1404/02/29
بسم الله الرحمن الرحیم
مسئله چهارم: مسئله نهی از عبادت و معامله- مقام اوّل: نهی از عبادت/ غیر مستقلّات عقلیّه/ملازمات عقلیّه
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله چهارم: مسئله نهی از عبادت و معامله- مقام اوّل: نهی از عبادت
ب: عبادت منهیّه، از ناحیهی عدم تحقّق قصد قربت، باطل و فاسد نیست چون اگر مکلّف جاهل به نهی باشد، قصد قربت از مکلّف تحقّق پیدا میکند و عبادت صحیح خواهد بود اگر چه عبادت در واقع دارای نهی باشد. بنابراین، فساد و بطلان عبادت از ناحیهی خلل در قصد قربت، مترتّب بر علم به نهی است نه مجرّد وجود نهی در واقع. و حال آنکه ظاهر عنوان مسأله این است که فساد و بطلان عبادت، مترتّب بر وجود نهی واقعی است. به بیان دیگر، نمیتوان گفت که عبادت منهیّه باطل و فاسد است بلکه باید گفته شود که علم به نهی، موجب فساد و بطلان است چون صرف وجود نهی در واقع بدون علم به آن، مانع از قصد قربت نیست بلکه علم به نهی مانع از قصد قربت است اگر چه در واقع، نهی در بین نباشد.
نتیجه: منشأ فساد و بطلان عبادت، در عبادت منهیّه منتفی است و با انتفاء منشأ، عبادت منهیّه باطل و فاسد نیست.
اشکال:
صغریٰ: شرط صحّت عبادت، اتیان عبادت با قصد قربت است (بالضرورة).
کبریٰ: اتیان عبادت با قصد قربت، در عبادت منهیّه منتفی است.
توضیح: دربارهی عبادت منهیّه دو مدّعا وجود دارد.
الف: در عبادت منهیّه، احراز ملاک و مصلحت نمیشود چون مقتضای نهی از عبادت در نظر مستدلّ، وجود مفسده در عبادت است و بدیهی است که لازمهی وجود مفسده در عبادت، وجود مصلحت در عبادت نیست. و بر فرض که در عبادت منهیّه مصلحت وجود داشته باشد و بین مصلحت و مفسده هم تنافی نباشد، صرف وجود مصلحت در عبادت منهیّه کافی برای قصد قربت نیست با توضیحی که در دلیل سوّم ارائه شد.
ب: تحقّق قصد قربت در مکلّف جاهل به نهی، خروج از محلّ بحث است. علاوه بر این، نهی بوجوده الواقعی ناشی از مفسدهی غالبه است و مفسدهی غالبه، مانع از صلاحیّت عبادت برای تقرّب است و عدم صلاحیّت عبادت برای تقرب، موجب عدم صحّت قصد قربت در واقع و نتیجتاً موجب فساد عبادت در واقع است.
نتیجه: شرط صحّت عبادت، در عبادت منهیّه منتفی است و با انتفاء شرط، صحّت عبادت نیز منتفی خواهد بود.
آدرس جلسهی بعد:
کفایه، طبع قدیم ج۱ ص۲۹۶: المقام الثانی فی المعاملات ..... نعم.