« فهرست دروس

درس خارج فقه استاد محمدجواد محمدی گلپایگانی

1402/11/16

بسم الله الرحمن الرحیم

 (ادامه مبحث تقیّأ) مسئله 72/ کتاب الصوم /درس خارج فقه

موضوع: درس خارج فقه/ کتاب الصوم / (ادامه مبحث تقیّأ) مسئله 72

 

رسیدیم به مسئله ۷۲ ولی فردا شهادت حضرت موسی بن جعفر ع است . هدیه به روح مطهر ایشان صلواتی مرحمت بفرمایید. مسئله ۷۲ میفرماید : اذا ظهر اثر القی و امكنه الحبس و المنع وجب، اذا لم يكن حرج و ضرر. کسی که در شرف قی قرار میگیرد، دو صورت دارد یا امکان حبس برایش هست یا امکانش نیست. مسئله ۷۲ در مورد کسی است که مشرف قی کردن است در هر دو صورتش. کسی که امکانش را دارد باید اینکار را بکند البته در صورتی که حبس موجب حرج و ضرر نشود. اگر موجب حرج شود واجب نیست صورت مسئله مشتمل بر دو فرع است. فرع اول حبس و منع از تقیا برای مشرف به قی است. در این جا این سوال مطرح است که اگر کسی امکان منع داشته باشد واجب است اینکار را بکند یا واجب نیست؟ مرحوم سید میفرماید واجب است جلوگیری کند اکثر آقایان موافق هستند دلیل بر وجوب چیست؟ اگر آدم جلوی تقیا خود را نگیرد متعمد در قی محسوب میشود. و مرتکب فعل حرام می‌شود و روزه اش هم حرام است. ولی برخی اعلام و بزرگان مناقشه کرده اند و گفته اند: نه آنچه در موثقه ی سمائه آمده ، عبارتی که در روایت است این است: ان کان شیئا یکره نفسه علیه .... اگر تقیا به صورتی باشد که خودش را وادار به تقیا کند این روزه اش باطل است. اینجا که اینکار را نکرده. یک نفر جلوی تقیا خود را نگرفته فقط. این متعمد نیست. یعنی عدم حبس مساوی با تعمد نیست بنابرنظر برخی بزرگان مثل آقای سیستانی . ولی اکثر آقایان فرمایش سید را قبول کرده اند. علتش هم این است که اولا در روایات من تقیا متعمدا هم آمده و عنوان اصلی است. ثانیا تقیا عمدی با ترک فعل هم مصداق پیدا میکند. تعمد فقط به فعل نیست. وقتی انسان میتواند جلوی کاری را بگیرد و نمیگیرد به او متعمد گفته میشود. جلوگیری نکردن از کاری در صورت امکان عرف به آن عمد می‌گوید. در صدق عمد هم فعل و هم ترک فعل دخیل هستند. فرمایش سید و مشهور درست است و باید حبس و منع صورت گیرد. فرع دوم در مسئله ۷۲ فرض اضطرار است. حالا اگر بخواهد حبس کند تقیا را دچار عسر و حرج می‌شود. و دچار مشقت میشود. این آدم می‌تواند تقیا کند در فرضی که حرج و ضرر شدید پیش بیاید. در فرض اضطرار هم دو صورت پیش میآید. یکی اینکه اضطرار ضرر و حرجی است اما امکان حبس می‌باشد اما اگر حبس کند مواد را یا مریض میشود یا خیلی اذیت میشود در این صورت میگوییم حبس لازم نیست و می‌تواند قی کند و مصداق اضطرار است روزه اش باطل است ولی مرتکب فعل حرامی نمیشود. و فقط قضا دارد. همه ی این فروض در روزه ی واجب مدنظر است. در اضطرار سلب اراده و امکان و اختیار نیست ولی مستلزم یک تبعاتی است. فرض دوم این است که اضطرار به معنی عدم اختیار است. نمی‌تواند حبس کند اصلا و همان تقیا غیر عمدی است و روزه اش هم صحیح است. اضطراری که سید در متن آورده و مد نظرش است همان فرع و معنای اول است یعنی اضطراری که امکان و اختیار را از شما سلب نکرده است. فرض دوم همان تقیا سهوی است که مبطل صوم هم نیست.‌بحث در جایی است که حرج دارد ولی امکان دارد جلوی خودش را بگیرد. پس میتواند قی کند چون شارع حرج و ضرر را نمیخواهد برای ما .‌ و در این فرض چون اراده دارد روزه باطل میشود. اضطرار مانع صدق تعمد امر نیست. این دو فرعی که مرحوم مصنف در این مسئله مطرح فرموده بودند.‌ در هردو فرع فرمایش سید قابل قبول و متین است. مسئله ی ۷۳ را فقط عنوانش را مطرح میکنم و بحثش برای جلسه ی آینده انشاء الله. اذا دخل زباب فی الحلق. کسی که مگس یا پشه ای وارد حلقش میشود ناخواسته. وجب اخراجه مع امکانه و لایکون مع القی. واجب است خارج نماید اگر بتواند. ممکن است این سوال پیش بیاید که اینکه بخواهد از حلق خارج نماید مصداق قی کردن است. قبلا هم مرحوم سید فرموده بودند که اخراج هرچیزی از حلق قی نامیده نمیشود. اخراج مگس از گلو تقیا نامیده نمیشود. باید خارج کند تا مصداق اکل نباشد. اگر اینکار را نکند اکل می‌باشد.‌ و لو توقف اخراجه علی القی. فرض دوم اگر بخواهد آن مگس و پشه را دربیاورد حالش کلا به هم میخورد و دچار تقیا میشود در این صورت سقط وجوبه. اخراج زباب لازم نیست و صح صومه. این صورت مسئله . منتهی بر چه ادله ای استوار است میگذاریم برای جلسه ی آینده.

logo