درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
1402/09/14
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: فقه خانواده / نفقه / موارد نفقه واجب / بررسی شروط وجوب نفقه / معنای نشوز / مراد از ضرب زوجه ناشزه
کلام ما در اقوال خمسه در رابطه با آیه 34 سوره نساء بود.
سؤال که در ارتباط با بحث قبل مطرح میشود مسأله ضرب خانمهاست.
خداوند در آیه 34 سوره نساء میفرماید اگر خوف از نشوز زنان داشتید ﴿و اهجروهن فی المضاجع و اضربوهن﴾ و اگر از نشوز خارج شدند دیگر با آنها بد رفتار نکنید. ضرب زن چگونه در آیه شریفه آمده و این ضرب با کرامت انسانی منافات دارد یا نه؟
﴿لقد کرمنا بنی آدم﴾[1]
﴿فی صحف مکرمه﴾[2]
﴿کرام الکاتبین﴾[3] (نیت خیر را مینویسند و عمل شر را تا 7 ساعت نمینویسند و یا من یبدل السیئات حسنات)
کرامت مادرانه با مسأله ضرب چگونه جمع میشود؟
برخی در اینجا مثل آیت الله محمد هادی معرفت (ایشان کتبی در علوم قرآنی دارند از جمله شبهات و ردود حول القرآن الکریم و بنده یک وقتی این کتاب را تدریس میکردم) میفرمایند: در اینجا نسخ تمهیدی است یعنی اول دین آمده بر اساس باورهای جامعه حکمی بیان کرده و از آن اول مخالفت صریحی با حکم نکرده و آهسته آهسته حکم را با ذائقه جامعه نسخ کرده است مثل تحریم تدریجی حرمت خمر و میسر: فیهما اثم کبیر تا آنجا که رجس من عمل الشیطان فاجتنبوه.
البته این ادعا باید با نص ثابت شود و شک در نسخ مقتضی عدم نسخ است.
شهید ثانی در مسالک جلد 8 صفحه 357: و فی بعض الاخبار انه یضربها بالسواک و لعل حکمته توهمها ارادة المداعبه[4]
این ضرب بخاطر این است که خانم گمان کند که شوهر دارد با او صفا و شوخی میکند و عمل ضرب بعید از اصلاح و تأدیب است.
اگر با مسواک به قسمتهای خاص بدن بزند حمل بر مداعبه میشود. خود این ضرب نوعی کرامت است.
احادیثی هم نهی از ضرب میکند
روایت کلینی
25323- 1- مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ حُمَیدِ بْنِ زِیادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ غَیرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبَانٍ عَنْ أَبِی مَرْیمَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَ یضْرِبُ أَحَدُکمُ الْمَرْأَةَ ثُمَّ یظَلُ مُعَانِقَهَا[5]
حمید بن زیاد: واقفی ثقه
محمد بن سماعه: غیر امامی ثقه
غیر واحد: مرآة العقول؛ این روایت کالموثقه است (استاد: این مطلب ثابت نیست).
این آیه با کرامت خانمها منافات ندارد (انوار الفقاهه جلد 3 صفحه 342)
ومن أهمّ ما یذکر فی هذا الباب هو مناقشة بعض المخالفین من أنّه کیف أجاز الإسلام ضرب النساء وهذا أمر مخالف لحقوق الإنسان؟ هذا مضافاً إلی أنّ النشوز قد یکون من ناحیة الرجال فکیف لم یرخّص للنساء ضربهم؟
والجواب عنه ظاهر لأنّهم صرّحوا بأن لا یکون الضرب مبرحاً ولا مدمیاً ولا سبباً للإسوداد ولا للإحمرار ولو کان ذلک وجب فیه الدیة، بل فی غیر واحد من روایات الباب أنّ الضرب یکون بالسواک، ومن المعلوم أنّه لا یمکن الضرب بالسواک فالظاهر أنّه کنایة عن الحدّ الأقلّ للضرب.[6]
مرحوم محدث نوری در مستدرک الوسائل جلد 14 صفحه 250
جَامِعُ الْأَخْبَارِ، عَنِ النَّبِی ص أَنَّهُ قَالَ: إِنِّی أَتَعَجَّبُ مِمَّنْ یضْرِبُ امْرَأَتَهُ وَ هُوَ بِالضَّرْبِ أَوْلَی مِنْهَا لَا تَضْرِبُوا نِسَاءَکمْ بِالْخَشَبِ فَإِنَّ فِیهِ الْقِصَاصَ وَ لَکنِ اضْرِبُوهُنَّ بِالْجُوعِ وَ الْعُرْی حَتَّی تَرْبَحُوا فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ.[7]
فراوانی غذا نباشد، فراوانی لباس نباشد و این نوعی تأدیب است.
در روایتی از نبی اکرم آمده است
وَ فِی حَدِیثِ الْحَوْلَاءِ بِالسَّنَدِ الْمُتَقَدِّمِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص أَنَّهُ قَالَ: فَأَی رَجُلٍ لَطَمَ امْرَأَتَهُ لَطْمَةً أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَالِکاً خَازِنَ النِّیرَانِ فَیلْطِمُهُ عَلَی حُرِّ وَجْهِهِ سَبْعِینَ لَطْمَةً فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَ أَی رَجُلٍ مِنْکمْ وَضَعَ یدَهُ عَلَی شَعْرِ امْرَأَةٍ مُسْلِمَةٍ سُمِّرَ کفُّهُ بِمَسَامِیرَ مِنْ نَارٍ الْخَبَرَ.[8]
عَوَالِی اللآَّلِی، عَنِ النَّبِی ص قَالَ: أَیمَا رَجُلٍ ضَرَبَ امْرَأَتَهُ فَوْقَ ثَلَاثٍ أَقَامَهُ اللَّهُ یوْمَ الْقِیامَةِ عَلَی رُءُوسِ الْخَلَائِقِ فَیفْضَحُهُ فَضِیحَةً ینْظُرُ إِلَیهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُون[9]
تعابیر امثال این احادیث زیاد است که نهی از ضرب شده است.