درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی
1402/12/09
بسم الله الرحمن الرحیم
ادامه مسئله 76/ کتاب الصوم /درس خارج فقه
موضوع: درس خارج فقه/ کتاب الصوم / ادامه مسئله 76
در مسئله ی 76 بودیم که مسئله ی تزاحم بین نماز و صوم بود یعنی شخصی است که نمی تواند هر دو تکلیف را امتثال کند مثالی که مرحوم مصنف به آن اشاره کردند این بود که شیء ای در گلوی کسی گیر کند که اگر ببلعد روزه اش باطل می شود و اگر به سبب تکلم آدمی بخواهد آن شبء را از دهانش بیرون بیاورد مستلزم بطلان نمازش می شود در اینجا شش صورت را مطرح کردند . 1) شخص بتواند از این حالت مخمصه و بن بست و تزاحم خارج بشود یعنی بدون عسر و حرج تامل کند که نمازش تمام بشود و بعد از نماز آن شیء را از دهانش بیرون بیاورد که این حالت در واقع رفع تزاحم است. که هم تحفظ نسبت به صلاه داشته است و هم امساک نسبت به روزه که در این صورت اگر مکلف امکان امتثالش را داشته باشد واجب است هر دو تکلیف را انجام بدهد. 2) نتواند از حالت مخمصه خارج بشود و آن شیء هم در حد اکل از گلو پایین نرفته باشد یعنی به حدی نرسیده است که بعد از آن دیگر مصداق اکل نیست و مثالی که مرحوم مصنف در اینجا زده اند حرف خاء هستش که خب البته این جنبه ی موضوعی دارد و ممکن است برخی از بزرگان مناقشه کنند و بگویند ملاک مخرج خاء نیست بالآخره رسیده به حدی که هنوز خورده نشده است و بعد از آن هم اکل محسوب می شود حالا اگر اولا به این حد نرسیده باشد از طرفی شیء هم شیء حرامی است مثل ذباب و بشه است خب در این فرض مرحوم مصنف می فرمایند (و ان لم یکن ذلک) یعنی اگر بصورت تحفظ هر دو تکلیف نبود و دار الامر بین ابطال الصوم بالبلع که دلیل بطلان هم این است که چون هنوز به حد اکل نرسیده (او الصلاه بالاخراج فان لم یصل الی الحد من الحلق) و به آن حد از حلق که مصداق اکل است نرسیده است (کمخرج الخاء و مما یحرم بلعه) قید دوم هم این است که از محرمات باشد (کالذباب و نحوه وجب قطع الصلاه باخراج) ایشان می فرمایند که باید نماز را قطع کند و روزه را حفظ کند (ولو فی ضیق الوقت الصلاه) یعنی حتی اگر نمازش فوت بشود و از دست برود حفظ صوم و اجتناب از شیء حرام اولویت دارد و مقدم است چرا؟ زیرا در یک طرف یک واجب را داریم به نام انجام صلاه در طرف دیگر انجام یک واجب به نام صوم و ترک یک حرام به نام اکل محرم که مرحوم مصنف می فرمایند در یک طرف یک محذور می باشد آن هم ترک صلاه است ولی در طرف مقابل دو محذور است یکی ترک صوم و دیگری ارتکاب اکل حرام است طبیعتا این طرف اهمیت بیشتری پیدا می کند نه به جهت اهمیت صوم نسبت به صلاه بلکه بخاطر اینکه یک فعل حرامی هم به صوم اضافه شده است پس بنابراین از نظر مصنف مفسده ی ترک صلاه کمتر است تا مفسده ای که در ترک صوم و خوردن ذباب است چون طرف اخیر در صورت ارتکاب مستلزم انجام دو عصیان مکلف می شود جوابی که در اینجا داده می شود این است که در مقایسه ی احکام با یکدیگر فقط مسئله کمیت مطرح نیست بلکه برخی از احکام حتی در برابر ترک چند واجب هم باز از اهمیت بالایی برخوردار هستند که در راسشان نماز می باشد زیرا در مورد نماز تعابیری مثل عمود الدین و یا ان قبلت قبل ما سواها و ان ردت رد ما سواها بکار برده شده است اصلا در عبادات اسلامی چیزی بالاتر از نماز نداریم اصلا تفویت صلاه قابل مقایسه ی با بلعیدن ذباب نیست بنابراین صرفا کنیت ملاک احکام نیست بلکه ملاکات دیگری از جمله کیفیت هم مد نظر می باشد مثل اینکه امر دائر بشود بین قنل نفس از یک طرف و در طرف دیگر ترک چندین واجب و ارتکاب چندین حرام پس بنابراین بستگی دارد واجب و یا حرام چه واجب و حرامی باشد؟ بنابراین خیلی از آقایون فرمایش ایشان را قبول نکرده اند از جمله مرحوم امام رضوان الله علیه و خیلی از محشین عروه گفته اند طرف نماز ارجحیت و اهمیت دارد حالا یک موقع در سعه ی وقت هستیم که مسئله دیگر مسئله ی قطع صلاه است نه تفویت صلاه ولی در مانحن فیه در یک طرف فوت صلاه است و در طرف دیگر فوت صوم و بلع شیء محرم بله اگر در سعه ی وقت باشیم در این حالت فوت صوم و بلع شیء محرم را باید مرتکب نشد و انحام ندادنش ارجحیت پیدا می کند و اصلا در خود ادله سعه ی وقت هم در مواردی اضطراری قطع صلاه اشکالی ندارد و جایز است مثل جایی که مال مصلی را دارند سرقت می کنند چون اصلا در این موارد تزاحمی وجود ندارد چون مراد از ادله قطع صلاه که دلایل لبی است منظور قطع صلاه در حالت اختیار است لیکن در موارد اضطرار اشکالی ندارد و روزه هم از واجباتی است که در موارد متعددی ترخیص دارد اما نماز در هیچ حالتی ترخیص ندارد( الصلاه لا تترک بحال) حالا کاری به سند این روایت نداریم که تا چه درجه ای از اعتبار است حتی در حالت غرق شدن هم ما نماز غرقی داریم یا اگر در جنگ هم باشیم ما نماز خوف داریم یعنی در هر حالتی صلاه باید حفظ شود خب در تزاحم با صوم که نماز بطریق اولی نباید ترک شود پس بنابرلین مسئله در سعه ی وقت از حالت تزاحم خارج می شود البته گفتن این نکته نوته ضروری است که نرار از سعه ی وقت حتی به اندازه یک روعت نماز در وقت ا ائی خودش می باشد که اگر به همین اندازه هم بود حفظ صوم ارجحیت دارد ولی در غسر اینصورت حفظ نماز اولویت داردکه خب این فرنایش بررگانی نثل مزحوم امام و خسلی از بزرگانی دیگری که بر عروه حاشیه نوشته اند همین است که به نظر مناسب تر به نظر نی رسد ولی خب فرمایش سید مصنف قابل التزام نیست این هم فرض دوم اما فرض سوم را می گذاریم برای جلسه ی آینده انشاءالله.