1404/02/16
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الطهارة/نجاسات/خمر/رجوع به روایات/طائفه اوّل
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/خمر/رجوع به روایات/طائفه اوّل
۳) نسخهی وافی: سند و متن روایت در وافی ج۶ ص۲۱۷ مثل تهذیب ج۱ ص۲۷۸ است و فقرهی سألت ابا عبد الله علیه السّلام عن الرجل یکون مسلما عارفا ..... فلا تصلّ علیه در وافی ج۲۰ ص۶۳۸ با سند تهذیب ج۹ ص۱۱۶ آمده است و فقرهی فی الاناء یشرب فیه النبیذ فقال یغسله سبع مرّات و کذلک الکلب در وافی ج۲۰ ص۶۸۳ با سند تهذیب ج۹ ص۱۱۶ آمده است.
۴) نسخهی وسائل الشیعة: سند و متن روایت در وسائل ج۲۵ ص۳۷۷ مثل تهذیب ج۹ ص۱۱۶ است و سند و متن روایت در وسائل ج۳ ص۴۷۰ مثل تهذیب ج۱ ص۲۷۸ است.
۵) نسخهی هدایة الامّة: روایت در هدایه ج۸ ص۲۳۳ مثل تهذیب ج۱ ص۲۷۸ است ولی بدون سند و در هدایه ج۸ ص۲۴۱ فقرهی فی الاناء یشرب فیه النبیذ ..... و کذلک الکلب آمده است ولی بدون سند.
بحث دوّم: دربارهی سند روایت.
نکتهی الف: مراد از هذا الاسناد در سند روایت طبق نسخهی تهذیب ج۹ ص۱۱۶، محمّد بن احمد بن یحیی عن احمد بن الحسن عن عمرو بن سعید از مصدّق بن صدقة است. سند شیخ طوسی به محمّد بن احمد بن یحیی در مشیخهی تهذیب ص۷۱ آمده است. سند شیخ به این راوی، متعدّد است ولی بعضی از اسناد، صحیح است و صحّت بعض، کفایت میکند. محمّد بن احمد بن یحیی، ثقه و امامی و از اجلّاء و بقیّه رواة، ثقه غیر امامی هستند. بنابراین، روایت طبق این سند موثّقه است (ملاذ الاخیار ج۱۴ ص۳۶۲).
نکته ب: در سند روایت طبق نسخهی تهذیب ج۱ ص۲۷۸، و محمد بن یحیی آمده است یعنی با واو. طبق این نسخه، سند روایت در حقیقت دو سند خواهد بود. روایت طبق هر دو سند، موثّقه است. ولی در معجم الرّجال ج۱۲ ص۳۷۸ و ج۱۹ ص۲۵ و در الموسوعة الرجالیّة ج۸ ص۱۱۰ و ج۹ ص۳۴۴ آمده است که نسخه باید عن محمّد بن یحیی باشد چون روایت علی بن الحسین بن موسی بن بابویه قمی از محمّد بن احمد بن یحیی بدون واسطهی محمّد بن یحیی ثابت نیست.
نکته ج: روایت طبق نسخهی استبصار نیز موثّقه است (کشف الاسرار ج۳ ص۴۹۶، مناهج الاخیار ج۱ ص۲۳۵).
بحث سوّم: دربارهی دلالت روایت.
در روایت طبق نسخهی تهذیب ج۹ ص۱۱۶، دو فقره محلّ شاهد است.
الف: فقرهی فی الاناء یشرب منه النبیذ ..... و کذلک الکلب.
این فقره دلالت بر نجاست موضوع مورد سؤال میکند. با این بیان که از طرفی جملهی یغسله در این فقره، جملهی خبریّه در مقام طلب است و جملهی خبریّه در مقام طلب دلالت بر وجوب میکند. پس این جمله دلالت بر وجوب غسل اناء به خاطر شرب نبیذ از آن میکند و عرف متشرّعه از وجوب غسل اناء، نجاست اناء و نتیجتاً نجاست نبیذ میفهمد. از طرفی دیگر بین نبیذ و موضوع مورد سؤال، عدم القول بالفصل وجود دارد. بنابراین، این فقره به ضمیمهی عدم القول بالفصل دلالت بر نجاست موضوع مورد سؤال میکند.
ب: فقرهی لا تصلّ فی ثوب ..... حتّی یغسل.
این فقره نیز دلالت بر نجاست موضوع مورد سؤال میکند چون روایت دلالت دارد بر اینکه صلوة در ثوبی که خمر و یا مسکر به آن اصابت کرده، بدون غسل ثوب حرام است و در صورت غسل ثوب، جایز است. عرف متشرّعه از این مفاد، نجاست ثوب و نتیجتاً نجاست خمر و مسکر میفهمد و خمر و مسکر، شامل موضوع مورد سؤال میشود.