگر است، مشکلی ندارد و زن هم در این زمینه نمیتواند مطالبهای داشته باشد. اما به معنایی که حق و حقوق زن را ایفا نمیکند و در قبال حقوقی که زن به او دارد، اطاعت نمیکند، زن در ابتدا او را وعظ میکند و اگر اثری مترتب نشد، به حاکم شرع مراجعه و مطالبه حق مینماید.
اما منظور ما نشوز مرد به معنای دوم است که معنای اول آیت الله شبیری، یعنی کراهت داشتن نسبت به زوجه و اراده طلاق او یا ازدواج مجدد میباشد. البته علی الظاهر فقط اراده طلاق یا ازدواج مجدد نیست، بلکه گاهی اراده میکند با این زن در یک منزل سکونت نداشته باشد. یعنی او را طلاق نمیدهد و زن دوم هم نمیگیرد، اما میگوید خرجی تو را میدهم، ولی با تو در یک خانه زندگی نمیکنم.