1404/01/23
بسم الله الرحمن الرحیم
ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله سوّم: مسئله ضدّ / جهت چهارم: دربارهی ضدّ خاصّ
موضوع: ملازمات عقلیّه/ غیر مستقلّات عقلیّه/ مسئله سوّم: مسئله ضدّ / جهت چهارم: دربارهی ضدّ خاصّ
دلیل پنجم:
صغریٰ: ترتّب، لازمهاش عدم اهمیّت اهمّ و یا وجوب تخییری مهمّ است.
توضیح: اگر فعل مهمّ به واسطهی ترتّب واجب شد، ترک مهمّ حرام میشود چون امر به مهمّ مقتضی نهی از ضدّ عامّ (ترک) است. ولی در ترک مهمّ، دو احتمال است.
الف: ترک مهمّ، مطلقا، حرام است. مطلقا یعنی اعمّ از اینکه ترک مهمّ، منتهی به فعل اهمّ باشد یا نباشد. این احتمال باطل است چون این احتمال با اهمیّت اهمّ منافات دارد. با این بیان که اگر ترک مهمّ، مطلقا حرام شد حتّی ترک منتهی به فعل اهمّ، معنایش این است که اهمّ، اهمّ نیست. اگر اهمّ، اهمّ بود، حرمت ترک مهمّ منتهی به فعل اهمّ معقول نبود.
ب: ترک غیر موصِل حرام است. یعنی ترک مهمّ حرام است ولی ترکی که منتهی به فعل اهمّ نشود. این احتمال نیز باطل است. چون اگر ترک غیر موصل حرام شد، نقیض آن واجب میشود و نقیض ترک غیر موصل، ترک ترک غیر موصل است. پس ترک ترک غیر موصل، واجب است و ترک ترک غیر موصل، دو مصداق و یا دو لازم دارد.
الف: فعل مهمّ. اگر مکلّف فعل مهمّ را انجام بدهد، با ارتکاب فعل مهمّ مرتکب ترک ترک غیر موصل شده است. پس فعل مهمّ، مصداق و یا لازمهی ترک ترک غیر موصل است.
ب: ترک موصل. اگر مکلّف مهمّ را ترک کند، ترکی که منتهی به فعل اهمّ شود، به این ترک، ترک موصل گویند. مکلّف با ترک موصل نیز ترک ترک غیر موصل کرده است. پس ترک موصل نیز مصداق و یا لازمهی ترک ترک غیر موصل است.
پس فعل مهمّ و ترک موصل، مصداق واجب (واجب یعنی ترک ترک غیر موصل) هستند. یعنی برای فعل مهمّ، عدل و بدل وجود دارد و زمانیکه برای فعل مهمّ عدل و بدل باشد، فعل مهمّ واجب تخییری خواهد شد و حال آنکه فرض این است که وجوب فعل مهمّ در ترتّب وجوب تعیینی است نه تخییری.
کبریٰ: و اللّازم بکلا شقّیه باطل (بالضرورة).
نتیجه: فالملزوم مثله.
آدرس جلسهی بعد:
۱) نهایة الدرایه، طبع قدیم، ج۱ ص۲۴۴: و ربّما ینسب الی بعض الاعلام اشکال آخر ..... ثمّ انّ اصلاح.
۲) کفایه ج۱ ص۲۱۸: ان قلت فما الحیلة ..... ثمّ انّه.