« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سید محسن حسینی‌فقیه

1403/07/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 معنای نشوز/ نشوز زوج /فقه خانواده

 

موضوع: فقه خانواده / نشوز زوج / معنای نشوز

در سال گذشته بحث به حقوق زوجین رسید. یعنی زن و شوهر بر ذمه یکدیگر حقوقی دارند، که از آن جمله، حقوق زوجه مثل نفقه، قسم یا هم‌خوابی در 4 ماه یک بار (هم‌خوابی به معنای خاص) می‌باشد. درباره نفقه گفتیم این حق، مسقط دارد و مسقطش نشوز است.

امسال وارد بحث نشوز زوج می‌شویم. یعنی همچنان که در مورد زوجه نشوز وجود دارد، درباره زوج هم هست. حق زوج بر زوجه بحث‌هایی دارد که یکی از آنها حق تمکین زوجه، حق نهی زوجه از خروج از منزل (برای حج یا دیدار والدین) و امثالهم است. در اینجا به بعضی از مباحث مقدماتی اشاره می‌کنیم. پس بحث این جلسه نشوز زوج است. برای نشوز در کتب لغت معانی بیان کرده‌اند که همه آنها به یک معنا برمی‌گردد.

معنای لغوی نشوز

ابن منظور می‌گوید نشز: النِّشْزُ والنَّشَزُ: المَتْنُ المرتفعُ مِنَ الأَرض، وَهُوَ أَيضاً مَا ارْتَفَعَ عَنِ الْوَادِي إِلى الأَرض، وَلَيْسَ بِالْغَلِيظِ، وَالْجَمْعُ أَنْشازٌ ونُشُوزٌ، وَقَال نشز: النِّشْزُ والنَّشَزُ: المَتْنُ المرتفعُ مِنَ الأَرض، وَهُوَ أَيضاً مَا ارْتَفَعَ عَنِ الْوَادِي إِلى الأَرض، وَلَيْسَ بِالْغَلِيظِ، وَالْجَمْعُ أَنْشازٌ ونُشُوزٌ، وَقَالَ بَعْضُهُمْ: جَمْعُ النَّشْزِ نُشُوز، وَجَمْعُ النَّشَز أَنْشازٌ ونِشازٌ مِثْلُ جَبَلٍ وأَجْبال وجِبال. والنَّشازُ، بِالْفَتْحِ: كالنَّشَزِ. ونَشَزَ يَنْشُزُ نُشُوزاً: أَشرف عَلَى نَشَزٍ مِنَ الأَرض، وَهُوَ مَا ارْتَفَعَ وَظَهَرَ. يُقَالُ: اقْعُدْ عَلَى ذَلِكَ النَّشازِ.[1]

اگر جایی از زمین بلند باشد. ایشان می‌گوید نشوز جمع است. مثل جبل و اجبال و جبال، جمع نشز هم، انشاز و نشاز می‌شود. نشوز بین زن و شوهر هست و یعنی هر کدام از این دو نسبت به صاحبش کراهتی دارد. ارتباط معنای لغوی ارتفاع با معنای اصطلاحی نشوز به معنای کراهت این است که زمینی که ارتفاع دارد در اختیار انسان نیست. بلکه زمینی که هموار باشد، در اختیار انسان بوده و اطاعت کرده و رام انسان است؛ اما زمینی که بلند است این خصوصیت را ندارد و در مقابل انسان از اطاعت خارج است. زنی هم که ناشزه باشد، معصیت و نافرمانی شوهر را می‌کند و از اطاعت شوهر خارج است.

معنای اصطلاحی نشوز

در اصطلاح، اولین معنای نشوز، خروج کل منهما عن طاعة الآخر است. مگر اطاعت زن هم بر مرد واجب است؟ بله، زن می‌تواند از مرد مطالبه کند که هم‌خوابگی بیشتر از 4 ماه طول نکشد. پس زن می‌تواند بگوید حق مرا بده و مرد هم باید اطاعت کند و بگوید چشم این حق را به شما می‌دهم. اگر مرد چشم نگوید و این حق زن را ندهد، مرد از اطاعت زن خارج شده است.

مرحوم محقق حلی می‌فرماید وأما النشوز: فهو ارتفاع أحد الزوجين عن طاعة صاحبه فيما يجب له،[2] در آنچه که بر مرد واجب است. البته به نظر ما یجب له یا یجب علیه است. یجب له جایی است که زن ناشزه می‌شود و به نفع مرد وجوب دارد. زن باید رعایت کند، در غیر این صورت ناشزه می‌شود. یجب علیه جایی است که مرد بر ذمه‌اش واجب است و زن حق دارد و مرد باید اطاعت کند، در غیر این صورت مرد ناشز می‌شود.

مرحوم محقق خوانساری کلام مرحوم محقق حلی را اینگونه توضیح می‌دهند که بعد ما كان لكل من الزوج والزوجة حقوق على الآخر يجب القيام بها فبارتفاع أحدهما عن الطاعة يتحقق النشوز بل هو عين النشوز،[3] هر کدام از زوجین باید به وظایفشان قیام و اقدام کنند. اگر وظیفه خودشان را اطاعت نکنند، نسبت به طرف مقابل ناشز یا ناشزه می‌شوند. پس خروج از مقام اطاعت و وظیفه در قبال همسر معنی نشوز است، چه شوهر نسبت به زن و چه زن نسبت به شوهر.

مرحوم شهید ثانی مصادیقی از نشوز زوج را هم بیان کرده‌اند. و هو أن يتعدّى الزوج و يمنعها بعض حقوقها الواجبة من نفقة و قسمة، أو يسيء خلقه معها و يؤذيها و يضربها بغير سبب مبيح له ذلك، فإن نجع فيه وعظها و إلا رفعت أمرها إلى الحاكم،[4] اگر شوهر بعضی از حقوق واجب همسر را به او نداد. یکی از مصادیق نشوز زوج عدم پرداخت نفقه زوجه است. همچنین اگر زوج چند همسر دارد، هم‌بستری (هر 4 شب یک بار) بین آنها را نباید ترک کند (همبستری نه مضاجعت). مضاجعت به معنای خاص باید حتماً هر 4 ماه یک بار انجام شود. هم‌خوابی یعنی در یک خانه و یک بستر با هم بودن.

در تحریر فروع مختلفی بیان شده؛ مثلاً اگر مردی یک زن با عقد دائم دارد، باید هر 4 شب یک بار کنار او باشد، ولو 3 شب دیگر در کنارش نباشد. اگر 2 زن دارد، از 4 شب باید یک شب برای زن اول و یک شب برای زن دوم بوده و 2 شب دیگر به اختیار خودش است که می‌تواند با زن دوم باشد و عملاً با زن اول یک شب و با زن دوم 3 شب باشد. اگر 3 زن دارد، از 4 شب باید یک شب در خانه هر کدام از آنها باشد و شب چهارم را می‌تواند به هر کدام که خواست، اختصاص دهد یا ندهد. اگر 4 زن داشت، اختیار از مرد سلب است و باید هر شب به خانه یکی از آنها برود. پس اگر مرد حقوق واجب همسر مثل نفقه و قسم را نداد، مرد نسبت به زن ناشر می‌شود.

أو يسيء خلقه معها و يؤذيها و يضربها بغير سبب مبيح له ذلك، اگر با زن بد اخلاقی کند و زن را آزار دهد، وجه و مبیحی هم برای این کار نبوده و این کار را انجام دهد، مرد ناشز می‌شود. مثلاً مرد می‌داند که زنش از اینکه بگوید می‌خواهم زن دیگری بگیرم به شدت ناراحت می‌شود، ولی مرتباً این جمله را تکرار می‌کند؛ این می‌شود ایذاء زن و سبب می‌گردد که مرد نسبت به همسرش ناشز شود.

سوره نساء آیه 128 می‌فرماید ﴿وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا﴾،[5] اگر زنی از نشوز یا اعراض شوهرش بترسد، یعنی پس مرد می‌تواند نسبت به زن نشوز و اعراض داشته باشد. اعراض یعنی مرد کلاً این زن رها کند. علاوه بر اعراض یا رها کردن زن، اعراض از مال هم داریم؛ مثلاً کسی دوچرخه‌اش را در خیابان رها می‌کند. اگر زنی از شوهرش نشوز یا اعراض دید، این زن چه کند؟ اولاً می‌تواند بعضی از حقوق مرد مثل تمکین را به او ندهد و اگر به نتیجه نرسید، به حاکم شرع مراجعه می‌کند تا حقش را از مرد استیفاء نماید. و اگر مرد بخواهد با همسرش بماند، باید حقوق او شامل نفقه، هم‌خوابی و امثالهم را بدهد، در غیر این صورت باید وی را طلاق دهد.

مرحوم محدث بحرانی می‌فرماید و هو المشار إليه بقوله عز و جل ﴿وَ إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضا﴾ قالوا: و هو عبارة عن أن يتعدى الزوج عليها و يمنعها بعض حقوقها الواجبة من نفقة أو كسوة أو قسم أو نحو ذلك أو أنه يضربها و يؤذيها بغير سبب مبيح له ذلك،[6] زوج در مقابل زوجه تعدی کند. یکی از معانی نشوز زوج این است که حقوق واجب زوجه را به او ندهد. کسوه ذکر خاص بعد از عام است، چون لباس جزء مصادیق نفقه است. أو قسم (4 شب یک بار کنار همسرش)، أو نحو ذلک (مضاجعت یعنی هر 4 ماه یک بار کنار زوجه) یا مرد، همسرش را بزند و بدون هیچ دلیلی او را اذیت کند.

پس معنای اول برای نشوز این است که خروج کل منهما عن طاعة الآخر.


logo